کارگردان فیلم کوتاه «دو برادر» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس در پاسخ به این پرسش که جشنواره های فجر چه جایگاهی در مجموعه فعالیت های فرهنگی در جامعه ما دارند؟ اظهار داشت: جشنواره فیلم فجر در عمر چند دهه اش دورههای مختلفی را پشت سر گذاشته و با اوج و فرودهایی رو به رو بوده است. اما همه دورهها در یک ویژگی مشترک بودهاند؛ این جشنواره هنوز، بزرگترین اتفاق سینمایی و مشهورترین رویداد هنری هر سال در کشور ما است.
این کارشناس فرهنگی در خصوص اینکه این جشنواره ها با چه هدفی آغاز شدند و اکنون با چه پرسش هایی روبرو هستند؟ متذکر شد: نخستین مسئلهای که هرساله همزمان با فرا رسیدن جشنواره های فجر مطرح میشود این است که اگر در سالهای آغازین پس از انقلاب، دلیل نبود فعالیتهای فرهنگی و نیز مشخصات جشنوارهها، این جشنواره تنها محل تمرکز و تجمع فعالیتهای فیلمسازی در کشور ما بود، اکنون با وجود تنوع جشنوارههای موضوعی، نیمه دولتی مانند کیش، فیلم شهر و ... که گاهی متوقف می شوند وگاهی به شکلی دیگری اجرا می شوند، حضورهای خارجی، جشن خانه سینما و ...؛ این جشنواره قرار است با چه اهدافی برگزار شود؟ به هر حال باید به این پرسشها اندیشید؛ آیا جشنواره فیلم فجر قرار است ویترین کلیت تولیدات همان سال سینمای ایران باشد؟ با فرض قبول این حالت که نمیتوان نام جشنواره بر آن نهاد. به ویژه اینکه به صورت رقابتی و با الگوگیری از جشنوارههای خارجی برگزار میشود.
وی افزود: همیشه می پرسیم اساساً این جشنواره، از الگوی کدام جشنواره خارجی پیروی میکند؟ جشنوارههای اروپایی؟ هفته فیلمها؟ اسکار؟ کن؟ معرفی فیلمسازان متفاوت؟ عرضه همه موجودی یک سینما؟ پس بخش مهمان و مسابقه چه معنایی دارد؟ آیا حضور در جشنواره و احیاناً کسب جایزه به فروش فیلم کمک میکند؟ مرور جایزه بگیران و فروش آن ها در اکرانهای عمومی، همیشه خلاف این را ثابت کرده است.
اکبرلو در همین راستا ادامه داد: آیا قرار است جشنواره فیلم فجر محل اعلام سیاستگذاریها و خواستههای مسئولین دولتی درباره سینما باشد؟ (خواستهها و جهتگیریهایی که در برگزیده کردن یا نادیده گرفتن فیلمها و آدمها نمود میابد.) گرچه بنا به یک سنت، همیشه داوران از استقلال رای و عدم تحمیل مسئولین جشنواره سخن گفتهاند؛ اما بدیهی است که نتایج هر ساله جشنواره، تابعی از نگاه مسئولین سینمایی وقت بوده است. از آن جایی که این جشنواره در هر حال یک جشنواره رسمی دولتی است، وجود چنین وضعیتی نه مثبت و نه منفی تلقی میشود. مهم آن است که آیا حمایتها و سیاستهای حمایتی، همسو با خواستههای ارزشی، مردمی و نُرم فرهنگی جامعه هست یا خیر؟) به عنوان مثال چند سال پیش، همه پیش از آغاز جشنواره با مرور فیلمها، اسامی سازندگان و خلاصه داستان میدانستند فیلمهایی که در گروه معناگرا قرار میگیرند، جایزه خواهند گرفت. این امر رخ داد و هیچکس هم شگفتزده نشد!
نویسنده و کارگردان نمایش «آن روی سکه» خاطرنشان کرد: ما در کنار جشنواره فیلم فجر، جشن خانه سینما را داریم. حتی در دوره هایی در سالهای گذشته، صحبت هایی میشد مبنی بر اینکه قرار است در راستای وعده سپردن کار سینما به سینماگران، جشن خانه سینما جایگزین جشنواره فجر شود، اما این امر هیچگاه رخ ندارد؛ دلایل مختلف سبب شد که جشن خانه سینما، در نهایت به جشنی برای یک روز تبدیل شود و جشنواره فجر جایگاه اصلیاش را حفظ کند. جالب آنکه در هر دو مورد، تاکید داوران بر «توجه صرف بر ابعاد تکنیکی و هنری فیلمها» ست. اما نتایج تفاوت دارد! پرسشهای مطرح شده درباره چرایی جشنواره فیلم فجر هر سال تکرار میشوند و هیچگاه پاسخی نیافتهاند. فقط گویا قرار است این جشنواره بنا به یک سنت، برگزار شود و همیشه هم، همه باشند.
