به گزارش سینماپرس، عبدالرضا سهرابی مدیرکل مرکز امور هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در بخش اول گفتگو با مهر به اقتصاد هنر و مسائل حاشیهای مرتبط با حراجهای هنری و برخی شبهات درباره آنها پرداخت.
از آنجایی که یکی از مهمترین وظایف اداره کل هنرهای تجسمی، نظارت و برنامهریزی برای گالریها یا نگارخانهها است، در ابتدای بخش دوم این گفتگوی مشروح به این موضوع پرداختهایم که در ادامه میخوانید.
* یکی از مواردی که باید در مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مدنظر قرار گیرد، نظارت و برنامهریزی برای اعطای مجوز و مدیریت بر نگارخانهها است که در هر دوره با توجه به شرایط و تفاوتهای مدیریتی، با تفاوت رویه در نظارت بر آنها مواجه بودیم. در این مورد، با شیوع کرونا شاهد بروز بیش از پیش نگارخانههای آنلاین و فعالیت آنها بودیم که شاید نظارت درستی بر آنها حاکم نبود. با توجه به این شرایط، آیا آئیننامه جدیدی برای اعطای مجوز به نگارخانهها و نظارت بر آنها در دوره جدید در نظر گرفته شده است؟
اساس نگاه ما در حوزه نگارخانهها مبتنی بر توسعه است؛ یعنی چون نگاه و رویکرد دولت سیزدهم کمک به جریان اقتصاد هنر است، توسعه فعالیتها را از طریق ایجاد زیرساختها و بسترها مدنظر قرار میدهد که یکی از این بسترها، نگارخانهها هستند. وقتی بستر فراهم شود، جامعه آماری هنرمندانی که فعال میشوند نیز افزایش خواهد یافت.
درباره مجوز نگارخانهها باید بگویم که در حال اصلاح آن هستیم؛ بر این اساس، هم در فرآیند صدور مجوز و هم در روند نظارت بر آنها شاهد تسهیل خواهیم بود. نکتهای که نباید مغفول واقع شود، مربوط به نحوه و روش نظارت است درباره مجوز نگارخانهها باید بگویم که در حال اصلاح آن هستیم؛ بر این اساس، هم در فرآیند صدور مجوز و هم در روند نظارت بر آنها شاهد تسهیل خواهیم بود. نکتهای که نباید مغفول واقع شود، مربوط به نحوه و روش نظارت است؛ مرکز هنرهای تجسمی در حال حاضر از بضاعت کمّی چندانی در زمینه نیروی انسانی برخوردار نیست و حجم نگارخانههای فعال شهر تهران به اندازهای است که بضاعت کیفی را تحت شعاع قرار میدهد. در این راستا، یک تیم پژوهشی را فعال کردهایم که با حوزه هنرهای تجسمی آشنایی کامل دارند و بر اساس طراحی پرسشنامه و پروپوزال، بخشی از کار نظارت بر نگارخانهها را در شهر تهران انجام میدهند. بخش دیگر نظارت، یعنی بخشی که حاکمیتی نیست را هم برونسپاری کردهایم که این جریان را نظارت عام مینامیم. نظارت خاص، به این معناست که از فعالان هنرهای تجسمی که دلسوزانه در حال فعالیت هستند، کمک بگیریم و بر اساس گزارشهای آنها تیمهای نظارتی تشکیل شوند.
چند نوع تخلف ممکن است در نگارخانهها اتفاق بیفتد؛ اول اینکه مجوزی را از ما بگیرند اما موارد دیگری را به نمایش بگذارند، دوم اینکه اساساً مجوز فعالیت نمایشگاهی را از ما دریافت نکرده باشند و در نهایت، مورد سوم آنکه نگارخانهای وجود داشته باشد که از ما مجوزی نگرفته باشد. هرکدام از این موارد، نظارت متفاوتی را میطلبد که بر اساس گزارشاتی که به ما میرسد در چند مرحله به آنها رسیدگی میکنیم؛ از اخطار شفاهی تا توبیخ و ابطال مجوز. البته تا جایی که میتوانیم در صدور مجوز به گونهای عمل میکنیم که به مشکل برنخوریم و نگاه ما در این زمینه نیز، نگاهی ایجابی است.
