به گزارش سینماپرس، کمال تبریزی در ادامه نشستهای تخصصی خود در سومین روز جشنواره با رضا کیانیان گفت و گو کرد. کمال تبریزی درباره فیلمنامهای که در این نشست با بازیگر آن گفت و گو میکند، توضیح داد: این فیلمنامه درباره دختری است که دوست صمیمی خود را از دست داده و دلیل این از دست دادن را معلم موسیقی خود میداند و تصمیم میگیرد انتقام او را بگیرد. سعی میکند مسیری را طی کند تا با معلم رو به رو شود و انتقام بگیرد و تا حدی هم موفق میشود.
رضا کیانیان نشست را با بیان مثالی شروع کرد و گفت: اولین فیلم سینمایی که آقای کیارستمی ساخت داستان یک زن و شوهری است که به روزمرگی افتادهاند و دیگر عاشق هم نیستند اما عادت کردهاند کنار هم باشند. خب این فیلم را میشود گذاشت یک شب بی مهتاب یا خورشید پنهان است یا هوا ابری است. اما آقای کیارستمی اسم فیلم را گذاشت، «گزارش» اما چه دلیلی داشت؟ فقط با یک اسم معنی فیلم را تغییر داد. برخی از هنرمندان کار خود را با یک اسم تغییر میدادند.
وی افزود: حرفم این است که عصر، عصر ایده است. پس میخواهم بگویم ابزار، وسیله، بازیگر، طراح صحنه و تمام موارد یک فیلم اصلا مهم نیست زیرا میشود به راحتی سرچ کرد اما ایده اینگونه نیست. فیلم ساز فیلم کوتاه باید در دنیای مستقل خود فکر کند و از دنیای فیلم بلند کپی نکند. در واقع کار خود را انجام دهد.
کمال تبریزی در ادامه صحبتهای کیانیان گفت: این یک مدل است که به سینمای کوتاه خیلی نزدیک است و آن ویژگی است که آقای کیارستمی داشت. تمام تلاش و نکته خاص فیلمش این بود اگر من یک روزی بتوانم همه را حذف کنم؛ یعنی فیلمبردار و صدابردار نداشته باشم میتوانم دوربین را بگذارم و با بازیگر هماهنگ کنم اما به هرحال اینکه ما ایده داشته باشیم منحصر به فرد است. من از بچه های فیلم کوتاه بسیار ایده میگیرم.
رضا کیانیان با اشاره به اهمیت فضا دادن به بازیگر گفت: من بازیگرم و نمیخواهم کارگردان مثل عروسک با من برخورد کند. کارگردان باید به خلاقیت من احترام بگذارد، اگر قرار باشد مانند عروسک با بازیگر رفتار بشود پس دیگر چرا باید یک بازیگر شناخته شده در کار بازی کند. به نظر من کارگردان باید بگوید چه چیزی از بازیگر میخواهد و دیگر بعد از آن را به خلاقیت او واگذار و اعتماد کند.
در ادامه همین موضوع کیانیان خاطره ای از کار با کمال تبریزی در فیلم «همیشه پای یک زن در میان است» تعریف کرد.
کیانیان با بیان این مطلب که نقش بزرگ و کوچک تفاوتی نمیکند و مهم نوع بازی است، گفت: چالشها چیزهایی است که به درد من بازیگر میخورد. اگر نقشی کم باشد خود بازیگر میتواند با هم فکری کارگردان یک چالش برای نقش ایجاد کند، یک تناقض که مخاطب آن نقش را به ذهن بسپارد هرچند نقش کم باشد. نقش کوتاه و بلند فرقی ندارد بازیگر بزرگ و کوچک داریم. در نوع بازی چالش را من بازیگر باید خلق کنم. فکر اولی که به ذهن کارگردان می آید به ذهن همه هم می رسد. برای خلاقیت باید به فکرهای بعدی بپردازیم. در چالشی که برای نقشها به وجود میآوریم متکی به ذهن خودمان نباشیم حتی در اتود گرفتن میتوان این چالش را برای بازیگر ایجاد کرد.
کیانیان دیاره فیلم نامه مورد نظر در نشستهای تخصصی گفت: وقتی فیلمنامه را خواندم این به ذهنم رسید که یک استاد موسیقی است که اخلاقیات را رعایت نمیکند. خوب این یک مدل طبیعی کلیشهای است که همیشه وجود دارد من چه کار باید بکنم تا جذاب شود و مخاطب را غافل گیر کند؟ ذهن عام یک چیزهایی را پذیرفته است. یعنی مدیا این کار را کرده است پس وقتی بخواهم نقشی بازی کنم برای مخاطب چالشی ندارد. ما باید فیلم نامههایی داشته باشیم که برخلاف ایده پذیرفته شده و ذهنی مخاطب باشد این درست جایی است که مخاطب غافلگیر میشود.
کیانیان در پاسخ به اینکه بازیگر چگونه خلاقیت را وارد نقش کند، گفت: در فیلم کوتاه یا فیلم بلند، بهترین کار این است که بازیگر را راهنمایی کنیم، به آن که هست نه آنچه که باید باشد. یعنی اگر نقش پلیسی را قرار است بازی کند ژست نگیرد خودش باشد.
چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران تا ۲ آبان ۱۴۰۲ در حال برگزاری است.
ارسال نظر