به گزارش سینماپرس، سالی که گذشت اتفاقات مختلفی در حوزه فرهنگ و هنر افتاد که کمیسیون فرهنگی مجلس ورودهای قابل توجهی داشت. یکی از آنها بحث بودجهای بود که پیگیریهای زیادی توسط این کمیسیون انجام شد، جلسات فراوانی که اتفاقات خوبی را در سال ۱۴۰۲ برای تولید آثار محتوایی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صداوسیما و نهادهای دیگر رقم بزند.
همچنین موضوع کش و قوسهای حوزه پلتفرمها و نظارت سازمان صداوسیما بر نمایشخانگی که بارها در جلسات مختلفی از سوی کمیسیون فرهنگی مجلس پیگیری شد. یکی از آن حواشی به بحث حذف آییننامه رسیدگی به تخلفات سکوهای انتشار صوت و تصویر برمیگردد. ماجرا از این قرار است که ۲۴ اسفندماه خبری رسانهای شد؛ نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جریان جلسه علنی نوبت دوم مجلس گزارش کمیسیون تلفیق در خصوص لایحه بودجه ۱۴۰۲ را بررسی کرده و بند الحاقی ۱ تبصره ۹ را حذف کردند.
"در بند الحاقی ۱ تبصره ۹ آمده بود که سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران مکلف است در راستای حمایت از فرهنگ و ارزشهای ایرانی - اسلامی و توسعه حکمرانی رسانهای و همچنین باتوجه به صلاحیت سازمان در تنظیم مقررات، صدور مجوز و نظارت بر صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی، حداکثر ظرف یکماه پس از تصویب این قانون، آییننامه رسیدگی به تخلفات سکوهای انتشار صوت و تصویر فراگیر را به دولت ارائه کند و همچنین ظرف سهماه پیشنویس لایحه تأسیس سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر را تهیه کند و در اختیار دولت قرار دهد. "
یا در خصوص سریال «حضرت موسی(ع)» بحث بودجه ۱۰ هزار میلیاردی مطرح شد که بسیاری نسبت به آن واکنش نشان دادند. در کنار رسانه ملّی و تهیهکننده سریال (محمود رضوی)، احمد راستینه سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس نیز در گفتوگویی با خبرنگار تسنیم به این نکته اشاره کرد که "اساساً این دروغپردازیها در حوزه ردیفهای مجزا برای بودجه ۱۰ میلیاردی درباره فلان سریال و فیلم مطرح میشود؛ این همان پروپاگاندا و دروغهای رسانهای که متأسفانه شبکههای رسانهای معاند و پیادهنظامهای آنها مطرح میکنند و به آنها دامن میزنند. اگر چنین ردیف بودجهای برای آثار فاخر درنظر گرفتیم نه تنها خطا نکردیم بلکه به حداقل مسئولیتهای فرهنگیمان عمل کردیم. "
شاید یکی از ورودهای جدّی دیگر بحث کددار شدن بودجههای فرهنگی بود خصوصاً صداوسیما که دربارهاش صحبت شد. احسان قاضیزاده هاشمی به عنوان عضو کمیسیون تلفیق مجلس و همچنین دبیر شورای نظارت بر صداوسیما برای اولین بار این نکته را در یک برنامه تلویزیونی مطرح کرد: "ما برای اولین بار در مجلس، ردیف بودجه برای سریال فاخر و شاخص تعیین کردیم. سریال «سلمان فارسی» الان پیش رفته و یک مسیری از آن طی شده، به خاطر این است که ما بودجه را کُددار کردیم. ما اتفاقاً بودجه را به دستِ مسئولین صداوسیما ندادیم که آن را حقوق بدهند. این کار را قطعاً نمیکنیم. ما این بودجه را برای تک تک برنامهها، مستند فاخر، انیمیشن فاخر میدهیم؛ مردم نیازمند محتوای خوباند. "
یک مقوله دیگر موضوع طرح اقتصاد فرهنگ است که به تعبیرِ راستینه در حال بررسی و پیگیری است. طرحی که در آن تلاش شده به نیازهای اساسی هنرمندان پاسخ داده شود؛ چرا که یکی از نیازهای جدّی آنها مسائل رفاهی و معیشتی از جمله بیمه و... حوزه اصحاب هنر و فرهنگ کشور است.
