سیدرضا منتظری: سینمای دفاع مقدس در طول بیش از ۴ دهه که از عمر انقلاب اسلامی می گذرد همواره با بی مهری از سوی مسئولان فرهنگی دولت های گوناگون و نهادها و دستگاه های ذی ربط که اصولا وظیفه شان حمایت، صیانت و حراست از این سینمای مهم و ارزشمند است، روبرو شده؛ این گونه مهم سینمایی در تمامی این سال ها فراز و نشیب های بسیاری را شاهد بوده که این فراز و نشیب ها در کمیت و کیفیت آثار این نوع سینما تأثیر جدی داشته اند.
شاید یکی از مهمترین نقصان های سینمای مقاومت و دفاع مقدس این است که سوژه و گفتمان مقاومت برای بسیاری از فیلمسازان و سینماگران تبیین نشده از این رو ضروری است که یکایک مدیران فرهنگی و به ویژه دستگاه های متولی در حوزه سینمای دفاع مقدس در این امر مهم کوشا باشند.
علاوه بر این بی تردید اعمال سلیقه برخی افراد آسیب های جدی را بر پیکره این سینما وارد کرده؛ قطعا نباید با سلیقه های شخصی با چنین سینمای بزرگ و ارزشی که نقشی استراتژیک در فرهنگ و هنر کشورمان دارد برخورد شود و نباید بگذاریم برخی افراد با سنگ اندازی ها و آیین نامه های غیراستاندارد مانع نوگرایی و خلق آثار مطلوب شوند و نباید آمار کمی ما را برای تولید آثار کیفی قانع کند. ماندگاری و جلب مخاطب خود فیلم ها نام فاخر را برای فیلم به همراه می آورد نه اینکه هزینه سنگین یا لقب دادن ها فیلمی را دارای ارزش کند.
دفاع مقدس گونه ای از سینما است که در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سینمای ایران به وجود آمده و طی سال ها با ساخت برخی فیلم ها تجلی یافته است؛ بی شک یکی از دلایل برگزاری جشنواره فیلم مقاومت که اینک در آستانه برگزاری هفدهمین دوره آن هستیم این بوده که در رشد و تجلی فیلم های مرتبط با دفاع مقدس و انقلاب اسلامی اثرگذار باشد و باعث شود فیلم های درخشانی در این حوزه تولید شوند؛ اما مشکل اصلی اینجا است که در طی تمامی این سال ها فیلم های شاخص و ارزشمند چندانی در این گونه تولید نشده است! مگر سینمای دفاع مقدس به عنوان تنها گونه سینمای بومی و ملی ما نباید از تمامی گونه های سینمایی دیگر متمایز باشد و نگاه ویژه مخاطبان، سینماگران و مسئولان را به سوی خود معطوف نماید؟ چرا امروزه تنها از سینمای دفاع مقدس نامی و جشنواره ای با نام جشنواره فیلم مقاومت باقی مانده است؟ چرا تولیدات سینمای ارزشمند دفاع مقدس روز به روز چه از لحاظ ساختار و چه از منظر مضمون و محتوا تنزل پیدا کرده و هیچ کس به فریاد این سینما نمی رسد؟ مگر سینمای دفاع مقدس به عنوان یک سینمای ملی نباید در دل تمامی مخاطبان سینمای ایران جایگاه ویژه ای داشته باشد، پس چرا این سینما بدین سان مهجور واقع شده است؟ نکته ای که بسیار واضح و آشکار است اینکه سینمای پر افتخار دفاع مقدس امروزه جایگاه خود را میان مخاطبان سینما تا حدودی از دست داده است. این سینمای غنی و پربار که در دو دهه قبل و در ایام ۸ سال جنگ تحمیلی و سال های ابتدایی پس از آن بسیار فعال بود امروزه مانند محتضری در بستر مرگ افتاده است و اگر جشنواره فیلم مقاومت طی سال های اخیر برگزار نمی شد مسلما از یادها و خاطره ها رفته بود.
سینمای دفاع مقدس سینمایی است که از لحاظ موضوعی بسیار پر بار است و مقتضیات اجتماعی و فرهنگی ایجاب می کند که به این سینما توجه ویژه ای شود، اما متأسفانه نه تنها نگاه ویژه ای به مقوله فیلم های دفاع مقدس صورت نمی پذیرد بلکه همان نیم نگاه پیشین نیز تا حدودی از بین رفته و سینمای دفاع مقدس بسیار بی تحرک شده و مرتبا در حال درجا زدن است که این مسأله مهم نیاز به آسیب شناسی دارد.