* آیا مجوزهای نگارخانهها دارای زمان مشخصی هستند؟
چند نوع مجوز داریم. اقدام بسیار خوبی که صورت گرفته - به جهت اینکه من برای حوزه تشکلهای تخصصی و خصوصی اهمیت ویژهای قائل هستم- این است که در جریان اخذ مجوز فعالیتهای شخصی یا حقوقی، هنرمند میتواند با ارائه یک نامه از انجمن یا تشکلی که عضو آن است، مجوز سهساله دریافت کند؛ این در حالی است که چنین مجوزی پیش از این یکساله صادر میشد. در دوره قبلی به بعضی نگارخانهها مجوزهای ۵ ساله، ۳ ساله یا یکساله ارائه میشد و اگر آئیننامهای هم وجود داشته، دقیق اجرایی نمیشده است اما اکنون در اصلاح آئیننامه جدید، این زمان بهصورت دقیق ذکر خواهد شد. نگاه ما در اعطای مجوز، مبتنی بر اعتماد است، همچنین اگر تجربه وجود داشته باشد، مدت زمان مجوز اولیه متفاوت خواهد بود. شخص تازهکاری را تصور کنید که برای اولین بار میخواهد نگارخانهای را برپا کند که خود مؤسس آن است؛ مدت زمان مجوز اولیه این شخص نسبت به کسی که سابقه مدیریت هنری دارد و سالها در این حوزه فعالیت داشته است، متفاوت خواهد بود.
* نظارت بر نگارخانههای آنلاین در دوره مدیریت شما چگونه صورت میپذیرد؟
اکنون در حال طراحی و راهاندازی سامانهای هستیم که تا حد امکان مراجعات حضوری برای اعطای مجوز را کاهش دهد و درخواستها در سیستم ثبت شود اما این ظرفیت هنوز برای نگارخانههای آنلاین وجود ندارد. به هر ترتیب، نظارت بر عملکرد نگارخانههای آنلاین در دستور کار ما قرار دارد و تلاش میکنیم فرایند نظارت بر آنها را به خوبی پیش ببریم.
* آیا با انجمن صنفی نگارخانهداران تهران نیز بر سر مسائل نظارتی نگارخانهها به گفتگو نشستهاید؟ در اصل آیا موجودیت این انجمن مورد تأیید شما است؟
اتفاقاً اولین جلسه صنفی من پس از حضور در مرکز هنرهای تجسمی با اعضا و هیأت مدیره انجمن صنفی نگارخانهداران بود. در این جلسه پیشنهادات خوبی نیز در زمینه راهاندازی «بازار هنر» ارائه شد. حتی جلسه دوم را هم با آنها برگزار کردیم و قرار شد این دوستان پس از تدارک طرح راهاندازی بازار هنر نزد ما بیایند. ما از راهاندازی چنین بازارهایی استقبال میکنیم. البته دوستان این انجمن با مشکلاتی نیز مواجه هستند که عمده این مشکلات با شهرداری است؛ چراکه شهرداری نمیپذیرد فعالیت هنری یک نگارخانه در مکانی مسکونی باشد. ما در حد توان و بضاعت خود در حال کمک به آنها هستیم تا دغدغههایشان به گوش شهرداری برسد.
* آیا در طرح «بازار هنر» که ایده آن از سوی انجمن صنفی نگارخانهداران تهران ارائه شده، قرار بر این بوده که تنها اعضای این انجمن امکان فعالیت داشته باشند یا اینکه همه نگارخانهداران میتوانند در این طرح حضور داشته باشند؟
اتفاقاً وقتی این ایده از سوی انجمن صنفی نگارخانهداران تهران مطرح شد، به صورت هدفمند قرار بر این شد که در اجرا فراتر از ۵۰ عضو این انجمن باشد و همه نگارخانهها را در برگیرد. به همین دلیل وقتی ایده بازار هنر مطرح شد، به آنها اعلام کردیم که برگزاری و تحقق چنین ایدهای نیاز به طرحی مشخص و منسجم دارد که نوعی جامعیت به آن بدهد. به هر ترتیب، ما منتظریم که آن طرح ارائه شود. با اقداماتی که هماکنون در حال انجامشان هستیم و نیز با توجه به لزوم اخذ مجوز از وزارت کار و دریافت کد کارگاهی توسط انجمنها بهمنظور صنفی شدن، همه انجمنها باید در چارچوب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت داشته باشند و ما نیز شرایطی را برای همه حوزههای تجسمی در نظر داریم که به مرور آن را اجرایی خواهیم کرد؛ این رویه در استانها نیز در حال اجرا است. وقتی زیرساختهای موجود در این حوزه گسترده و دسترسی به آنها بیشتر شود، قطعاً ضعفها و وجوه مبهم نیز مرتفع خواهد شد.
