به گزارش سینماپرس، تاریخ و تاریخنگاری دفاع مقدس با همه فعالیتهایی که در دهههای گذشته صورت گرفته است هنوز به عنوان یک گنجینه کشف نشده ظرفیتهای تاریخی زیادی را برای ایرانیان در دل خود نگه داشته است. تا جایی که میتوان ادعا کرد درباره بیشتر ابعاد جنگ تحمیلی یک پژوهش تاریخی جامع صورت نگرفته است. در این میان اما یکی از برگهای تاریخ دفاع مقدس که توسط یک تاریخنگار نامآشنا به شکل ویژهای مورد پژوهش و پردازش قرار گرفته لشگر۲۷ محمد رسول الله(ص) است.
لشگری که اگر در دوره دفاع مقدس با نام احمد متوسلیان و ابراهیم همت شناخته میشد در سالهای بعد از جنگ با نام گلعلی بابایی و مجموعه آثاری که درباره تاریخ این لشگر به نگارش درآورد شناخته میشود. بابایی تاریخنگار و نویسنده پرکار حوزه دفاع مقدس است که سالهای جوانی خود را در جبهههای جنگ سپری کرد. پایان جنگ اما پرونده جنگ را برای او نبست تا روایت سالهای دفاع را به عنوان رسالت خود در زمانه صلح برگزیند؛ رسالتی که ماحصلش تاکنون انتشار بیش از ۴۰جلد کتاب با موضوع دفاع مقدس بوده است.
«همپای صاعقه» مشهورترین اثر «گلعلی بابایی» است که به بررسی کارنامه عملیاتی لشگر۲۷ محمد رسول الله(ص) در حدفاصل دی۶۰ تا تیر۶۱ میپردازد. رهبر انقلاب در تفریظی بر «همپای صاعقه» کتاب بابایی را اینگونه توصیف کردند: «منبع بسیار غنی و ارزشمند است که از آن میتوان دهها کتاب و فیلمنامه و زندگینامه استخراج کرد».
ایرنا در همین زمینه و به بهانه هفته دفاع مقدس به گفتوگو با این پژوهشگر دفاع مقدس پرداختیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
شناساندن زوایای پیدا و پنهان جنگ خیلی موثر است
رهبر انقلاب در دیدار اخیر با روایتگران جنگ تحمیلی از تعبیر ویژهای درباره تاریخ نگاری جنگ استفاده کرده و فرمودند «دفاع مقدس حق حیات بر کشور ما دارد»، از سوی دیگر شناساندن جوانب این دفاع برای جوانان را پیش شرط رقم خوردن اتفاقات بزرگ برای کشور دانستند. با این مقدمه بزرگ ترین ظرفیت تاریخ دفاع مقدس برای تقویت قدرت کشور را در چه چیزی می بینید؟
مقام معظم رهبری در سخنرانی روز ۲۹شهریور ۱۴۰۲ که در جمع پیشکسوتان، روایتگران و هنرمندان ایراد فرمودند از ۴زاویه دفاع مقدس را مورد بررسی قرار داد؛ اول اینکه از چه دفاع کردیم؟ دوم اینکه دفاع در مقابل چه کسی انجام گرفت؟ سوم اینکه چه کسانی دفاع کردند؟ و نهایتا اینکه نتیجه این دفاع چه شد؟
طبیعتا وقتی به این سوالهای اساسی جنگ پاسخ درست داده شود قدرت ملت ایران به خوبی نمایان میشود و این برای شناساندن زوایای پیدا و پنهان جنگ خیلی موثر است. یعنی وقتی شما بفهمید که در جنگ فقط با صدام طرف نبودیم بلکه بسیاری از قدرتهای دنیا و کشورهای اقماریشان پشت صدام بودند به اهمیت دفاع ۸ساله ملت ایران واقف میشوید.