با احمد راستینه سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس گفتوگو کردیم تا او درباره این مسائل و برخی از تهدیدها و فرصتها در حوزه فرهنگ و هنر بهخصوص رسانه ملّی صحبت کند. مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
سهم فرهنگ در همان دو و نیم درصد باقی ماند
* بگذارید از صداوسیما و سالی که بر این رسانه گذشت آغاز کنیم. نظر شما در این باره چیست؟
صداوسیما صحنهای از مظلومیت ملت ایران است. رسانهای که پیشقراول مبارزه با جنگ ترکیبی دشمن در خط مقدم تهدید و بازروایی صحنههای مختلف کشور است. اما آنچیزی که باید در صداوسیما اتفاق میافتاد به سمت تولیدات فاخر و اثربخش حرکت کند تا بتواند جامعه مخاطب را پای تلویزیون نگه دارد و به تقاضا و نیاز مخاطبین پاسخ دهد. اما متأسفانه با بیمهری و عدم توجه به تأمین اعتبارات لازم در جنگ ترکیبی مخصوصاً صداوسیما، در مظلومیت و شرایط سخت کاری، باز هم مورد اجحاف در نگاه حمایتی مسئولین و منتقدین قرار گرفت.
ما معتقدیم یکی از نکات مهم در حوزه اعتبارات فرهنگی، تولید محتواست که چه برای صداوسیما و شبکههای خانگی و چه برای وزارت فرهنگ و ارشاد، لازمهاش حرکت به سمت آثار محتوایی، تقویت زیرساختها و تجهیز و تأمین نیازهای سختافزاری و نرمافزاری حوزه فرهنگ و هنر و رسانه و همچنین حرکت به سمت تأمین اعتبارات لازم برای آثار فاخر است.
متأسفانه سهم فرهنگ در بودجه کشور در تولید سالیان متمادی، مورد کممهری قرار گرفته است؛ هرچند در یکی دو سال گذشته سهم فرهنگ از نیم درصد بودجه عمومی به دو و نیم درصد ارتقاء یافت اما در لایحه ۱۴۰۲ نسبت به سالِ گذشته، سهم فرهنگ با توجه به رشد بودجه عمومی دیده نشد. در همان دو و نیم درصد باقی ماند؛ در حالی که رشد بودجه عمومی نسبت به بودجه ۱۴۰۲ از ۴۵ درصد رشد برخوردار بود و بودجه فرهنگ ۲۳ درصد رشد پیدا کرد.
این نکته نشان میدهد توجه به اعتبارات حوزه فرهنگ به صورت جدّی در لایحه ۱۴۰۲ دیده نشده است. به هر حال اگر خواسته باشیم در یک قاب، تلویزیون را در ۱۴۰۱ تعریف کنیم باید بگوییم تلویزیون تصویری از مظلومیت مردم ایران در عرصه فرهنگ و هنر است.
اعتباراتی که کافی نیست
* این بودجهای که الان برای صداوسیما و یا وزارت ارشاد، طراحی شده کفاف این همه مأموریت و ساخت تولیدات فاخر را میدهد؟
اعتبارات صداوسیما نه تنها کافی نیست بلکه در برابر ضرورتهای فرهنگی و الزامات تولید محتواهای مؤثر و فاخر و همچنین تقویت فرهنگ و هویت ملی و سبک زندگی ایرانی اسلامی ما، این بودجه و اعتبارات بسیار ناچیز است. شما امروز وقتی میخواهید یک اثر فاخر، تولید کنید همچون سریال «سلمان فارسی» و «حضرت موسی» و پیشتر آثاری مثل «مختارنامه»، ناگزیر به خاطر هزینههای سرسامآور بخش تولید، مجبورید سرمایهگذاریهای سنگینی انجام دهید. در واقع مجموع بودجه و اعتبارات پاسخگوی نیازهای اولیه این سازمانها و نهادها نیست.
این درصدهایی که به عنوان افزایش اعتبارات در این پروپاگاندای رسانهای و شلوغبازیها مطرح میکنند تصویر دروغینی از حجم بودجه صداوسیما در ۱۴۰۲ است. در این راستا به دو چیز اصلاً توجه نمیشود؛ اول به مسئولیتهای مهم صداوسیما و حتی مأموریتهای دیگر دستگاهها؛ از طرفی دیگر بالا رفتن حجم بودجه عمومی به ۲۱۶۴ همت، تقریباً همه دستگاهها و بخشها با رشد بودجه ۴۰ درصدی به صورت میانگین روبرو خواهند شد.