این منتقد برجسته سینما و تئاتر در پاسخ به این پرسش که برخی معتقدند این جشنواره حرفه ای نیست. چرا این نظر وجود دارد؟ اظهار داشت: اینکه چرا حرفهای نمیشود، اینکه چرا مانند هر جشنواره دیگری، با تعداد فیلم محدود ولی جدی برگزار نمیشود؛ بیشتر ریشه در عادت مسئولان دارد. آنها نمیتوانند تصور کنند که میشود جشنوارهای حرفهای، جدی و جمع و جور داشت.
وی در خصوص چرایی این اتفاق که در هر دوره برگزاری جشنواره شاهد حس نوستالژیک حاضرین هستیم. همه به هم میرسند و میگویند که جشنواره شور و حال گذشته را ندارد. اما مصادیق دقیقی برای این امر نشان نمیدهند. دلیل این امر چیست؟ گفت: نخست باید در نظر گرفت که برخلاف دورههای دو دهه نخست جشنواره، شرط اکران، حضور در جشنواره نیست. به دیگر سخن، الزامی برای حضور در جشنواره وجود ندارد. بنابراین برنامهریزی گروه فیلمساز، براساس آمادهسازی فیلم برای اوایل بهمن ماه صورت نمیگیرد. از سویی بسیاری فیلمسازان حالا دیگر به خوبی با فرمولهای جوایز جشنواره آشنا شدهاند. آنها میدانند که حضور در جشنواره تاثیری در موفقیت و مطرح شدن فیلمشان ندارد. بسیاری از فیلمهای سینمایی بدنه، راه خود را میروند. آنها فقط به اکران، زمان و سالن مناسب فکر میکنند تا سرمایهشان را به همراه سود برگرداند.
اکبرلو در جواب به این سوأل که شما بارها از حذف رقابت در جشنواره های هنری نوشته اید. آیا هنوز این اعتقاد را دارید؟ تأکید کرد: به نظر میرسد حالا زمانی است که (مانند یکی از دوره های جشنواره تئاتر فجر) بحث رقابتی نبودن را مطرح کرد. با حذف جوایز میشود از حرف و حدیثهای حاشیهای کاست و فرصت مساعدتری را برای برپایی یک جشنواره حرفهایتر ایجاد کرد. بدیهی است که حذف رقابت، حذف انگیزهها نخواهد بود. به دیگر سخن باید انگیزههای دیگری را جایگزین جوایز کرد. اگر زمانی گروهی از فیلمسازان با مشاهده برگزیدگان جشنواره میکوشیدند فیلمهایی از همان جنس بسازند تا مورد توجه قرار گیرند؛ امروزه چنین نیست. فیلمسازان سینمای بدنه، بدون توجه به جوایز و جشنواره فقط به اکران و مخاطب عام توجه دارند. بسیاری جشنوارهای سازان هم که سالهاست هیچ تمایلی برای حضور در جشنواره فیلم فجر ندارند و حضور فیلمهای شان به دلایل مختلف از سوی تهیه کنندگان صورت می گیرد.
وی افزود: همچنین به نظر میرسد که بین سینماگران همواره این نگاه وجود دارد که سیاستهای حاکم بر نظام دولتی سینما (از جمله حمایت از برخی جریان های سینمایی) فقط شامل بخشی از فیلمسازان میشود و بقیه نه حمایتی میشوند و نه اصلا تمایلی دارند که وارد این عرصه شوند. با حذف رقابت، این مساله خود به خود از بین می رود.
عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در خصوص بخش بین الملل جشنواره فیلم فجر گفت: بخش بینالملل جشنواره از سه فعالیت نمایش فیلمهای خارجی، حضور مهمانان و تشکیل بازار فیلم برخوردار است. نمایش فیلمهای خارجی نیز معمولاً شامل منتخب جشنوارهها، مرور آثار چند فیلمساز و بخش های ویژه است. به نظر میرسد که بخشهایی چون منتخب جشنواره ها را اگر به زمان دیگری جز جشنواره، موکول کنیم امکان استفاده بیشتری برای مخاطب این فیلمها یعنی تماشاگر خاص، جدی و اهل فن ایجاد میشود. در شرایط فعلی امکان همزمان تماشای این فیلمها و همزمان پیگیری بخشهای دیگر به ویژه سینمای ایران وجود ندارد. البته منظورم برگزاری جشنواره بین المللی با ریخت و پاش های موازی نیست. منظورم فقط پخش و گفتگو درباره فیلمها در چند سالن است. به شکلی ساده!
اکبرلو ادامه داد: در مورد رقابتی بودن بخش بینالملل نیز جای تأمل وجود دارد. هنوز برآوردی ندیدهایم که دادن جوایز به فلان فیلمساز یا بازیگر خارجی چه تاثیری روی روند فعالیت وی داشته است. هنوز خاطره اهدای جایزه بهترین بازیگر به جک نیکلسون در یکی از دورههای پیشین در خاطرها مانده است که اصلا معلوم نشد اساساً آیا او از این جایزه با خبر شده یا نه و جایزهاش چه شد و قرار بود چگونه به دست او برسد؟ حضور چند فیلم ایرانی در این بخش که معمولاً چند جایزه نیز سهم آنهاست، ارزش جوایز این بخش را کم میکند. باتوجه به اینکه برخی از این فیلمها با لحاظ کردن جوایزی که میگیرد گاه در بخش مسابقه سینمای ایران کمتر مطرح میشوند، این تناقض را ایجاد میکند که چگونه است فیلمی در رقابت با فیلمهای خارجی جایزه میگیرد ولی در مقایسه با فیلمهای داخلی، دارای ارزش کمتری شناخته میشود؟ اگر معیارهای داوری را فقط بحثهای تکنیکی و هنری بدانیم! به نظر میرسد انتخاب حضور فیلمهای ایرانی فقط در یک بخش، میتواند به عنوان یک گزینه، مود توجه مسئولین جشنواره قرار گیرد.
وی در پاسخ به این سوأل که نظرتان درباره حضور مهمانان خارجی در جشنواره های فجر چیست؟ خاطرنشان کرد: با مرور فهرست مهمانان هر دوره ، متوجه مرغوبیت این بخش میشویم. اما باید پرسید که تا به حال چه برآوردی از تاثیر حضور آنها در جشنواره داریم؟ چه بخشی در ارشاد یا فارابی بررسی کرده است که حضور این ها فراتر از یک تبلیغ چه تاثیری بر سینمای ما داشته است؟ آیا به انتقال تجربهای ختم شده است؟ آیا مهمانان در بازگشت به بازتاب جشنواره، سینما و ایران پرداختهاند؟ بدیهی است که منظور، تبلیغ و مثبتبینی مطلق نیست. حضور آنها چقدر به توجه بازارهای جهانی فیلم به سینمای ایران کمک کرده است؟ نگرانی ما از آنجاست که به نظر میرسد برخی از این حضورها فقط در چارچوب بده بستانهای فردی و در نهایت فواید شخصی صورت میگیرد. ارائه گزارشی از بازتاب حضور این مهمانان اگر چنین بررسیای انجام شده باشد میتواند به رفع شبهات کمک کند.
