به گزارش سینماپرس، یکی از نکاتی که بارها منتقدین و کارشناسان بهعنوان حلقه گمشده در رادیو و تلویزیون به آن اشاره کردند، تحقیق و پژوهش است. سریالها و برنامههایی باری به هر جهت به آنتن میآیند و میروند و آن اثرگذاری گذشته را ندارند، بارها بسیاری دربارهاش صحبت کردهاند که عامل اصلی این رفتارهای باری به هر جهت، بها ندادن به پژوهش و تحقیق و تولید شتابزده برنامهها و سریالهای تلویزیونی است.
در سالهای اخیر کمتر مضمون، محتوا و داستان جذاب و شگفتانگیز ساخته شد؛ کارهایی که دغدغه، ذائقه و سلیقه مخاطب را بشناسد، صرفاً پُرکردن آنتن برای مدیران و تهیهکنندگان، مهم شد. برنامهها بیشتر به دکور و مجری سلبریتی بها دادند و سریالها بودجهشان را تنها صرف بازیگرانی کردند که نتوانستند باورپذیری و همذاتپنداری را برای مخاطب به وجود آورند.
برخی از فیلمسازان و سریالسازان اعتقاد دارند از وقتی که همه موضوعات بهسمت مینیمال شدن یا بهتعبیری صرفاً برای دیده شدن و خودنمایی حرکت کرد گرتهبرداریهای خیلی سطحی از موضوعات بهدلیل حجم وسیع رسانهها و نتبرداریهایی که بسیاری از آنها متکی به واقعیت و حقیقت نیست، اتفاق افتاد، بر این اساس، آسیبهایی به آثار وارد شد، آثاری که نیاز به تحقیق و پژوهش داشتند هم با یکسری مطالب سطحی و دمدستی مواجه شدند.
بحث تأثیرسنجی و یا حتی ذائقهسنجی جزو خلأهای نظرسنجی رسانه ملّی بهشمار میرود که بسیاری از مخاطبان در کوچه و خیابان هم بارها در گزارشهای میدانی تسنیم این درخواست را داشتهاند که نظرسنجی و نظرخواهی به این سمت و سو برود. پُرواضح است که اگر خوراک مناسب و متناسب با ذائقه مخاطب امروز تهیه نشود، مخاطب سراغ رسانههای دیگری برای تماشای فیلم و سریال و برنامههای مورد انتظارش میرود. چنانچه این تأثیرسنجیها و ذائقهسنجیها در دستور کار قرار بگیرد بهطور قطع خروجی سریالها از متن واقعیتهای جامعه دور نخواهند بود و برنامهها متناسب با نگاه و سلیقه و خواست مخاطب ساخته و پرداخته میشود.
شاکرینژاد رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما در جریان گفتوگو با تسنیم به اتفاقات جدید در مرکز تحقیقات صداوسیما اشاره کرد که کنار نظرسنجی و ارزیابی آثار در دوره جدید بهسمت تأثیرسنجی رفتهاند، چرا که به این واسطه سازندگان برنامهها و سریالها بهتر میتوانند تصمیم بگیرند که چه نوع مفاهیم و ایدههایی را به آنتن صداوسیما برسانند. بیتردید ایدههای راهگشایی که مردم عادی کوچه و خیابان، نخبگان و دانشگاهیان ارائه میدهند میتواند بهترین دستمایه برای ساخت کارهای فاخر و ارزشمند در صداوسیما باشد.
اواخر بهمن سال گذشته بود که پیمان جبلی در راستای تغییرات مدیریتی، محسن شاکرینژاد را به سمت «رئیس مرکز تحقیقات» سازمان صداوسیما منصوب کرد و در متن حکمش از او خواست که طراحی سازوکار لازم برای همگرایی و همافزایی مجموعههای پژوهشی و نظارتی سازمان با هدف پرهیز از فعالیتهای موازی، تقویت ارتباط با سایر مراکز پژوهشی و افکارسنجی کشور و برنامهریزی برای تبدیل مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما به قطب پژوهش رسانهای کشور مورد اهتمام جدی قرار گیرد.
