محمدرضا مهدویپور/ صبح روز گذشته بود که «آیتالله سید ابراهیم رئیسی» در یک اقدام به ظاهر عادی، اما بسیار مهم به میدان بهارستان رفت و با حضور در محل «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» ضمن بازدید از ارادات کل و معاونتهای مختلف و استماع مستقیم گزارش عملکرد این مجموعه از لسان متولیان امر، در جریان کم و کیف عملکرد این وزارتخانه قرار گرفت. اتفاقی که مرور چند نکته را ضروری میسازد:
۱/ این نخستین حضور «عالیترین مقالم اجرایی جمهوری اسلامی ایران» در «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» و در طی بیش از ۱۰ سال گذشته محسوب میشود. اتفاقی که بیش از هر چیز نشان دهنده «اهمیت فرهنگ و هنر» و فهم و درک جایگاه مهم آن توسط دولتمردان «دولت سیزدهم» قلمداد میشود.
۲/ حضور «ریاست جمهور سیزدهم» در محل «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» کمتر از ۱۵ روز پس از فرمایشات «امام خامنهای» در تبیین مجدد ابعاد «قدرت نرم» و تشریح «قدرت نرم جامعهی اسلامی» صورت پذیرفت. سخنانی ویژه که همراه با بازتعریف «قدرت نرم» به عنوان «تسلیحات فکری، زبانی و منطقی» و تبیین این مهم که «قدرت نرم از قدرت سخت نافذتر و مؤثّرتر است» بود و در نهایت با صراحت بیان و تاکید ویژه معظمله در نامبردن از «سینما» ، «قصّهنویسی» و «فیلم» به عنوان «قدرت نرم» همراه گردید.
۳/ این بازدید «ریاست جمهور سیزدهم» اگر چه در راستای تاکتیک «نظارت ستادی بر دستگاههای اجرایی» صورت پذیرفت اما به خودی خود توانست اهتمام شخص «رئیس جمهور» در تبعیت از افقهای ترسیم شده توسط «امام امت» و در اولویتدار بودن «قدرت نرم» (Soft Power) در آینده ساختاری «نظام جمهوری اسلامی» را حکایت نماید و این همه در حالی است که نباید فراموش کنیم که موضوع «بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور» کارخواسته ویژه «امام خامنهای» از «دولت سیزدهم» بود که در نخستین دیدار رئیسجمهور و اعضای «هیئت دولت سیزدهم» در شهریورماه ۱۴۰۰ هجریشمسی و در همان مقطع آغاز به کار دولت مطرح گردید.
۴/ حضور ویژه «رئیس جمهور» در «معاونت امور سینمایی» و اختصاص زمانی مبسوط برای دیدار با دستاندرکار «چهل و دومین جشنواره فیلم فجر» نه تنها از تبعیت و گوش به فرمان رهبری بودن شخص ریاست محترم جمهوری حکایت دارد؛ بلکه نشان دهنده ظهور نوعی بلوغ رفتاری در بدنه اجرایی کشور و افزایش فهم و شناخت «مدیران اجرایی جمهوری اسلامی» از کارکرد ویژه و منحصر به فردی با عنوان «صنعت-هنر-رسانه سینما» در جهان امروز است. عامل «قدرتبخشی» که از یک سو به عنوان «رسانه» ای قدرتمند شناخته میشود و از قدرت و توان تاثیرگذاری ویژهای در «انتقال پیام» آن هم از جنس «پیام ماندگار» به عمق جان مخاطب داخلی و خارجی خود برخوردار است و از سوی دیگر «هنر» موَسعی است که رشتههای مختلف هنری را در درون خود جای میدهد و از ظرفیت لازم برای توسعه و شکوفایی سایر هنرها در بطن خود بهرهمند میباشد و در نهایت یک «صنعت» به تمام معنی است.
