به گزارش سینماپرس، وقتی عاشق ادبیات باشی و نام شاعر قهاری مانند عمان سامانی را بشنوی، نمی توانی از کنار آن بیتفاوت بگذری چون این خود، نوعی خیانت به ادب و فرهنگ ایران محسوب می شود.
اینکه در یک سریال ایرانی از شاعری مانند عَمان سامانی صاحب کتاب «گنجینة الاسرار» نام برده و اشعار عرفانی اش در آن توسط برخی از بازیگران خوانده می شود، میتواند مسیری باشد برای آشنایی بیشتر با چنین شاعری.
ادبیات ایران با آن همه سابقه و آثار بی نظیری که در تاریخ آن به ثبت رسیده، هنوز در محصولات نمایشی مهجور است، به خصوص در سریال ها. این درست که برنامه هایی با موضوع ادبیات فارسی از تلویزیون پخش می شود، اما مخاطبان آن بسیار محدود هستند. بیشتر بینندگان تلویزیون جذب مجموعه های داستانی می شوند، بنابراین باید بزرگان فرهنگ و ادب ایران در این گونه آثار جلوه گر شوند تا مخاطبان حداکثری با آنان و اثرشان آشنا شوند.
مخاطبانی که برای دیدن سریال «رحیل» پای گیرندهها می نشینند، خیلی خوب با شاعر بزرگ عارف مسلک ایران و اشعار مثنوی «گنجینة الاسرار» که حرکت امام حسین و واقعه عاشورا را با زبانی عرفانی بیان کرده و بسیار زیبا و تاثیرگذار سروده شده آشنا و ابیاتی از آن را روی لب مترنم خواهند ساخت.
در تعداد معدودی از برنامه های فرهنگی و ادبی تلویزیون درباره عمان سامانی صحبت شده و اشعارش را نیز قرائت کرده اند، اما به یاد نمی آوریم در مجموعه ای داستانی، با این صراحت اشعار او را خوانده و مورد توجه قرار داده باشند و حتی در تیتراژ سریال نیز، سروده او شنیده شود.
اشعار زیبا، قوی و جانسوزی توسط شاعران ایرانی درباره وقایع عاشورا و شهادت امام حسین(ع)، خاندان و یارانش سروده شده که قابل شمارش نیست. کتابهای نوحه بسیاری نیز وجود دارد که شاعران گذشته و امروز سروده اند. بیشتر مردم وقتی به واقعه عاشورا فکر می کنند، اول ترکیب بند معروف و بی بدیل محتشم کاشانی با مطلع: «باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟ /باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟» را به یاد می آورند، زیرا هزاران بار در مناسبت ها و برنامه های مختلف تکرار شده و میشود، هرگز نیز کهنه نشده و نمی شود.
اشعار این دوازده بند محتشم در لوح های مختلف ماه محرم که با آن دیوارهای مساجد و تکایا را می پوشانند نوشته شده و مردم با آن مانوس هستند.
جنس اشعار عمان سامانی در مثنوی «گنجینة الاسرار» با دوازده بند محتشم کاشانی فرق دارد. مهم ترین تفاوت این است که اشعار محتشم در قالب ترکیب بند و شعرهای عمان در قالب مثنوی سروده شده اند.
عمان سامانی واقعه عاشورا و شهادت و اسارت امام حسین(ع) و یاران و خاندانش را با زبانی عارفانه،آنچنان گیرا و تاثیرگذار سروده که هر صاحبدلی را تحت تاثیر قرار می دهد.
ای کاش دیگر تهیه کنندگان فعال در سریال سازی و به خصوص سریال سازان تلویزیون هم، مانند رامین عباسی زاده طراح و تهیه کننده سریال که با سابقه بالا در تولید سریالهای مطلوب نحله های مختلف باز تلاش کرده اثری تازه و متفاوت و این بار با ادای دین به ادبیات آیینی خلق کند، به ادبیات ایران و آثار غنی آن بیش از پیش توجه کنند تا با تکیه به این گنجینه، هم بتوانند مجموعه های جذاب و پر مخاطب ساخته و هم در زنده نگه داشتن و ترویج آثار فرهنگی و ادبی ایران بزرگ شریک باشند.
البته که در سالهای اخیر برخی تهیهکننده های تلویزیون آن قدر پرکار شده اند که همزمان چند پروژه سینمایی و تلویزیونی را با هم میگیرند و فرصت تأمل و تعمق بر روی آثار خود را ندارند و فقط در بند صد قسمتی کردن سریال هستند به جای تمرکز بر ویژگی های فرهنگی-هنری اثر و شاید یک دلیل موفقیت سریال «رحیل» گزیده کاری تهیه کننده و طراح آن باشد که ابتدا به فیلمنامه مطلوب میرسد و بعد به تولید وارد میگردد.
نگاه ویژه به ادبیات آیینی ایران زمین و پدیدآورندگانش هنوز و حالا حالاها جای کار دارد. نه فقط به مانند سریال رحیل میتوان پیوند دراماتیک میان اشعار آیینی و بار روایی داستان ایجاد کرد بلکه میتوان سرایندگان آثار آیینی را به صورت شخصیت های دارای هویت وارد سریال ها کرد و بدان ها پرداخت. رحیل برای معرفی عمان سامانی در یک اثر تصویری، آغاز خوبی است و حالا بد نیست سریال سازان دیگری بیایند و زندگی امثال عمان سامانی و محتشم کاشانی و... را به درام های دیدنی بدل کنند.
*سیدمجتبی حسینی (کارشناس ادبیات و فعال رسانه)
نظرات