با تمامی انجمنهای حوزه هنرهای تجسمی جلسه گذاشتهایم و قرار بر این است که خود انجمنها پای کار باشند و دوسالانهها را با حمایت و همراهی ما برگزار کنند. خوشبختانه اکنون ارتباط و تعامل مؤثری میان ما و انجمنها شکل گرفته است و برای برگزاری دوسالانهها اولویتبندی کردهایم.
* برنامه شما برای تعامل با انجمنهای هنری چیست؟ آیا برای راهاندازی رویدادی همچون «بینال تهران» که برنامهای تجمیعی برای این انجمنها محسوب میشود، موردی مدنظر دارید؟
از بدو حضور من در مرکز هنرهای تجسمی، یکی از دغدغههای جدیام این بود که چرا دوسالانهها تعطیل شدهاند؟ بخشی از این اتفاق به فراگیری کرونا مربوط بود و بخشی دیگر به اختلاف سلیقههای موجود اختصاص داشت که اصل ماجرا را از بین میبرد! نوعی نگاه صفر و یکی پدید آمده بود که من با این نوع نگاه به هیچ وجه موافق نبوده و نیستم؛ ما تلاش کردیم نگاهی بینابینی داشتیم که مورد پذیرش هر دو طرف قرار گرفت.
در حال حاضر، برنامهریزی برای برگزاری سه دوسالانه «نگارگری»، «سفال و سرامیک» و «عکاسی» در سال ۱۴۰۱ به سرانجام رسیده است. برای اولین بار است که به صورت همزمان درخواست برگزاری ۶ دوسالانه را ثبت کردهایم. با تمامی انجمنهای حوزه هنرهای تجسمی جلسه گذاشتهایم و قرار بر این است که خود انجمنها پای کار باشند و دوسالانهها را با حمایت و همراهی ما برگزار کنند. خوشبختانه اکنون ارتباط و تعامل مؤثری میان ما و انجمنها شکل گرفته است و برای برگزاری دوسالانهها اولویتبندی کردهایم؛ برای مثال، اکنون ۱۰ سال است که دوسالانه نگارگری برگزار نشده و این در حالی است که نگارگری در زمره هنرهای مهم و تمدنساز ما محسوب میشود. همچنین دوسالانه مجسمهسازی را در اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲ برگزار خواهیم کرد؛ چراکه فضا و شرایط آمادهسازی متفاوتی دارد.
بنا به درخواست ما و موافقتی که از سوی جناب آقای سالاری معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت گرفت، اکنون این آمادگی وجود دارد که به درخواست همه انجمنها برای برگزاری دوسالانه پاسخ مثبت دهیم.
* آیا رویکرد و سیاستهای مرکز هنرهای تجسمی در برگزاری دوسالانهها، رویکردی هنری و بینارشتهای است؟
نگاه ما در مرکز هنرهای تجسمی، نگاهی هنری و منطبق با اقتضائات روز هنر جهان است. بر این اساس، اگر برگزاری دوسالانهها با رویکرد بینارشتهای به غنا و ارتقای سطح کیفی آنها منجر شود، حتماً از آن حمایت خواهیم کرد.