شاکرینژاد دارای مدرک دکترای علوم ارتباطات از دانشگاه علامه طباطبایی و در زمان حاضر عضو هیئت علمی دانشگاه صداوسیماست. با او درباره مسئله فقدان پژوهش و تحقیق در برنامهها و خصوصاً سریالهای تلویزیونی که بسیاری از منتقدین و کارشناسان از آن بهعنوان "گمشده تلویزیون" یاد میکنند، اهمیت و جایگاه این مجموعه، همچنین آمارهای ارائهشده و نقش نظرات مردم در ساخت و پخش برنامهها همکلام شدیم. البته در جریان این مصاحبه به نوعِ نظرسنجی، کاهش مخاطب و بحث ذائقهسنجی پرداختیم که مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
قرار است پژوهش در خدمت آنتن باشد
* بگذارید از بحث سند تحولی و جایگاه مرکز تحقیقات و خاصه پژوهش در صداوسیما شروع کنیم، چقدر تحولات در این حوزه خواهیم داشت و چقدر در این دوره جدید نسبت به گذشته به مقوله پژوهش توجه میشود؟
از همان ابتدای حضور بنده در مرکز تحقیقات، این بحث با آقای دکتر جبلی مطرح بود که بناست واقعاً پژوهش بیاید در خدمت آنتن! یعنی در واقع آنتن رسانه ملّی که جبهه مواجهه محتوا و مخاطب است باید مسلح به پژوهش باشد. این بحث مطرح شد که خیلی مواقع پژوهشهایی که انجام میشود نهایتاً به یکسری گزارشهایی درباره میزان مخاطب برنامهها و رضایتهایشان میرسد، اما در عین حال خلأ ما همواره این بوده است که خیلی ارتباط وسیعی میان پژوهش سازمان صداوسیما با حوزههای عملیاتی و تولید پیام وجود ندارد.
بحمدالله در این دوره جدید سعی شد پژوهش کنار حوزه تولید قرار بگیرد، به همین خاطر با حوزههای مختلف صداوسیما چه شبکهها و چه حوزههای ستادی معاونتها، جلساتی برگزار شد. یکی از اتفاقاتی که افتاد، نظرسنجیها کاملاً مطابق با مأموریتهای شبکهها و برنامههای صداوسیما در دستور کار قرار گرفت. پیش از این، پرسشنامههایی با فلان شبکه و برنامههایشان تنظیم میشد و به نتیجه میرسید و الآن بعضاً این پرسشنامهها با خود مدیران و مسئولان شبکهها تنظیم میشود، یعنی آنها دقیقاً آنچیزی را که مطابق با مأموریتشان است با ما درمیان میگذارند؛ ما بر همان اساس طراحی و اجرا میکنیم.
خیلی مواقع با حوزههای طراحی پیام مثلاً حوزه سیمافیلم و بخشهایی که طراح و اجراکننده محتوا و آنتناند، جلسه برگزار میکنیم. پژوهش، نظرسنجی و افکارسنجی را پای کار تولید آوردیم. در مواردی پژوهشگرها و کارشناسان ما در جلسات شبکهها، مدیران شبکهها و برنامهسازان، آخرین یافتههای نظرسنجیها را در اختیارشان قرار میدهند. در آنجا مبتنی بر یافتههای افکار عمومی، تولید محتوا میشود و این اتفاق مبارکی است که در این دوره تحولی شاهدش هستیم.