اعتبارات صداوسیما نه تنها کافی نیست بلکه در برابر ضرورتهای فرهنگی و الزامات تولید محتواهای مؤثر و فاخر و همچنین تقویت فرهنگ و هویت ملی و سبک زندگی ایرانی اسلامی ما، این بودجه و اعتبارات بسیار ناچیز است.
در حالی که بخش قابل توجهی از این افزایش رشد بودجه صداوسیما، شامل هزینههای جاری این سازمان میشود. برای تولید آثار فاخر و حمایت از تنوعبخشی آنتن صداوسیما، شبکههای تلویزیونی و پاسخگویی به مطالبات اقشار مختلف مردم نیازمند توجه ویژه به افزایش بودجه و اعتبارات به حوزه محتوایی رسانه ملی هستیم که متأسفانه در بودجه نیز مورد غفلت واقع شده است.
قاطعانه میگویم آنچه در بودجه برای کمک به رسانه ملی دیده شده نه تنها متناسب با نیازهای واقعی تولید محتوا و فرهنگ ایرانی اسلامی ما نیست، بلکه یک بودجه حداقلی برای اداره سازمان صداوسیماست. من فکر میکنم مسئولین نسبت به این غفلت در حوزه طراحی بودجه و اعتبارات فرهنگ به خصوص رسانه ملی بایستی تجدیدنظر کنند.
چالشها و فرصتها
* چالشها و فرصتهای صداوسیما را در چه نکاتی میبینید و فکر میکنید در سال ۱۴۰۲ چه چشماندازی را در دستور کار قرار بدهد؟
صداوسیما در طول سالیان متمادی از ظرفیتهای خوبی در عرصه نیروی انسانی و زیرساختهای فنی برخوردار شده است. امروز شاهد ۱۳ شبکه استانی فعال هستیم و صداوسیما از یک کادر مجرب و توانمند در بخشهای مختلف بهره میبرد؛ از شبکه خبرنگاران تا تهیهکنندگان، کارگردانان و نویسندگان، ظرفیت و نکته قابل توجه برای رفتن به سمت تولیدات فاخر است. اما چالش جدّی صداوسیما این است که با وجود این ظرفیتهای در اختیار اما در برابر جنگ ترکیبی دشمن همان انبوه شبکههای خصوصی مورد حمایت صهیونیسم که هزینههای سرسامآور و سرمایههای کلان را در دست دارند، آثار ضدفرهنگ ایرانی، اسلامی و بشری را تولید میکند فقر مادی جدّی دارد.
صداوسیما در سال ۱۴۰۲ باید چند کار ویژه را در دستور کار خودش قرار دهد و مسئولین هم باید چند قدم جدّی بردارند. اول اینکه پیشنهاد میشود در نیمه اول سال شاهد تخصیص اعتبارات صداوسیما باشیم تا دستاندرکاران رسانه ملّی بتوانند با توجه به این تخصیص به سمت برنامهریزی برای تولید آثار حرکت کنند. در وهله بعدی صداوسیما ناگزیر است چابکسازی و تحول در شبکههای رسانهایاش را با قدرت بیشتری دنبال کند. همچنان که آقای جبلی این روندرا آغاز کرده اما باید به سمت تقویت شبکههای تحلیلی و خبری و اغنای آن برای جامعه مخاطبین پیش بروند.
صداوسیما در قدم بعدی باید به سمت ارتباط با مراکز تولیدات انیمیشن قدرتمند در کشور برود؛ همان شرکتهایی که «پسر دلفینی» تولید میکنند و در فضای بینالمللی افتخار میآفرینند. این ظرفیت باید به خدمت گرفته شود. در ادامه راه، ظرفیتهای شهرستانی و استانی به کار گرفته شوند و صداوسیما به سمت استعدادهای نوظهور و تشکیل نظام استعدادیابی برای جذب ظرفیتهایی که امروز در مجموعه جوانان برای نقشآفرینی در بخشهای مختلف صداوسیما حرکت کند.
نکته دیگر بحث استفاده از ظرفیت تبلیغاتی است که صداوسیما میتواند از آن به نحو درستی بهره ببرد. هرچند که همین مقوله به چالشهای صداوسیما تبدیل شده و اساساً معتقدیم صداوسیما محل تبلیغات تجاری و بازرگانی باشد. از این فرصت به سمت جذب سرمایههای خصوصی با تولیدات آثار بازتعریف جدید برود. در واقع صداوسیما با توجه به نیازهای مخاطبین و ذائقهشان، برنامه کاری طراحی کند، هدفگذاری داشته باشد و به تهیهکنندگانش ارجاع بدهد نه اینکه تهیهکننده اثری را تولید کند و صداوسیما در مرحله ممیزی حذف و عدم پذیرش داشته باشد.
