این کارگردان سینما و تلویزیون در گفتگو با خبرنگار سینماپرس یادآور شد: ما اگر به آغاز دوران تولیدات سینمایی پس از انقلاب برگردیم متوجه می شویم دو اتفاق کنار هم وجود داشت که باعث شد سینمای آرمان گرایانه انقلابی شکل بگیرد. اولین اتفاق سوژه و محتوایی بود که در تبیین و بیان آرمان های انقلابی وجود داشت و دومین نکته نسلی از سینماگران بودند که برای تولید آثار انقلابی تربیت شده بودند و برای توسعه و رشد این مهم وارد سینما شده بودند و با جان و دل دست به تولید این نوع آثار می زدند.
وی ادامه داد: بی تردید اگر یک مدیریت هوشمند در آن دوران وجود داشت از این دو ظرفیت عالی با برنامه ریزی به خوبی بهره برداری می کرد و باعث رشد و توسعه این سینما می شد. مدیران باید پیش نیازهایی را آماده می کردند تا در هجوم انواع گونه های مختلف، سینمای آرمانی و انقلابی به فراموشی سپرده نشود اما متأسفانه مدیران سینمایی این دو ظرفیت را نادیده گرفتند.
مشاور رئیس جمهور در امور هنری دولت نهم خاطرنشان کرد: بی توجهی مدیران به این امر مهم بعضی اوقات ناشی از جهل و عدم شناخت و دانایی بود و گاهی القائات و تصورات خودشان بود که این نوع سینما را عقب می زد؛ البته نباید نقش جریان نفوذ را در این مسأله نادیده گرفت چرا که آن ها همواره تلاش می کردند سینمای انقلاب را تخطئه کرده و آن را در نطفه خفه کنند. جریان نفوذ می خواست سینما را در راهی هدایت کند که راه برای کلیه فیلمسازان انقلابی مسدود شود و متأسفانه همین اتفاق در اواسط دهه ۷۰ رخ داد که باعث اعتراض بسیاری از سینماگران انقلاب شد.
کارگردان فیلم های سینمایی «توفان شن» و «بر بال فرشتگان» افزود: مدیران فرهنگی و سینمایی در اواخر دهه ۷۰ وقتی با اعتراض سینماگران انقلابی روبرو شدند برای اینکه از زیر پاسخ در بروند سینمای بدلی را جای سینمای انقلابی اختراع کردند و اسمش را سینمای معناگرا گذاشتند که مبتنی بر اندیشه های لیبرالی غربی بود؛ یک ظاهری هم برای آن ساختند و حتی سوژه های دفاع مقدس و مذهبی هم در ذیل این سینما ساخته شد. متأسفانه عده ای فریب خوردند و فکر می کردند این همان سینمای آرمانی است در صورتی که سینمای معناگرا سینمایی ظاهری بود و ریشه نداشت و با کمترین نسیم فرو ریخت.
شمقدری تأکید کرد: مدیران سینمایی و فرهنگی برای این سینمای بدلی کارهای بسیاری هم صورت دادند؛ برای آن کتاب درآوردند و جایزه تعریف کردند؛ آن ها همه تلاش خود را به کار گرفتند تا این سینمای جای سینمای اصلی انقلاب اسلامی را پر کند و این در حالی بود که فیلم های این نوع سینما فقط برای کسانی جذابیت داشت که مسلک صوفی گونه داشتند! مسأله ای که هیچ ربطی به انقلاب اسلامی نداشت چرا که انقلاب اسلامی در تمامی عرصه ها و شقوق اجتماعی در داخل و بین الملل حرف های جدی برای گفتن دارد اما این سینما سرشار از کاراکترهای مشنگ و حیران و دم دستی بود که سمبل و قهرمان فیلم ها جا زده می شدند که به عنوان نمونه می توان به فیلم های «قدمگاه» و «یک تکه نان» اشاره کرد.
کارگردان سریال های تلویزیونی «روزهای ابدی» و «فرستاده» در همین راستا تصریح کرد: در واقع سیاست های غلط مدیریت سینمایی کشور به صورت هدفمند باعث زنگار سینمای انقلاب شد. آن ها حتی وقتی در این سینمای معناگرا شکست خوردند سینمای تلخ انتقادی را علم کردند که آن هم مسیر انحرافی بیش نبود.
این مدیر فرهنگی متذکر شد: البته در برخی سال ها تلاش هایی صورت گرفت که سینمای انقلاب احیاء شود اما چون نسل اولیه انقلاب به شدت بی انگیزه و به نوعی دچار دگردیسی شده بود و سوژه های مهم انقلابی و ارزشی نیز در لا به لای هجوم موضوعات مختلف گم شده بودند اگر کسی سراغ تولید این نوع آثار می رفت تحت تأثیر فضاسازی و القائات راه را بر او می بستند و سنگ اندازی می کردند تا کارش پیش نرود.