برنامهای که سلبریتی دارد، امتیاز منفی میگیرد
مضاف بر این، کارکردی که مرکز تحقیقات از سالیان قبل در بحث سنجش میزان مخاطب برنامههای صداوسیما داشته، ما را به این جمعبندی رساند که این اتفاق در جای خودش مفید است اما کافی نیست، به این معنا که گاهی نظرسنجی انجامشده و بدون آنکه جوانب و موارد مختلف را درنظر بگیرد آمارها و ارقام اعلام میشوند،
مثلاً بودجه برنامهای ۱۰ میلیارد است با برنامهای که بودجه ۲ میلیاردی دارد، مقایسه میشود؛ در نظرسنجیها میآید آن برنامه ۶۰ درصد مخاطب دارد و این برنامه ۲۰ درصد! این ملاک درستی برای ارزیابی موفقیت یک برنامه تلویزیونی نیست، به همین خاطر پیشنهاد کردیم برای برنامههای شاخص، کارنامه بدهیم و شاخصهایی را لحاظ کنیم. برای این کارنامهها و به دست آوردن شاخصها، نظر عموم مردم و همچنین نخبگان و دانشگاهیان را به دست آوردیم، سپس بحث بودجهای و امکاناتشان را مورد ارزیابی قرار دادیم که براساس میزان بودجهشان، به آن برنامه وزن دادیم.
مثلاً بودجه برنامهای ۱۰ میلیارد است با برنامهای که بودجه ۲ میلیاردی دارد، مقایسه میشود؛ در نظرسنجیها میآید آن برنامه ۶۰ درصد مخاطب دارد و این برنامه ۲۰ درصد! این ملاک درستی برای ارزیابی موفقیت یک برنامه تلویزیونی نیست.
کار دیگری که انجام دادیم، محورهای ۱۲ گانه طرح تحول را لحاظ کردیم؛ این برنامه و این محتوا چقدر و به کدام یک از این محورها پرداخته است، سلبریتیزدگی را بهعنوان شاخص منفی لحاظ کردیم. اگر محتوایی آمده و از یک سلبریتی بهعنوان مجری و کارشناس استفاده کرده و برنامه دیگری از سلبریتیها استفاده نکرده است، مورد ارزیابی و بررسی قرار میگیرد، برنامهای که سلبریتی دارد، امتیاز منفی میگیرد.
کنداکتور هم در این میان حائز اهمیت است چهبسا امکان دارد برنامهای پخش بهتری داشته باشد متناسب با آن، مخاطب را هم بهتر جذب میکند. چقدر به گفتمان انقلاب اسلامی پایبند بوده و مجموع این موارد را لحاظ کردیم و عددی به دست میآید. بهجای اینکه درصد اعلام کنیم این برنامه فلان درصد مخاطب دارد، در واقع علاوه بر نظر مردم، ارزیابیهای نخبگان و خواص جامعه را هم خواهیم داشت.
حرکت بهسمت اثرسنجی تولیدات صداوسیما
البته در این دوره جدید بهسمت اثرسنجی رفتیم؛ نکتهای که اتفاقاً از روز اول نگاه آقای جبلی بود و در سند تحولی هم روی آن تأکید شده است؛ اثربخشی به این معنا که محتوایی با بودجه، امکانات و محتوایی تولید شده و چقدر توانسته است تأثیر داشته باشد، مثلاً برنامهای درباره فرزندآوری و جوانی جمعیت ساخته میشود چقدر توانسته است نگاه جامعه را به این سمت ببرد. بهخاطر روند بهتر در این راستا با کارگروههای محتوایی که بهعنوان کارگروههای تحول در رسانه ملّی تشکیل شدهاند، جلسات مستمری داریم.
مثلاً ما میخواهیم درباره موضوعی آگاهیها را بالا ببریم؛ بهسمت مخاطبان میرویم و افکارسنجی میکنیم که چقدر نسبت به این نکته آگاهی دارند و چه برنامهسازیهایی باید اتفاق بیفتد. محتوا که پخش شد دوباره بهسمت همان مخاطب میرویم آیا پخش این محتوا توانسته است تغییری در این آگاهیها ایجاد کند. البته ناگفته نماند که صددرصد نمیتوانیم همه تأثیرات بهوجودآمده را مختص رسانه بدانیم، چون عوامل مداخلهگر زیادند، میتوانیم تا حدودی بگوییم پخش این محتوا توانسته است اینقدر بر آگاهیهای مخاطب بیفزاید.
