فاطمه سادات ناظمی/ کمتر از دو ماه دیگر، در کشور دو انتخابات مهم برگزار خواهد شد. نخست «انتخابات مجلس خبرگان رهبری» و دیگری «انتخابات مجلس شورای اسلامی»؛ دو انتخابات بسیار مهمی که «ملّت ایران» برای انجام آن باید به بهترین شکل آماده باشد و البته در این میان یک عدّهای نمیخواهند این دو انتخابات آنچنان که شایستهی این ملّت است انجام بگیرد. همان عدهای که بالاخص در طی ماههای اخیر بسیار تلاش میکنند تا مردم را «مأیوس» کنند، مردم را «بیاعتماد» کنند و وانمود کنند که انتخابات فایدهای ندارد، تأثیری ندارد و این همه در حالی است که بنا به فرموده «امام خامنهای» در مقابل اینها با استفاده از شیوه «جهاد تبیین» باید سینه سپر نمود! اقدامی عاجل و فوری که لزوم بازخوانی و مرور چند نکته مهم را ضروری میسازد:
۱/ «جهاد تبیین» در مقطع زمانی حاضر بیش از هر چیز نیازمند یک انسجام رفتاری در نهادهای فرهنگی کشور است. انسجامی که با وجود تلاشهای صورت گرفته و تاکیدات ریاست محترم جمهور و وزیر محترم ارشاد، متاسفانه در طی دو سال اخیر در واقعیت شکل نگرفته است و کمتر از دوماه مانده به انتخابات، عملا نهادهای فرهنگی کشور در عرصه «جهاد تبیین» دچار یک گیجی و منگی خاصی میباشند. اتفاقی که متاسفانه با تمرکز «شبکه نفوذ» همراه بوده و در نهایت منجر به ارایه مشتی طرحها و اقدامات خلق الساعه و در راستای اهداف مد نظر «دشمن» و البته با عنوان فریبنده «گرم شدن تنور انتخابات» میگردد!
۲/ کسانی هستند که میخواهند حضور مردم در ادارهی کشور که ثابتکنندهی تحقّق مردمسالاری دینی در کشور است؛ ضعیف بشود، تا حرف امام بزرگوار دروغ دربیاید؛ هدفشان این است که وعدهی الهی را مخالف واقع نشان بدهند. این حرکت، خصمانه است؛ در مقابل این حرکت خصمانه باید تلاش کرد و بالاخص اجازه نداد تا این جماعت از فرصت «جشنوارههای فرهنگی و هنری فجر» در جهت نیل به منویات خود استفاده نموده و اقدام به تزریق این قبیل تفکرات «ضد ملی» و «ضد انقلابی» در جامعه نمایند.
۳/ باید بپذیریم که در «جبهه دشمن» نوعی از انسجام رفتاری وجود دارد. انسجامی که سبب میشود تا از «رئیس دولت بنفش» بجای عذرخواهی از هشت سال بیتحرکی و ایجاد زمینههای لازم برای درمانده شدن ملت ایران و ...، با وقاحت تمام از استراتژی جدید جریان «رفُرمیست» رونمایی نموده و بانگ سر دهد که «گاهی رأی ندادن در انتخابات نوعی رأی دادن است» و ... و از سوی دیگر مجرمان و «حامیان فتنه ۸۸» آنچنان وقیح گردند که در جلسه دو ساعتهای با «آیت الله رئیسی» حاضر شوند و به حمایت از مواضع سال ۱۳۸۸ خود مبادرت ورزند و ... و یا آنکه جریانی با استفاده از ظرفیت «رسانه ملی» به عنوان تریبون رسمی نظام جمهوری اسلامی ایران به هجو «حماسه ۹ دی» پرداخته و قیام مردم مسلمان ایران در برابر فتنهگران را تمسخر نمایند و ...
۴/ پُرواضح است که «مجلس شورای اسلامی» ، طبق قانون اساسی «ریلگذاریکنندهی آیندهی کشور» است و از این جهت اگر کشور مشکلاتی دارد، برای رفع این مشکلات نیاز به قانونگذاری و حضور مدبّرانهی «مجلس شورای اسلامی» است و از این جهت است که «دشمن» به شدت مترصد رخنه در این مجموعه مهم حاکمیتی در کشور است. مجموعهای که در طی ۴۵ سال گذشته شاهد حضور عناصر نفوذی بسیاری در پیکره خود بوده. عناصری که البته در مقطع ورود به عرصه انتخابات از وجاهت کافی و ظاهری بعضا انقلابی برخوردار بودند و اکنون پس از گذشت سالها معلوم گردیده که برخی از ایشان به عنوان عامل نفوذی در «قوه مقننه» حاضر شدهبودند! عناصری که قطعا هیچ وقت نمیتوان تمامی وجوه اقدامات ضد ملی ایشان را مورد ارزیابی قرار داد؛ اما با این همه اوج تبلو و ظهور ایشان را میتوانیم با مرور عملکرد «مجلس ششم» در تاریخ مشاهده نموده و... ؛ از این جهت است که هر گونه اقدام و تحت فشار قرار دادن مراجع چهارگانه برای «تایید صلاحیت» را میتوان یک اقدام «خلاف شرع» و «حرام» تلقی نمود. اتفاقی که متاسفانه با ادعای «گرم شدن تنور انتخابات» در دستور برخی از عناصر ذینفوذ در دولت مورد پیگیری واقع شده است.