ضمن اینکه وقتی ماهیت مدافعین این جنگ نابرابر [آحاد مردم] برای شما مشخص میشود هم بسیار به خود میبالی و به این مردم افتخار میکنی، به خصوص اینکه وقتی میبینیم که در فرجام جنگ ۸ساله مردم ما بدون برخورداری از هیچ کمکی دشمن را از کشور بیرون میکنند و هیچ بخشی از کشور به دست دشمن نمیافتد بیشتر احساس غرور میکنیم؛ این همان حق حیاتی است که رهبر معظم انقلاب به آن اشاره فرمودند.
متاسفانه فیلمسازان ما روی خوشی به کتابهای تاریخی جنگ نشان نمیدهند
یکی از پرسشهایی که همواره درباره تاریخ نگاری دفاع مقدس وجود دارد بهرهبرداری نهایی از پژوهش هاست. برای نمونه مجموعه عظیم پژوهشی شما با موضوع لشگر ۲۷محمد رسول الله(ص) در نوع خود ممتازترین پروژه تاریخی درباره یکی از لشگرهای ایران است. با این حال از این مرجع پایه پژوهشی کمتر اقتباس محتوایی در سینما شده است. مهمترین مانع حال حاضر میان کار تاریخی و تولید محتوای هنری و رسانه ای چیست؟
متاسفانه این یک واقعیت تلخ است که فیلمسازان ما روی خوشی به کتابهای تاریخی جنگ نشان نمیدهند و به همین خاطر بحث اقتباس در سینما و تلویزیون ما ما خیلی کمرنگ است. اینکه چرا چنین چیزی اتفاق نمیافتد را بنده بیاطلاعم اما چون به کارنامه عملیاتی لشگر۲۷ اشاره کردید، برای روشن شدن ذهن مخاطبین عزیز مایلم توضیحاتی بدهم.
به گواهی اکثر کسانی که کتابهایی مثل «همپای صاعقه»، «ضربت متقابل»، «کوهستان آتش»، «شرارههای خورشید»، «زمینهای مسلح» و... را مطالعه نمودند، هرکدام از این آثار به تنهایی میتواند سوژههای ناب و آمادهای برای خلق آثار سینمایی و حتی سریالهای تلویزیونی باشد.
من واقعا حسرت میخورم که چرا کتابهای پرهیجان، تکاندهنده و کاملی به لحاظ پژوهش یعنی «زمینهای مسلح» و «شرارههای خورشید» نباید به یک فیلم یا سریال مهیج تبدیل شوند. کتابهایی که به واقع جنگ نیابتی صدام علیه مردم ایران و دفاع مشروع و مظلومانه ملت ما را به درستی مکتوب نمودهاند. به نظرم هم سازمان سینمایی و وزارت ارشاد و هم سازمان صداوسیما بایستی سرمایهگذاری بیشتری انجام بدهند و ساخت اینگونه فیلم و سریالها را در برنامههای سالانه خود قرار دهد.
نویسندگان پای صحبتهای کهنهسربازها بنشینند
شما در مقام پژوهشگر جنگ، پیش از پژوهش، یک ناظر حاضر در میدان جنگ بودهاید و همین مساله فاصله شما را با سوژه تحقیقی تان کم کرده است. با این حال نسل بعدی پژوهشگران و تاریخ نگاران جنگ از این ارتباط مستقیم محروم بودهاند. این فرآیند انتقال نسلی برای پژوهشگران به چه شکلی باید طی شود که پروسه تاریخنگاری دفاع مقدس قوت خود را از دست ندهد؟
یکی از ویژگیهای دفاع ۸ساله ملت ما این بود که مدافعینش را از دل اجتماع(و نه فقط نیروهای مسلح) پیدا کرد و اقشار گوناگونی مردم اعم از کشاورز، کارگر، بازاری، دانشجو، دانشآموز، معلم، طلبه و عشایر به سمت جبههها شتافتند و دشمن تا دندان مسلح را از کشور بیرون راندند.