بهعنوان مثال خانم کونیکو یامامورا مادر شهید ژاپنی در قید حیات بودند نظرسنجیای دربارهشان انجام دادیم، آگاهیهای محدودی در این زمینه وجود داشت. عملیات رسانهای برای پخش مستند و مسابقه کتابخوانی و یکسری فعالیتهای دیگر انجام شد، دوباره بهسمت مخاطب رفتیم و مشاهده کردیم که شناخت مخاطب نسبت به ایشان تغییر کرده و تقریباً این آگاهی و شناخت مخاطب نسبت به ایشان، سه برابر شد. ما میتوانیم با سطح اطمینان بالایی بگوییم افزایش شناخت در این بازه زمانی متأثر از عملیات رسانهای در صداوسیما برای معرفی این مادر شهید اتفاق افتاده است.
کاهش مخاطب یک واقعیت غیرقابل انکار است
* اعلام آمار بینندگان برنامههای تلویزیونی همیشه موضوع بحثبرانگیزی بوده است، شاید کسانی که این مصاحبه را بخوانند تغییر نوع نظرسنجی را دلیل بر نشان ندادن واقعیتهای تعداد بیننده بدانند، آیا دلیل این تغییر رویه همین نکته بوده است؟ نکته بعد بحث کاهش مخاطب است تا جایی که رئیس صداوسیما در جمع تهیهکنندگان تلویزیون درباره این موضوع صحبت کرد؛ آیا این موضوع را قبول دارید؟
کاهش مخاطب یک واقعیت غیرقابل انکار است، مسئلهای که برای همه برودکستهای Broadcasts دنیا به وجود آمده است، در عصری که ما قرار داریم تمام تلویزیونهای دنیا دچار کاهش مخاطب شدهاند، به این معنا که ما بهطور جدّی شاهد کاهش میزان مخاطب تلویزیون و افزایش مخاطب شبکههای اجتماعی هستیم، یعنی در واقع با کاهش مخاطبان برودکستها، مخاطبان برودبندها BroadBands افزایش مییابند، البته امکان دارد شیب افزایش مخاطب فضای مجازی نسبت به مخاطب برودکست در تمام دنیا متفاوت باشد.
پس ما این واقعیت را بپذیریم؛ منتها واقعیتش این است ما نظرسنجی میکنیم. کاری که در صداوسیما نسبت به آن ادعا داریم؛ دقیقترین و صحیحترین نظرسنجیها را انجام میدهیم. میدانید که قریب به ۱۰۰۰ پرسشگر و کنترلگر در سراسر کشور داریم؛ بخش پژوهشی در دفاتر صداوسیمای استانها بسیار فعالاند و کارهای نظرسنجی را پیش میبرند. نظرسنجیها چه حضوری، چه تلفنی و چه میدانی همه آنلاین و الکترونیکیاند. پرسشگریها در لحظه رصد میشود؛ بهطوریکه ما میدانیم الآن پرسشگرهایمان در کدام استان، شهر و روستا و مقابل درب کدام منزلاند، همهچیز با GPS قابل رؤیت است، سؤالات و پاسخها روی سرورهای ما ضبط میشوند و کاملاً قابل بازیابیاند.