وی سپس با اشاره به سختی های خودش برای تولید آثار استراتژیک و انقلابی اظهار داشت: سریال «روزهای ابدی» برای من یک مسیر پر سنگلاخ و مانع بود که با عنایت پروردگار توانستم جلو بروم و آن را بسازم. در واقع آن ها شرایط را این گونه کردند که اگر کسی مصر باشد تا این نوع آثار را تولید کند باید همه اعتبار و آبرویش را وسط بگذارد تا کار را انجام دهد.
شمقدری ضعف مدیریتی در سینمای کشور را یکی از عوامل مهم زنگار گرفتن در سینمای آرمانی دانست و در این باره تصریح کرد: مدیران سینمایی هم مانند مدیریت کنونی این اشراف را ندارند که مسائل را کالبدشکافی کنند، راهکار ارائه دهند و برای سینمای انقلاب برنامه ریزی کنند و این در حالی است که پول و سیاست گذاری در دست آن ها است!
این سینماگر یادآور شد: بنده شخصاً طی ۴ سال مسئولیتم در سازمان سینمایی راه را برای سینما و سینماگران انقلاب باز کردم و خرسندم که آثار ارزشمندی مانند: «قلاده های طلا»، «سی و سه روز»، «چ»، «استرداد»، «ابوزینب»، «کودک و فرشته»، «شور شیرین»، «شکارچی شنبه»، «روزگاری عشق و خیانت»، «محرمانه تهران»، «شهابی از جنس نور» و... ساخته شد که رویکرد انقلابی و ارزشی داشتند. این اتفاق نشانگر آن است که اگر مدیری بخواهد این فرآیند را شکل دهد می تواند اما اگر اشرافی نداشته باشد سینمای انقلاب در دوران او نیز به بیراهه خواهد رفت.
وی در پاسخ به این پرسش که به عقیده شما ضعف در تولید آثار سینمای انقلابی به نهادهای نظارتی باز می گردد یا خیر اظهار داشت: صد در صد ما در حوزه نظارت ضعف داریم؛ مجموعه نهادها و سازمان های فرهنگی و هنری در حوزه عمل دقیق نیستند و نگاه کارشناسی بر آن ها حاکم نیست و صرفاً در بازی های سیاسی مسئولانی منصوب می شوند که حضورشان در حوزه های تخصصی مانند سینما واویلا می شود.
شمقدری ادامه داد: خطاهای زیادی در همین ارگان های انقلابی صورت می گیرد که باعث تأسف است؛ آن ها حتی در سوژه و نوع پرداخت دچار خطا می شوند و همین باعث می شود ما با فیلمی مثل «تنگه ابوقریب» روبرو شویم که رسماً ضد جنگ است و اثر منفی روی جامعه دارد و نه تنها مخاطب را ترغیب به عرصه حضور و جهاد نکرده که او را دچار ترس و تردید نیز می کند. یا فیلمی مثل «ماجرای نیمروز-۲» که قهرمان در نهایت به جهاد پشت می کند.
عضو هیأت امناء هیأت اسلامی هنرمندان تأکید کرد: اگر امروز دچار مشکلات فرهنگی شده ایم به انحراف در ذهن فیلمساز و مسئولانی است که چنین آثاری را تولید کرده اند. مسئولانی که درک ندارند و تنها به رزومه و بیلان کاری شان می اندیشند و محتوا برای شان خالی از هر اهمیتی است.
وی در پاسخ به این سوأل که آیا برای احیای سینمای انقلاب در آینده امیدی وجود دارد یا خیر گفت: امید هست اما مسیر سختی را پیش رو داریم تا این سینما مجدد رشد پیدا کند. ما باید چندین عامل را در کنار هم داشته باشیم تا این رشد به وجود آید و کنار هم چیدن این چند عامل سخت است؛ اول اینکه باید سوژه ها را زنگار زدایی کنیم و سپس باید ذائقه مخاطب را همراه کنیم و سرمایه لازم را فراهم کنیم و مهمتر از همه مدیریت دغدغه مند را به کار بگیریم تا شاید با جمیع این اتفاقات بتوانیم چرخه سینمای انقلاب را مجدد به حرکت درآوریم.
شمقدری در پایان این گفتگو با انتقاد شدید از نهادهایی که راه را بیراهه می روند تصریح کرد: باعث تأسف است نهادهایی مانند سازمان اوج و حوزه هنری از هدف مقدس شان دور شده اند و مثل سایر کمپانی های فیلمسازی در پی رقابت در گیشه و آمار تولید و جذب سلبریتی ها هستند! این جز فشل شدن سینمای ارزشمند انقلابی و استراتژیک هیچ دستاورد دیگری ندارد و نهادهای نظارتی باید مانع ادامه حرکت این نهادها در این مسیر شوند.
ارسال نظر