ماجرای بودجه ۱۰ هزار میلیاردی سریال حضرت موسی(ع)
* به نظر شما چرا دوباره بحث ۱۰ هزار میلیارد و ردیف بودجه جداگانه برای سریال حضرت موسی(ع) را به میان میآورند؟
اساساً فیلمها و سریالهای تاریخی و الف ویژه که باید مورد حمایت ویژه قرار بگیرند متأسفانه در سنوات گذشته و در لایحه بودجه امسال باز هم مورد غفلت قرار گرفته است. اساساً این دروغپردازیها در حوزه ردیفهای مجزا برای بودجه ۱۰ میلیاردی درباره فلان سریال و فیلم مطرح میشود؛ این همان پروپاگاندا و دروغهای رسانهای که متأسفانه شبکههای رسانهای معاند و پیادهنظامهای آنها مطرح میکنند و به آنها دامن میزنند.
اگر چنین ردیف بودجهای برای آثار فاخر درنظر گرفتیم نه تنها خطا نکردیم بلکه به حداقل مسئولیتهای فرهنگیمان عمل کردیم. ما این موضوعات را در دستور کار کمیسیون قرار خواهیم داد. اساساً فیلمها و سریالهای تاریخی و الف ویژه که باید مورد حمایت ویژه قرار بگیرند متأسفانه در سنوات گذشته و در لایحه بودجه امسال باز هم مورد غفلت قرار گرفته است.
بحث حذف آییننامه رسیدگی به تخلفات سکوهای انتشار صوت و تصویر
* اگر از بحث بودجه خارج شویم؛ موضوع حواشیِ شبکه نمایشخانگی هم نکته دیگری است که در محافل رسانهای بسیار مطرح شد. همان موضوع حذف آییننامه رسیدگی به تخلفات سکوهای انتشار صوت و تصویر فراگیر است. چطور شد این اتفاق افتاد؟
اساساً تفاهمنامه میان صداوسیما و وزارت راشاد تفاهمنامهی روشن و شفافی است. توصیه میکنیم براساس این تفاهمنامه مسئولیتهای خودشان را در زمینه نظارت بر نمایشخانگی شفاف و تعیین کنند. نکته دوم اساساً در بودجه جای آییننامه نویسی و حکمنویسی نیست. لایحه بودجه یک برنامه مالی دولت است و آوردنِ آییننامه از ابتدا هم مورد تأیید نمایندگان مجلس نبوده و فکر میکنیم هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است.
این نکتهای که دوستان تحت عنوان دغدغه مطرح میکنند آییننامه در شورای نگهبان حذف شده ضربه و آسیبی به صداوسیما و وزارت ارشاد وارد کند، اساساً وجود ندارد. تفاهمنامه میان وزارت ارشاد و صداوسیما ظرفیت لازم را برای تعیین نقش و مسئولیتهای شفاف هر دو دستگاه فراهم کرده است.
* شاید بخشی از این دغدغهها و نگرانیها به همان نکتهای برگردد که با این «حذف»، بحث تشدید تخلفات و عدم مقابله درست ساترا نهاد نظارتی بر نمایشخانگی اتفاق بیفتد؛ نظر شما چیست؟
تفاهمنامه بسیار روشن و شفاف است و صوت و تصویر فراگیر در حوزه رسانه تعریف شده و مشخص است و جای نگرانی وجود ندارد. براساس این تفاهمنامه مجلس کمک خواهد کرد اختلافی در این خصوص شکل نگیرد.
انحصارگرایی در نمایشخانگی
* گفتوگویی توسط یکی از معاونین ساترا مطرح شد که طی آن درآمدهای کلان، بحث انحصارگرایی و حتی دستمزدهای نجومی بازیگران مطرح شده بود. همان قصه معروف یک بام و دو هواییهایی که نمایشخانگی دارد و کار را برای تهیهکنندگان تلویزیون سختتر کرده است. آیا تا به حال در کمیسیون فرهنگی بحث انحصارگرایی برخی از پلتفرمها و بازار نمایشخانگی مطرح شد؟
ما جلساتی با صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای ایجاد سازوکارهای تعاملی در رابطه با این دستگاهها برای نظارت بر پلتفرمها داشتیم. در سال ۱۴۰۲ هم این مسیر را تا رسیدن به یک نقطه قابل قبول ادامه میدهیم. اساساً هیچ انحصاری نباید سبب شود صحنه حکمرانی در راهبری رسانه ملی مورد خدشه و آسیب قرار گیرد.