اگر فرد یا افراد و گروههایی به این نظرسنجیها انتقاد داشته باشند میتوان به این مستندات رجوع کرد، بنابراین روی حوزه نظرسنجی ادعای جدّی داریم، چون دادههایمان کاملاً دقیق و حسابشدهاند، از طرفی نگاه آقای دکتر جبلی رئیس صداوسیما هم از ابتدا روی واقعیت نظرسنجیها بوده است، حتی اگر نتایج تلخ و ضعیفی در پی داشته باشد، یعنی در واقع اگر کاهش مخاطب و نارضایتی نسبت به برنامه و یا سریال و کار نمایشی در صداوسیما وجود داشته باشد هم این نظرسنجی را اعلام میکنیم.
اگر فرد یا افراد و گروههایی به این نظرسنجیها انتقاد داشته باشند میتوان به این مستندات رجوع کرد.
بودجههای نمایش خانگی با صداوسیما قابل مقایسه نیست
متأسفانه در ایران استانداردهای ثابتی در صوت و تصویر فراگیر و ویاودیها و سینماها وجود ندارد؛ پلتفرمها از یکسری خطوط قرمز بهراحتی عبور میکنند و میبینیم بعضاً در ایران میزان مخاطب برخی سریالهای ویاودیها با صداوسیما برابری میکند، در واقع مخاطب حاضر است پول پرداخت کند و فلان سریال را در شبکه نمایش خانگی ببیند بهخاطر عبور از خط قرمزها و یک بام و دو هوایی که در اعمال ممیزیها وجود دارد.
از طرفی دیگر در فضای نمایش خانگی بودجههایی تخصیص داده میشود که اساساً قابل مقایسه با بودجههای صداوسیما نیست. درآمدهای کلانی از فروش این محصولات و تبلیغاتی که بهواسطه آن اتفاق میافتد؛ در نهایت به دست میآید، همین عملکردها باعث شده است هزینههای تولید ما بهشدت بالا بروند. با دیدن این بودجههای کلان، کارگردان، بازیگران و عوامل تولید طبیعتاً به آن سمت میروند که هزینههای چند برابر صداوسیما، پرداخت میشود، هم درآمدها بالاست و هم ممیزیهای سفت و سخت سازمان صداوسیما را ندارند.
بیشتر بخوانید
نگاهی به خلأهای موجود در آگهیهای بازرگانی تلویزیون/ آیا سیما، سینما را نجات خواهد داد؟
نظرسنجی از نمایش خانگی/ یاغی و جوکر بالاترین میزان مخاطب
* چون حرف از ویاودیها زدید؛ آیا برای نظرسنجی پلتفرمها (ویاودیها) از طرف مرکز تحقیقات صداوسیما اقدامی انجام دادهاید یا بهتعبیری رصدی داشتهاید که چقدر مخاطبان از برنامهها و سریالهایشان استقبال میکنند؟
ما نظرسنجی از ویاودیها انجام دادهایم، مثلاً سریالی مثل «یاغی» در آن بازه زمانی که منتشر شد یا میان برنامهها «جوکر» بالاترین میزان مخاطب را داشتند. «یاغی» همان موقع معادل سریالی که ما داشتیم مخاطب داشت؛ با وجود اینکه سریال ما رایگان بود و مخاطبان برای تماشای آن سریال باید پول پرداخت میکردند. البته این را هم بدانید همه مخاطبان از طریق پلتفرمها، بیننده سریال نمایش خانگی نیستند بلکه از طریق شبکههای ماهوارهای و دانلود هم این آثار را دنبال میکنند.