* آیا مرکز هنرهای تجسمی علاوه بر جشنوارههای روتین هنرهای تجسمی که اتفاقاً هر ساله عملکرد مشخصی نیز دارند، از جشنوارههای تخصصی و موضوعی هم حمایت میکند؟
وقتی جشنوارههایی نظیر جشنواره هنرهای تجسمی فجر، جشنواره هنرهای تجسمی جوانان و نیز دوسالانههای تخصصی هنری در طول سال برگزار میشوند، چندان خوشایند نیست که دچار جشنوارهزدگی شویم اما به هر ترتیب، ما این آمادگی را داریم که اگر واقعاً جشنوارهای موضوعمحور یا مناسبتی، مذهبی، اجتماعی و … باشد و طرح هنری درخوری هم داشته باشد، از برگزاری آن حمایت کنیم. ما معتقدیم که انجام یک کار منسجم با خروجی دقیق و مشخص به مراتب بهتر از انجام چندین کار است که خروجی دقیق و مشخصی نداشته باشند. من با کار بیلانی موافق نیستم و بسیار بعید است که انجمنهای تخصصی که نگاه هنری دارند نیز بخواهند دچار جشنوارهزدگی شوند.
البته ما نمیتوانیم برای بخش خصوصی تعیین تکلیف کنیم. آنها هر زمان که بخواهند میتوانند طرحی خلاقانه و جدید ارائه دهند. ما از طرحهای نوآور و خلاقانه استقبال میکنیم و حتی میتوانیم به عنوان بخش ویژه در جشنوارههای اصلی از آنها بهره بگیریم.
* جشنواره هنرهای تجسمی جوانان در قدم بیست و نهم قرار دارد؛ جشنوارهای که به زعم کارشناسان جز آن دسته از جشنوارههای هنری کشور است که استعدادیابی میکند و هر سال نیز جمعی از جوانان خلاق و هنرمند را به جامعه هنری کشور معرفی میکند. برای این دوره از جشنواره چه برنامهها و نوآوریهایی را مدنظر دارید؟
امسال اتفاقات جدیدی در جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران رخ خواهد داد که ارتباط آن با جشنواره «هنرهای تجسمی فجر» به عنوان یک دستاورد و نوآوری در برگزاری، قابل تامّل است؛ طراحی جدیدی در جشنواره جوانان خواهیم داشت و بنا داریم برای اولین بار یک مسابقه بینالمللی برگزار میکنیم. در واقع این مسابقه بینالمللی را میان جشنواره جوانان و فجر برگزار خواهیم کرد که جزئیات آن در آینده اعلام خواهد شد.
امسال در انتخاب اعضای شورای سیاستگذاری و محتوای جشنواره هنرهای تجسمی جوانان نوآوری داشتیم و تمام دغدغه ما این بود که جشنواره بیست و نهم با همه جشنوارههای قبلی متفاوت باشد و همه اعضا نیز به این موضوع اذعان داشتند. یکی از نوآوریهای جشنواره امسال، زمینهسازی برای اتصال جشنواره هنرهای تجسمی جوانان به جشنواره «هنرهای تجسمی فجر» است که اجازه دهید در فرصت مناسب، محمدمهدی رحیمیان و سیدعباس میرهاشمی دبیران جشنواره جوانان و فجر در این زمینه توضیحات لازم را ارائه دهند.
* در حوزه اقتصاد هنر بینالملل که ابتدای بحث به آن اشاره کردید، آیا حضور در بینالهای هنری مدنظر است یا اتفاقات دیگری را نیز میتوانیم شاهد باشیم؟
در این زمینه برنامههای متفاوتی داریم. ما در مواقعی با دوسالانههای هنری مواجه هستیم که باید برای حضور در آنها برنامهریزی و سیاستگذاری مشخص و منسجمی داشته باشیم. در برخی مواقع نیز با موضوعاتی مواجهیم که هر چند سال یکبار اتفاق میافتند؛ مانند جام جهانی که امسال در قطر برگزار میشود. تلاش مان بر این است که برنامهریزی منسجم و ویژهای برای حضور در قطر همزمان با برگزاری جام جهانی فوتبال انجام دهیم.