۵/ عدم توجه «سازمان سینمایی» به موضوع مهم انتخابات و به تبع آن تهی بودن «چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران» از تولید حتی یک عنوان «فیلم کوتاه» با چنین موضوعی که ثابتکنندهی تحقّق مردمسالاری دینی در کشور است و پس از آن فرصت سوزی صورت گرفته در «هفدهمین جشنواره بینالمللی سینماحقیقت» و عدم ارایه حتی یک عنوان «فیلم مستند» با چنین موضوعی نه تنها پدیده جدید و نادری است؛ بلکه یک رویه عادی در «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» است که متاسفانه از عمری چهل و پنج ساله برخوردار میباشد! رویهای اشتباه که موجب شده تا «نظام جمهوری اسلامی» مجبور باشد تا با دستان خالی به عرصه «جهاد تبیین» برود!
۶/ هر دو کلمهی «جمهوری» و «اسلامی» وابستهی به انتخابات است. «جمهوری» یعنی مردمسالاری، یعنی حاکمیّت کشور به دست مردم. خب مردم چه جوری در حاکمیّت دخالت کنند؟ هیچ راهی بهجز انتخابات وجود ندارد و از این جهت است که عدم توجه و بیرغبتی نهادهای مختلف فرهنگی بر بازنمایی چهل و پنج سال حاکمیت «مردمسالاری دینی» و بیان هنرمندانه «تاثیرانتخابات» و «نقش تعیین کننده مردم مسلمان ایران در تعیین سرنوشت خود» و ... قطعا دلالت بر «ضدانقلاب» و یا «نفوذی» بودن متولیان این مجموعهها بالاخص در زیر مجموعه «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» و یا «صدا و سیما» و «حوزه هنری انقلاب اسلامی» و «اوج» و «بنیاد روایت» و ... نمیکند؛ بلکه حکایت از غلبه نوعی بیتدبیری و بیبرنامگی نهادینه جاری و ساری در عرصه مدیریتی نهادهای فرهنگی کشور دارد و شرایطی را به نمایش میگذارد که قطعا «منگولیسم فرهنگی» زیبندهترین عنوان برای نامیدن آن است.
۷/ بضاعت محدود «رسانه ملی» در برخورداری از برنامههای ترکیبی مناسب انتخابات و همچنین فقدان فیلمها و سریالهای مناسب برای پخش در چنین مقطعی، موجب شده تا بار اصلی این «جهاد تبیین» در این حوزه به دوش برنامههای گفتگو محور بیافتد. برنامههایی که متاسفانه با عدم استفاده شایسته از بضاعت طیف گستردهای از اساتید مومن و انقلابی در ترکیب «هیاتهای اندیشه ورز» چنین برنامههایی و یا ایجاد رانت و جهالت در چینمان این گونه از برنامهها، عملا تا به امروز نه تنها از حجم شبهات کم نکرده! بلکه موجب ایجاد شبهات جدید گردیده است.
۸/ «انتخابات مجلس شورای اسلامی» یکی از مهمترین عرصههای «رقابت» در «ایران اسلامی» است. یعنی جناحهای سیاسی پایبند به اصول «نظام جمهوری اسلامی ایران» برای شرکت در انتخابات با هم مسابقه میگذارند؛ گرایشهای گوناگون سیاسی و اقتصادی، در انتخابات با هم مسابقه میگذارند؛ میدان باز است برای مسابقهی جناحهای سیاسی و نگاههای سیاسی و نظرات سیاسی، همچنین اقتصادی، همچنین فرهنگی؛ این معنای رقابت است. البته در این میان باید مراقب بود تا این عرصه «رقابت» با حضور جماعت «سلبریتی» از گردونه و حالت «فرهیختگی» خارج نشود.
۹/ بدون تردید هر کس با انتخابات مخالفت کند، با «جمهوری اسلامی» مخالفت کرده، با «اسلام» مخالفت کرده. انتخابات یک وظیفه است. این یکی از کارها است؛ امروز احساس وظیفه نسبت به انتخابات یکی از کارهای نقدِ جامعهی مجاهد در «جهاد تبیین» است و از این جهت است که نمیتوان مانع حضور و فعالیت انتخاباتی هیچ جریان قانون مداری در جامعه شد. اما در این میان نهادهای مختلف فرهنگی موظف هستند تا مراقبت ویژه نمایند که مبادا «انتخابات مجلس شورای اسلامی» به عنوان یک «دوربرگردان» برای حضور مجدد و تعیین کننده جماعت «سلبریتی» در عرصههایس مختلف اجتماعی ایران عمل نماید. جماعتی که عموما به واسته «فتنه ز. ز.آ» در سال گذشته، کوس رسوایی ایشان بر زمین افتاده و اما حالا این خطر وجود دارد که جناحهای مختلف سیاسی و حتی به ظاهر حزباللهی با عنوان فریبنده «گرم شدن تنور انتخابات» به استفاده مجدد از ظرفیت ایشان برای «تبلیغات» روی آورند.
۱۰/ در پایان لازم است تا این اصل مهم را فراموش نکینم که «تبلیغات سیاسی در نظام جمهوری اسلامی» بایستی همراه با «اخلاق» و «دیانت» باشد و این همه آنچیزی است که در مغایریت کامل با حضور و استفاده از جماعت «سلبریتی» است. زیرا یکی از مشخصههای اصلی «سلبریتی شدن» و «سلبریتی ماندن» چه در ایران و چه در اقصی نقاط جهان را میتوان در وجه «بیاخلاقی» و «بیدینی» و عموما «سکولار» بودن این جماعت مورد توجه قرار داد.
ارسال نظر