به گزارش خبرنگار سینماپرس، نصب بنری با تصویر و جملهای از فیلم مجعول «به نام پدر» آن هم به بهانه هفته دفاع مقدس و توسط «شهرداری تهران» در حالی صورت میپذیرد که بررسی جوانب آن میتواند گواهی روشن بر حضور قدرتمند جریان نفوذ فرهنگی داشته باشد. جریانی که حالا ظاهرا در ذیل «مدیریت انقلابی شهرداری تهران» نیز رسوخ ویژه نموده و حضور قدرتمند ایشان در قالب چنین اقداماتی از نمود عینی برخوردار شده است.
فیلم سینمایی «به نام پدر» داستان روی مین رفتن پای دختر یکی از رزمندگان قدیمی انقلاب اسلامی است که منجر به قطع پای وی میشود؛ البته در این میان نکته حایز اهمیت و کلیدی این داستان ساده آن است در سیر فیلم مشخص میشود که پای دختر جوان بر روی مینی رفته که آن را پدر خودش کاشته است! پس فارغ از جنبههای نمادین این اثر سینمایی و انحراف عمیق محتوایی آن که در همان سالها نیز مورد انتقاد شدید دلسوزان انقلاب اسلامی واقع گردید؛ نکته قابل تامل آن است که چرا حالا پس از گذشت سالها و در شرایطی که رسانههای بیگانه در تلاش برای رنگ دادن به فتنهای جدید هستند، جریانی به سراغ نبش قبر از چنین اثر سینمایی مجعولی رفتهاند؟ اثری که سوای نظر از عاقبت بخیری کارگردان آن و بازگشتش به پشت خاکریزهای فرهنگی انقلاب اسلامی، متاسفانه امروزه بازیگران محوری آن رسما در مقابل نظام جمهوری اسلامی صف آرایی کردهاند و بالاخص دخترک مظلوم این اثر در حال حاضر به عنوان یکی از رهبران مطرح و پرسروصدای «جنبش ز. ز.آ» سالهاست که از هیچ اقدامی برای مواجهه با حاکمیت جمهوری اسلامی ایران مضایقه ننموده است!
حال باید از شهردار انقلابی و سلیم النفس تهران خواست تا این موضوع را کوچک نشمرد و به عنوان مصداقی از یک حضور و نفوذ ساختاری در بدنه شهرداری تهران، به دنبال بانیان چنین پیشنهادی بگردد و از مسئولان فرهنگی در شهرداری تحقیق به عمل آورد که چرا در کنار این همه اثر دفاع مقدسی ارزشمند و فاخر، یک فیلم سینمایی مجعول مورد تبلیغ قرار گرفت؟ و چرا در این تبلیغ شهری، با لحاظ داستان فیلم و با نگاه استعاری اثر، این چنین جملهای نقش بسته است؟ جملهای که مدیران باید پاسخگوی نصب آن در شهر تهران باشد و جواب دهند که مخاطب عمومی این بیلبورد، پس از مراجعه به فیلم و دریافت این داستان که پای «گلشیفته فراهانی» روی مین خودی رفته و ... چه پیامی را از حاکمیت دریافت میکند؟ و آیا جایابی چنین پوستری در سطح شهر تهران قرار است کارکرد روحیه بخش و نمادینی را از برای فتنهگران شکسته خورده داخلی داشته باشد؟ و اصولا تبلیغ فیلمی فراموش شده با بازی سلبریتی هتاک و فاسدی همچون «گلشیفته فراهانی» در این شرایط چه دلیلی دارد؟
در پایان لازم به ذکر است که فیلم «به نام پدر» عنوان یکی از تولیدات سینمایی شکل گرفته در سال پایانی «دولت خاتمی» است. دورانی شوم که مدیریت فرهنگی کشور، با رویکردی «رفرمیستی» و با اتخاذ سیاستهای خاص مدیریتی، بسیاری از هنرمندان متعهد و انقلابی را پشیمان از گذشته خود ساخته بود و سعی میکرد تا بسیاری دیگر را همچون «ابراهیم حاتمیکیا» به وادی پشیمانی رهنمون ساخته و دچار تردید از آرمانها و مسیر آمده سازد. مقطعی هشت ساله که به دوران «اصلاحات» معروف گردید و تاثرگذاری آن بر بدنه سینمایی کشور آنچنان بود که مشخصا در کارنامه کارگردان دغدغهمندی همچون «حاتمیکیا» منتج به ثبت تولیداتی همچون «روبان قرمز» (۱۳۷۷) و پس از آن «موج مرده» (۱۳۷۹) و «ارتفاع پست» (۱۳۸۰) و در نهایت «به نام پدر» (۱۳۸۴) گردید.
ارسال نظر