بر این اساس، شورایی تشکیل شده است که برای نحوه حضور در جام جهانی به برنامهریزی و سیاستگذاری بپردازد؛ چراکه این حضور، حضوری خاص و ویژه به حساب میآید و اگر قرار باشد در قطر حضور پیدا کنیم، باید هنر اصیل ایرانی درخور شأن و نام جمهوری اسلامی ایران ارائه شود.
* مناقشاتی بر سر شرکت نکردن ایران در دوسالانه ونیز وجود دارد که بهتر است توضیحات شما را در این مورد هم بشنویم.
نکتهای که در مورد دوسالانه ونیز وجود دارد این است که این دوسالانه در اصل بهصورت سالانه برگزار میشود اما هر دو سال یکبار به هنرهای تجسمی اختصاص دارد؛ یعنی یک سال به معماری و یک سال به هنرهای تجسمی میپردازد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ما در ۶ دوره از دوسالانه ونیز شرکت کردیم. تصور میکنم که حضور ایران در دوره قبلی ونیز، حضوری درخور و شایسته نبود؛ در واقع، حضوری نبود که به صورت حرفهای جایگاه و منزلت حقیقی هنر ایران را به نمایش بگذارد. اساساً باید پرسید که ما از ونیز و بخشهای مختلف این دوسالانه چه میدانیم؟ جشنواره ونیز در سه موقعیت مکانی؛ دو موقعیت اصلی و یک موقعیت فرعی برگزار میشود. اما جمهوری اسلامی ایران در دو موقعیت آرسناله و جیاردیانی که موقعیتهای اصلی دوسالانه هستند، حضور ندارد. کشورهای دیگری به صورت ثابت در این دو موقعیت اصلی حضور دارند و اساساً کتاب دوسالانه نیز بر مبنای کشورهای حاضر در این دو موقعیت منتشر میشود.
در راستای حضور در رویدادی چون «ونیز» هزینهای را صرف میکنیم که سرمایهگذاری باشد نه هدررفت بودجه! در واقع ما برای شرکت در جشنوارهها و رویدادهای هنری بینالمللی، مدیریت فعالانه خواهیم داشت نه منفعلانه بخش فرعی دوسالانه ونیز دارای پراکندگی موقعیت است که ایران و برخی کشورهای دیگر در این بخش قرار میگیرند. برای شرکت در جشنواره ونیز، حتی در بخش فرعی آن، باید دستکم از یک سال قبل برنامهریزیهای لازم صورت پذیرد. ما در این زمینه از هنرمندانی که آثارشان به نحوی شایسته معرف فرهنگ و هنر فاخر و اصیل ایران اسلامی باشد، حمایت میکنیم.
نگاه و سیاست کلان وزارتخانه در عرصه بینالملل، این نیست که به هر قیمت و با هر شرایطی بخواهیم در رویدادهای بینالمللی شرکت کنیم! ما در راستای حضور در رویدادی چون «ونیز» هزینهای را صرف میکنیم که سرمایهگذاری باشد نه هدر رفت بودجه! در واقع ما برای شرکت در جشنوارهها و رویدادهای هنری بینالمللی، مدیریت فعالانه خواهیم داشت نه منفعلانه.
* به عنوان سخن پایانی، آیا میتوان از ظرفیتهای هنری جشنوارهها و دوسالانههای داخلی برای انتخاب آثار و هنرمندانی که میتوانند حضوری جهانی را تجربه کنند، بهرهبرداری کرد؟
بله، این پیشنهاد قابل بررسی است. به اعتقاد من وقتی میخواهیم در دوسالانهای مانند ونیز شرکت کنیم، باید بخش عمده نگاهمان به آثار و هنرمندانی باشد که پیشتر در دوسالانهها و جشنوارههای داخلی شرکت کرده و در رویدادهای ملی درخشیدهاند. ما باید آثاری را برای حضور در رویدادهای معتبر جهانی ارائه دهیم که واقعاً معرف فرهنگ و هنر اصیل و فاخر ایران اسلامی باشند. لذا کاملاً صحیح و منطقی است که از ظرفیتهای ایجاد شده در جشنوارهها و دوسالانههای ملی برای حضور در رویدادهای هنری بینالمللی نظیر دوسالانه ونیز بهرهبرداری شود.
ارسال نظر