به همین شکل در گام اول ثبت وقایع جنگی هم نویسندگانش را از میان همان رزمندگان پیدا کرد. یعنی از سال دوم و سوم جنگ بود که کمکم کتابهای خاطرات رزمندگان جایی در بازار نشر و بعضا مطبوعات کشور باز کردند. این اتفاق به مرور تا پایان دفاع مقدس به ویژه پس از آن شدت بیشتری گرفت. همین امر سبب شد تا آثار درخور توجهی تالیف و منتشر شود که بیشتر در گونه خاطرهنویسی بود.
همین آثار امروز میتواند دستمایههای مناسبی برای خلق آثار خوبی از سوی نویسندگان و پژوهشگران باشد. این یک رو از سکه تاریخنگاری جنگ است؛ روی دیگر این سکه تلاش و مجاهدت خود پژوهشگران جوان است. بحمدلله هنوز رزمندگان دفاع مقدس در قید حیات هستند و سینهشان سرشار از خاطرات تلخ و شیرین آن دوران پرافتخار است.
در این خصوص وظیفه پژوهشگرانی که جنگ را درک نکردهاند این است که بروند پای صحبتهای کهنهسربازان بنشینند و ناگفتههای جنگ را از دل خاطرات آنها در بیاورند. البته مطالعه کتابهای تاریخ شفاهی، تاریخنگاری، زندگینامهها و هرآنچه که میتواند اطلاعاتتشان را پیرامون ۸سال جنگ بیشتر کند را باید در برنامه مطالعاتی خودشان قرار دهند تا این خلا تاریخی پر شود.
از قدیم گفتهاند هر پیروزی هزار پدر دارد
به شکل مصداقی کدام برهه از تاریخ دفاع مقدس یا کدام موضوع جنگ بوده که از عدم پرداخت و پژوهش کافی به آن گلایه دارید؟
از قدیم گفتهاند هر پیروزی هزار پدر دارد اما شکست یتیم است. به نظرم پرداخت پیرامون عملیاتهایی که در دستیابی به اهداف موفق نبودند و به اصطلاح عدمالفتح مشهورند، بایستی بیشتر صورت بگیرد تا ما با تاریخسازی شبکههایی مثل بیبیسی و افراد مغرض مواجه نشویم.
به عنوان مثال چندسال قبل شاهد بودیم که چه هیاهویی پیرامون عملیات کربلای۴ ایجاد شد و چه آمارهای متناقضی ارائه گردید. یا در مورد دیگر برای شروع جنگ و اینکه محرک اصلی صدام برای حمله به ایران چه کسی بودند، اثر در خور توجهی تولید نکردهایم. ضمن آن که هزاران سوژه بکر و ناب از وقایع دفاع مقدس در جبههها و پشت جبههها وجود دارد که هرکدامشان برای خلق یک اثر جذاب بینظیرند.
این را از آن نظر میگویم که جنگ ما یک جنگ مردمی و متکی به اقشار متنوع جامعه بود که هرکدامشان ویژگیها، شرایط زندگی و خانوادگی و حال و هوای خاص خودشان را داشتهاند.
«بدون مرز» بعد از ۳سال تلاش و رفت و آمد به سوریه منتشر شد
و در پایان، این روزها مشغول چه کتابی هستید و در چه مرحله ای قرار دارد؟
بسیار خوشحالم که پس از ۳سال تلاش و رفت و آمد به سوریه بالاخره نگارش خاطرات یکی از سربازان فداکار این سرزمین [سیداکبر طباطبایی] تمام و کتاب «بدون مرز» چاپ و روانه بازار شده است. اعتقاد قلبیام این است که «بدون مرز» نقطه عطفی در نگارش خاطرات دفاع مقدس و محور مقاومت به حساب میآید که بسیاری از ناگفتههای مربوط به تلاش نیروهای مخلص سپاه قدس در کمک به مردمان بیپناه دنیا در آن آورده شده است.
کتاب دیگری که نگاشتهام و هماکنون در مرحله صفحهآرایی است مربوط به شهید پرآوازه ابراهیم همت است. این کتاب با عنوان «ماه تمام» یک زندگینامه مفصل، جامع و مستند است که میتواند در آینده الگوی مناسبی برای زندگینامه نویسی شهدا باشد.
ارسال نظر