یکی از دلایل مهم درجا زدن و یا عقبگرد سینمای دفاع مقدس نگاه مدیران سینمایی و فرهنگی است که اغلب نگاهی مشترک و یکسان به این سینما نداشتند و دیدگاه های بعضا ضد و نقیض شان باعث شده تا این سینما دچار آسیب های جبران ناپذیر و جدی شود. اعمال سلیقه های متضاد مدیران سینمایی به سینمای دفاع مقدس باعث شده که این نوع سینما دچار سرگشتگی و حیرانی شود و راه خود را گم کند و این امر باعث شده تا طی سال های اخیر تعداد کثیری فیلم های نازل که بعضا مقوله جنگ و دفاع مقدس را به سخره گرفته اند و یا نگاه کاملا ضد جنگی دارند و در محتوای آن ها کمتر اثری از دفاع مقدس دیده می شود تولید و روانه پخش شوند.
دلایل عدم موفقیت سینمای دفاع مقدس در ایران تنها به همین جا محدود نمی شود بلکه عدم رعایت استانداردهای جهانی فیلم های جنگی در سینمای دفاع مقدس ایران، عدم درک کافی فیلمساز از دیدگاه مخاطب، عدم نگارش فیلمنامه هایی مبتنی بر واقعیت، عدم پرداختن به سوژه های بکر و ناب، هزینه های بالای تولید و امثالهم طی سالیان گذشته باعث تنزل سینمای دفاع مقدس شده اند.
متأسفانه طی سال های اخیر هیچ معناگذاری و معناپردازی در فیلم های دفاع مقدس دیده نمی شود، در صورتی که سینمای استاندارد جنگی بایستی جهان شمول و فراگیر باشد. سینمای جنگ نه تنها در ایران که در تمامی کشورهای دنیا مهم و اثرگذار است چرا که مانند آینه ای حقایق جنگ های دنیا را برملا می کند و اصولا برای مردمان هر کشور ارزشمند و قابل احترام است پس باید بدانیم که سینمای جنگ در دنیا هم به عنوان ژانری مستقل شناخته می شود، ژانری که نگاه ویژه ای را به سوی خود جلب می کند و از استانداردهای بین المللی نیز تبعیت می نماید. اما متأسفانه فیلمسازان سینمای ایران از هیچ قاعده استانداردی برای ساخت فیلم های شان پیروی نمی کنند و از لحاظ فرم و ساختار فیلم های شان تفاوت های شگرفی با سینمای استاندارد جنگی جهان دارند که این امر مهم باعث شده نه تنها فیلم های جنگی سینمای ایران در جشنواره های بین المللی جایی برای عرضه نداشته باشند بلکه مخاطبان ایرانی نیز که فیلم های شاخص و استاندار جنگی دنیا را دیده اند نتوانند با این فیلم ها ارتباط برقرار کنند و این ژانر را به فراموشی بسپارند.
در نهایت اینکه جشنواره فیلم مقاومت طی این سال ها توانسته تأثیرات خوبی در زمینه تولید فیلم های دفاع مقدس داشته باشد و چهره های هنری زیادی را در این زمینه به سینما معرفی کند امید است جشنواره بین المللی فیلم مقاومت که از نظر معنوی یکی از ارزشمندترین و ماندگارترین جشنواره های ملی کشورمان است بتواند در زمینه استعدادیابی و رشد و شکوفایی فیلمسازان نوگرا و متعهد به آرمان های ملی ما گام بردارد. البته ذکر این نکته ضروری است که هفدهمین دوره جشنواره فیلم مقاومت پرسش های زیادی را به وجود آورده از جمله آنکه چرا این رویداد در زمانی غیر متعارف (درست در روزهای پایانی سال) برگزار می شود؟ چرا در این اوضاع اقتصادی کشور این جشنواره در عسلویه برگزار می شود در حالی که مهمانان آن یک هفته قرار است از تهران به این شهرستان بروند؟ آیا در این رویداد فیلم جدیدی رونمایی خواهد شد یا دست اندرکاران به نمایش فیلم های تکراری چهل و یکمین جشنواره فجر بسنده خواهند کرد؟ و….
ارسال نظر