به عبارتی انحصاری که راهبری رسانه ملی را در تولید آثار و محتوای مبتنی بر فرهنگ ایرانی- اسلامی و براساس شرح وظایف در قانون اساسی را خدشهدار کند حتماً باید اصلاح شود. اجازه نمیدهیم پلتفرمها به سمت انحصارگرایی بروند که بخواهند راهبری حکمرانی رسانه را مورد خدشه قرار دهند.
ظرفیت پلتفرمها حرکت به سمت تولید محتوا و جذب مخاطب ظرفیت قابل اتکایی است؛ هم وزارت فرهنگ و ارشاد و هم صداوسیما به بهرهوری بیشتر این ظرفیتها توجه کنند. حتماً تأیید نمیکنیم حرکت به سمت انحصار در تولید آثار در بستر پلتفرمها، به حکمرانی رسانه ملی آسیب وارد کند.
کددار شدن بودجههای فرهنگی
* موضوع کددار شدن بودجههای فرهنگی خصوصاً بودجه صداوسیما مطرح شد؛ ماجرا از چه قرار است؟
اعتبار صداوسیما در قالب بودجه عمومی تعریف میشود و این سبب شده هزینههای جاری رسانه ملی غالب شود بر اعتبار مورد نیاز تولید محتوا و بحثهای دیگر که باید مورد بازتعریف قرار بگیرند. بنابر رویه کددار شدن، میتوانیم صداوسیما را مکلف کنیم با برنامهریزی محتوایی به سمت تعدادی فیلم و سریال الف ویژه و الف و محتواهایی که در برنامه آمده، حرکت کند و اعتبار آن پروژه و محصول در ردیف بودجه مشخص شده است. نه اینکه اساساً بخش اعظم اعتبارات صداوسیما هزینه بخش جاری صداوسیما شود و برای محتوا چیزی باقی نماند. بازتعریف یک کد برای رسیدن به این نکته است که صداوسیما بتواند بهتر به وظیفهاش عمل کند.
طرح اقتصاد فرهنگ در مجلس
* موضوع طرح اقتصاد فرهنگ هم در مجلس مطرح شد. درباره این طرح بفرمایید به کجا رسید؟
ما در کمیسیون معتقدیم بسیاری از کشورهای توسعه یافته مبنای رشد و توسعه اقتصادیشان بر بستر فرهنگی و زیرساختهای قابل توجه فرهنگی است. ما معتقدیم اگر به سمت بهرهمندی از ظرفیت فرهنگ در بحث اقتصاد برویم اقتصاد هم رشد خواهد کرد. اما در طول این سالها به بخش اقتصاد فرهنگ توجه نکردیم؛ ما در خود حوزه فرهنگ میتوانیم با فعالسازی ظرفیتهای اقتصادی، خود فرهنگ را از لحاظ بازتولید نیازمندیهای خودش بینیاز و غنی کنیم، اما متأسفانه به بخش اقتصاد فرهنگ توجه نمیشود.
در تولید آثار خلاق و هنرهای نوین یا همین حرکت به سمت پویانمایی و انیمیشن که امروز دنیا ظرفیت بزرگی از اقتصادش را در ترویج فرهنگ خودش قرار داده، از این ظرفیت در فرهنگمان غفلت کردیم. به خاطر یادآوری این خلأها و غفلتها و کاستیهای زیادی که وجود دارد و البته توجه به بخشهای مختلف شاخههای هنریمان، در کمیسیون فرهنگی طرح بهرهمندی از اقتصاد فرهنگ را مطرح کردیم و در سال ۱۴۰۲ به اقتضای زمان روی آن کار خواهد شد.
تلاش خواهیم کرد این طرح را به نقطه قابل قبولی نزدیک کنیم و باورمان این است، این ظرفیت یعنی اقتصاد فرهنگ باید مورد توجه مسئولان ارشد نظام مخصوصاً در بخش دولتی هم قرار بگیرد و دولت هم به این مقوله توجه جدّی داشته باشد.
ارسال نظر