ذائقهسنجی و مخاطبشناسی را برای نوروز شروع کردهایم
* یکی از نکاتی که کارشناسان مطرح میکنند بحث ذائقهسنجی از مخاطبین برای ساخت برنامه و سریال است، اعتقاد دارند برخی از این کارها مطابق با سلیقه و نظر مردم نیست، آیا برای ذائقهسنجی برنامهای در مجموعه تحقیقات صداوسیما وجود دارد؟
همین الآن این کار را در دستور کار خودمان داریم، یعنی بحث ذائقهسنجی و مخاطبشناسی را پیش میبریم. برای برنامههای نوروز این موضوع را دنبال میکنیم و از مخاطبان سؤال میکنیم در ایام نوروز دوست دارید چه محتوایی را ببینید از فیلم و سریال تا مسابقه و برنامه، یا چهزمانی دوست دارید این برنامهها و سریالها پخش شود؟ برای ایام نوروز، ماه مبارک رمضان و ایام محرم و مناسبتهای دیگر، نیازسنجی میکنیم، البته کنار مخاطب عادی، از طبقه نخبگان، دانشگاهیان، طلاب و جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی بهطور جداگانه این پرسشها و ارزیابیها را داریم که در واقع معاونت سیما و شبکهها بدانند مبتنی بر چه نیازها، سلایق و ذائقههایی باید سیاستگذاری در تولید محتوا داشته باشند.
تولید و طراحی پیام مبتنی بر پژوهش پیش برود
* یکی از نکات مهم پژوهش قبل از تولید است، آیا این اتفاق را پیگیری میکنید که قبل از ساخت یک برنامه یا تولید فصل جدید یک برنامه یا یک سریال، پژوهش و فرآیند نیازسنجی و ذائقهسنجی درست اتفاق بیفتد؟
در بحث ساخت فصلهای جدید سریالها و برنامهها ما فرآیند پرسشگری و نظرسنجی را در دستور کارمان داریم در ابتدای پخش، اواسط و انتهای پخش، نظر مردم را میگیریم. تصمیمسازان، تصمیمگیران و سیاستگذاران حوزه تولید محتوا در جریان این فرآیند قرار میگیرند که مخاطبانشان سیر کاهشی، افزایشی و یا ثابت داشتهاند، در واقع برای ادامه ساخت آن و یا شروع کار جدید مبتنی بر این نظرات، تصمیم میگیرند. ما فقط درباره تماشای سریال و برنامه سؤال نمیکنیم بلکه درباره خود محتوا ورود میکنیم و خوانش مخاطب از محتوا را داریم، مثلاً پیگیری میکنیم که مثلاً فلان موضوع در سریال و برنامه پیگیریشده چقدر تأثیرگذار بوده است.
یا مثلاً سریالی مثل «زیرخاکی» قرار است فصل جدیدی داشته باشد از مخاطبان سؤال میشود که مخاطبین چه سرنوشتی برای نقش اصلی و کاراکترهای سریال متصورند و داستانش به کجا برسد؛ حتی دستاندرکاران و عوامل مربوطهاش میتوانند سناریوی خود را براساس این نظرات و سلایق طراحی و تنظیم کنند، این موضوع در واقع وجود دارد و البته هنوز سراغ این حوزه نرفتهایم، اما سیما به ما اعلام کند که میخواهد فصل جدید فلان سریال یا برنامهاش را تولید کند و مردم چه حدس و نظراتی درباره محتوای آن دارند، ما آماده ورود به این حوزه هستیم.
یکی از ضعفهایی که به آن اشاره کردم ارتباطی است که میتواند میان ما و حوزههای تولید پیام، وسیعتر و گستردهتر باشد، تا در واقع تولید و طراحی پیام مبتنی بر پژوهش پیش برود.
۷۸ درصد بیننده تلویزیون در ایام جام جهانی
* یکی از سؤالاتی که برای بسیاری وجود دارد و حتی نسبت به آن شائبهها و شایعاتی هم وجود دارد میزان مخاطب تلویزیون است، چقدر مردم تلویزیون میبینند و صداوسیما را دنبال میکنند؟
ما در ایام جام جهانی تا بازی ایران و آمریکا ۷۸ درصد مخاطب داریم، این درصد از میانگین مخاطب برنامههای صداوسیما در جام جهانی قبل هم بالاتر است، مثلاً تلوبیون قریب به سه درصد (دو میلیون بیننده) داشته و تماشاگران از طریق شبکه فراتر، سپهر، رادیو، شبکه سه، شبکه ورزش و تلویزیونهای اینترنتی (لنز و روبیکا) جام جهانی را دنبال میکنند، هنوز دلیل این افزایش مخاطب بررسی نشده است اما حدس من این است که امسال حق پخش را با وجود هزینههای بالا خریداری کردیم. درباره مخاطب تلویزیون بهصورت معمول، بین ۶۰ تا ۷۰ درصد بیننده داریم و جالب است بدانید در تمام نظرسنجیهایی که انجام دادیم حتی در جریان اغتشاشات، کماکان منبع اصلی کسب خبر، رسانه ملّی است.