اکبرلو با بیان اینکه بازار جشنواره با وجود محدود بودن، میتواند از بخشهای اساسی جشنواره تلقی شود متذکر شد: اگر در سال های پیشین این بازار فقط محل عرضه فیلمهای ایرانی بود، چند سال است که جایی برای عرضه و حضور فیلمهای خارجی نیز ایجاد شده است. این امر میتواند به رونق و تنوع این بازار بیفزاید. عرضه فیلمهای خارجی فرصت مناسبی برای تلویزیون، شبکه ویدیویی و اکران سینمای ایران ایجاد میکند. این بازار میتواند از صرف هزینه های گزاف حضور نمایندگان این نهادها برای تهیه فیلم خارجی مورد نیاز بکاهد. درباره تاثیرات این بازار نیز آمار روشنی در دست نیست. تلویزیون، نظام مستقل خرید فیلم خود را دارد و فیلمهای خارجی اکران شده در سینما نیز که بحث مفصلی دارند استفاده مناسبی از این بازار نکردهاند. میماند بخش فروش فیلمهای ایرانی به خریداران خارجی که درباره آن نیز بدون در اختیار داشتن آمار نمیتوان ارزیابیای داشت تا دریافت که هزینه گزاف برگزاری این بازار و دعوت پخش کنندگان خارجی و ایجاد شرایط ملاقاتها چقدر از لحاظ اقتصادی به صرفه بوده است؟
وی ادامه داد: نکته مثبت این بازار آن است که پیش از این، برپایی بازار فیلم فقط به خاطر جلب توجه مدیران جشنوارههای فیلم به ویژه کن بود. بنابراین کالاهای عرضه شده نیز به همان فیلمهای جشنوارهای محدود میشد اما اکنون با نگاه به طیف پخش کنندههای دعوت شده به نظر میرسد که حضور در بخشهای عمومیتر از جمله آسیا، مورد نظر مسئولان بازار قرار گرفته است. همچنین این بازار قابلیت زیادی دارد تا زمینهساز ساخت تولیدات مشترک با دیگر کشورها باشد. بدیهی است این تولیدات در نهایت باید به ساخت سینمایی فرهنگی و مردمگرا ختم شود. ساخت فیلمهای جشنوارهای که فقط منافع فردی فیلمساز یا تهیه کننده را تامین میکند، تاثیرات منفی آن بر تماشاگر خارجی جای خود را دارد، هیچگاه نباید محور حمایتهای این بازار قرار گیرد. آن فیلمسازان می باید ارتباطات خود را از مسیرهای فردی و با صرف هزینههای شخصی، ایجاد کنند.
اکبرلو تأکید کرد: نکته دیگر آن است که حضور در عرصه بازار جهانی فیلم و سهمطلبی نیازمند جهانی فکر کردن است. به هر حال اگر رقابت با سینمای هالیوود اکنون محال تلقی میشود، اما هستند بسیاری بازارهای بالقوه در آسیا، آفریقا و بخشهایی از اروپا که میتوانند سهم بسیار بهتری را نصیب سینمای ایران بگردانند. مشارکت دولت از حرکتهای بنیادین و نه مقطعی، تشکیل نهادی با هدف صرف عرضه سینمای ایران در بازارهای خارجی بدون وجود نظام بوروکراتیک معمول دولتی و زمینهسازی حضور بخش خصوصی در بلندمدت، راهکارهایی هستند که میتوانند بازار فیلم جشنواره فیلم فجر را در نهایت به اهداف خود نزدیک کنند. در کنار این بازار، توجه به بخشهای پژوهشی مسئله مانند شناخت نگاه، سلیقه و ذائقه تماشاگر فرامرزی (آنگونه که در سینمای هالیوود یا هند وجود دارد) ضروری است.
اکبرلو در پاسخ به این پرسش که در برخی دوره ها اثر برتر به انتخاب تماشاگران هم مطرح بوده. نظر شما در این زمینه چیست؟ گفت: انتخاب فیلم محبوب تماشاگرها که به دلیل پراکندگی نمایشها در سالنهای مختلف و تفاوت تماشاگر در سانسهای گوناگون و نبود یک مکانیسم علمی، هیچگاه قابل اعتنا نیست نیز از دیگر مواردی است که در جشنواره فجر قابل ذکر هستند. مسیر انتخاب و رای گیری ها هم همواره محل بحث و جدل بوده و در نهایت هیچ خاصیتی هم دربر ندارد.
این منتقد در پایان این گفتگو در خصوص نحوه برگزاری نشست های جشنواره فیلم فجر نیز اظهار داشت: نشستهای فیلمها به محل گپ و تعارف عوامل با هم تبدیل شده. بهانهای شده که عوامل دوستان خود را به جشنواره بیاورند. اساساً زمان جشنواره و بلافاصله پس از اجرا یا اکران یک اثر که اصلا جای نقد نیست. نقد، زمان مستقل و در میانه اکران یا اجرای عمومی را طلب میکند. اما پرسش و پاسخ جایش در جشنواره است. اما کمتر از گفتگوی جدی در آن اثر مییابیم و با حرفها و سوال و جوابهای تعارفی یا با تمرین خبرنگارهای نورسیده سپری میشود و از هدف اصلی جلسات که تعامل جدی، صریح و علمی اهل رسانه و فیلمسازان است، فرسنگها فاصله دارد. شلوغی، زمان فشرده، جبهه گیری فیلمسازان، عادت به تعریف و تعارف و ... جایی برای نشستی جدی باقی نمی گذارد. در این مسیر مجری جلسات نقش مهمی برای هدایت صحیح یا به حاشیه بردن نشست ایفا می کند.
نظرات