۵/ فهم ویژه «ریاست جمهور اسلامی ایران» از «فرهنگ و هنر» و اهتمام ویژه ایشان در حرکت بر مسیر افقهای ترسیم شده توسط «امام امت» را میبایست به عنوان نقطه عطفی در «تاریخ سینما ایران» قلمداد نمود. نقطه عطفی که منجر به پوستاندازی و گسترش چشمگیر تولیدات حمایت شده توسط دولت گردید و توان و استعداد ویژه «سینما» را به عنوان یکی از عوامل «قدرتبخش» و بسیار کارآمد برای دولتمردان در حوزههای مختلف اجرایی افشا نمود. اتفاقی بسیار مهمی که حالا سبب شده تا «آیتالله رئیسی» در مقام و جایگاه «ریاست جمهوری ایران اسلامی» به صراحت بیان نماید که «سینما موضوعی مهم و قابل توجه است که هر گونه هزینه در آن نوعی سرمایهگذاری برای کشور است».
۶/ وابستگی «سینما» به «تکنولوژی» و بهرهمندی از ابزارهای مختلف و متنوع «انتقال پیام» عاملی است برای وجاهت پیدا نمودن حضور گسترده «تکنسینها» (Technician) و عوامل فنی مختلف و در گرایشهای گوناگون. افرادی با سلایق و علایق مختلف که «سازمان سینمایی» وظیفه توجه و حمایت و هدایت ایشان را عهدهدار است و این در حالی است که «صنعت-هنر- رسانه سینما» از ابزارهای فرهنگی ویژهای است که از یک طرف، یک دانشگاه بزرگی میتواند باشد و هست، و از طرفِ دیگر یک آوردگاه صلاح و فساد است، آوردگاه حق و باطل است و عرصهی جنگ فرهنگی با کسانی است که فرهنگشان ایجاد فساد در دنیا است؛ از این دو جهت باید نگاه کرد به «سینما» و توجه داشت که این ابزار فرهنگی برای بازتعریف خود در مسیر اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی و «بازسازی انقلابی» خود به شدت نیازمند حضور صاحبان فکر و اندیشه میباشد و از این جهت استفاده از ظرفیت «هیاتهای اندیشه ورز» میتواند به این شکوفایی کمک مخصوصی نماید.
۷/ «مهمترین توفیق این دولت، زنده کردن امید و اعتماد در مردم است» توفیقی ویژه که بیش از هر چیز محصول مسئولیتپذیری دولتمردان سیزدهم و مواجهه جدی ایشان با نگرش وِل نمودن کارهای اجرایی و رها ساختن امور به حال خود میباشد. از این جهت توفیق «دولت سیزدهم» در عرصههای مختلف اجرایی کشور را میبایست در تمرکز ویژه ایشان برای کنترل و مهار «ولنگاری» مورد توجه قرار داد. «ولنگاری» گسترده و لجام گسیختهای که بالاخص در حوزه «فرهنگ و هنر» از آنچنان عمق و گسترشی برخوردار بود که متاسفانه بوی تعفن آن در دهه ۱۳۹۰ هجریشمسی، حتی از فاصله بسیار دور از «بهارستان» نیز شنیده میشد و تقریبا تمامی اشکال مختلف هنری را آنچنان در بر گرفته بود که دیگر تنفس در فضای فرهنگی کشور را حتی در «شرایط کرونایی» و با ماسکهای چند لایه نیز به سختی امکانپذیر مینمود و ...؛ در این میان مواجهه با «ولنگاری» در عرصههای گوناگون و سطوح مختلف اجرایی در کشور و بالاخص «ولنگاری فرهنگی» تنها با «مسئولیتپذیری» و «باور مندی» واقعی مجریان و متولیان امر نسبت به آرمانها و «اهداف فرهنگی انقلاب اسلامی» امکانپذیر بود. دو مهمی که امروزه در کلام و بیان شخص «وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی» و در هدفگذاری «دولت سیزدهم» در مسیر «بازسازی انقلابی» جاری است و در ادبیات تمامی معاونان ایشان در بخشهای مختلف قابل مشاهده میباشد. با این همه لازم است تا این امر کاملا بدیهی را به خاطر بسپاریم که تمرکز ویژه «نظام جمهور اسلامی ایران» بر موضوع «بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور» قطعا و مسلما با پیگیری گونههایی بیسابقه از «نفوذ موردی» و «نفوذ جریانی» در ساختارهای اجرایی همراه شده است. موضوعی که به هیچ عنوان نباید مورد غفلت واقع شود و نسبت به آن با تساهل و تسامح برخورد گردد.