درباره مخاطب تلویزیون بهصورت معمول بین ۶۰ تا ۷۰ درصد بیننده داریم و جالب است بدانید در تمام نظرسنجیهایی که انجام دادیم حتی در جریان اغتشاشات، کماکان منبع اصلی کسب خبر، رسانه ملّی است.
گلایهها از عدمتوجه جدّی به پژوهش در امر تولید/ رقبا با پژوهش پیش میروند
* شما بهعنوان رئیس مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما بفرمایید؛ چرا پژوهش کماکان در ساخت سریالها و برنامههایمان جدّی گرفته نمیشود بهطوری که در زمان تولید برای پژوهش و اندیشهورزی کارها، آن بودجه لازم اختصاص داده نمیشود؟
متأسفانه عدم توجه جدّی به پژوهش در امر تولید، نتیجهاش گریز مخاطب از محتوا میشود، یعنی اگر سریالسازان و برنامهسازان ما با همین رویه نظرسنجی نکردن، بیتوجهی به افکارسنجی و عدم تحلیل محتوا و رصد محتوایی پیش بروند، محتوایی که ساخته میشود حتماً مطابق با ذائقه مخاطب نخواهد بود. واقعاً گلایه داریم که خیلی مواقع، پژوهش اتفاق نمیافتد و رقبای ما مبتنی بر این حوزه پیش میروند، حتی به بودجه پژوهشی در کارهایمان توجه کنیم خواهید دید چه بودجه ناچیزی اختصاص داده میشود اما در دنیا اینطور نیست،
آنها کار مطالعاتی جدّی برای تولید یک اثر انجام میدهند و نبض افکار عمومی را به دست میآورند؛ مبتنی بر نبض افکار عمومی، محتوا شکل میگیرد.
ما گلایه داریم از این اتفاقاتی که شاهدش نیستیم؛ خیلی از نظرسنجیهایی انجام میدهیم که میتواند راهگشا باشد و به آنها توجهی نداریم، مثلاً درباره موضعگیریهای سلبریتیها، نظرسنجیهایی داشتهایم که مخاطبان میگفتند "برایمان مهم است. "، بهعنوان یک مدیر فرهنگی در این کشور باید به این نظرسنجیها توجه شود که در زمان حاضر موضعگیریهای سلبریتیها در فضای مجازی و حقیقی میتواند روی تهییج افکار عمومی مؤثر باشد. اگر این حوزه مدیریت میشد و اجازه داده نمیشد هرکسی هر حرفی بزند و ادعاهای بدون مبنا، استناد به مدارک داشته باشد شاید شاهد چنین کنشها و واکنشهایی نبودیم، ما این موضوعات را بررسی و تحلیل کردهایم.
ما نسبت به بودجههای پژوهشی محتواهای رسانهای که خیلی پایین است و پژوهش جدّی که اتفاق نمیافتد، گلایه داریم. امیدواریم با توجه به شخصیتی که از آقای دکتر جبلی میشناسیم و الآن طلایههایش را میبینیم که نسبت به مقوله پژوهش توجه جدّی دارند و در کارگروههای تحولی هم ارتباط خوبی با مرکز تحقیقات دارند و کارهایشان را مبتنی بر نظرسنجی و نیازسنجی پیش میبرند نویدبخش شرایط بهتری باشد.
نظرات