۸/ مع الاسف امروزه غفلت نسبت به پیگیری گونههایی بیسابقه از «نفوذ موردی» و «نفوذ جریانی» در امر «بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور» با سایه سنگین «عدم شفافیت» بالاخص در امور مالی بر پیکره مجموعههای مختلف فرهنگی و بالاخص «سازمان سینمایی» همراه شده است و این در حالی است که عموم مدیران فرهنگی و سینمایی در مجموعههای مختلف و نهادهای مختلف، سعی وافری در پوشاندن میزان برخورداری از «بودجه عمومی کشور» داشته و کمتر کسی میداند که چه میزان از بودجه بیتالمال در اختیار «بنیاد سینمایی فارابی» و «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» و «انجمن سینمای جوان ایران» و «سینما شهر» و ... قرار گرفته و این بودجه دقیقا صرف چه اموری شده است و ...؛ ابهامی که سوای نظر از تمامی تبعات منفی آن، بهترین فرصت را در اختیار «جریان معارض انقلاب اسلامی» قرار میدهد؛ جریانی که از همین حالا مترصد انتخابات ۱۴۰۴ هجریشمسی است تا با ایجاد شبهاتمالی فرصتی برای ایجاد فتنه در فضای انتخاباتی بیابد و حال آنکه ارایه قابل دسترس «گزارش عملکرد مالی» کمهزینهترین، سادهترین، مبناییترین و قابل اعتمادترین سازوکار برای جلوگیری از چنین هجمهای در آینده پیشرو خواهد بود.
۹/ «دولت سیزدهم» در طی دو سال گذشته نشان داده که بر خلاف سلف خود «دولتی پُرکار» است و این پُرکاری را میتوان به وضوح در عرصههای مختلف اجرایی کشور مورد ملاحظه قرار داد. اما معالاسف این پُرکاری عموما با ضعف «روابط عمومیها» در ارایه «گزارش عملکرد» مواجه شده است. البته در این میان هستند برخی «روابط عمومیها» که سعی میکند تا بجای ارایه «گزارش عملکرد» و در معرض نقد قرار دادن واقعیات موجود ساختار و اقدامات انجام گرفته و ... به «کار نمایشی» روی آورده و در این راستا تمام توان خود را معطوف این میسازند که «مردم بدانند، مردم ببینند، مردم از ما تعریف کنند»! شیوهای که به تعبیر رهبری «کار را بیبرکت میکند»!
۱۰/ در پایان باید توجه داشت که «تاریخ» اتفاق مهم روز سهشنبه ۲۶ دیماه را از یاد نخواهد برد؛ همانگونه که جنایت بزرگ «دولت حسن روحانی» در توسعه فضای «ولنگاری فرهنگی» و محیا نمودن تمامی شرایط لازم برای گسترش «نفوذ فرهنگی» را در ضمیر خود حفظ خواهد نمود؛ همانگونه که سایر جنایت صورت گرفته توسط «دولت یازدهم و دوازدهم» و بالاخص تلاش ویژه ایشان در آسیب رساندن به «سفره مردم» و تحتتاثیر قرار دادن «معیشت عمومی» در جامعه را از یاد نخواهد برد و در حافظه خود ثبت خواهد کرد و ...؛ اما باید توجه داشت که فجایع صورت گرفته در طی یک دهه گذشته نباید سبب شود تا «دولت سیزدهم» فقط به بهبود وضعیت و شرایط فرهنگی در ظواهر بر روی کاغذ اکتفا کند و خدای ناکرده با شگرد و تخصص «شبکه نفوذ» در آمارسازی برای مدیران و ... به یکباره دچار بلیه و آسیب جبران ناپذیری با عنوان «آمبولی سیستمی در ساختارهای فرهنگی» و بالاخص در «سینما» شود و ...
ارسال نظر