به گزارش سینماپرس، آپاراتچی فیلمی است که تلاش میکند صادقانه و بدون هیاهو، عشق پسر جوانی را به سینما در مقابل دیده جان مخاطبانش به نمایش بگذارد. عشقی که حتی از همسرش نیز بیشتر و با اهمیت تر است. به لحاظ مضمون، شاید در ابتدا این عشق به سینما ما را به یاد «سینما پارادیزو» بیاندازد. اما پس کمی، به نظر می رسد باید حدود انتظاراتمان را جابجا کنیم. عشق به سینما یا عشق به شهرت از طریق سینما؟
مسئله این است. موضوع بین استعداد و توانمندی و استفاده از سینما به عنوان ابزار برای رسیدن به شهرت حرفهایی را طرح میکند، حرفهایی سیاسی، اجتماعی و البته اقتصادی. واقعیت این است که آپاراتچی می خواهد مخاطبانش را تا انتهای اثر با خود همراه کند که البته به مدد ایجاد موقعیتها و دیالوگهای کمدی، بازی های خوب و قابل باور، میزان سن های درست، افکنهای دقیق و درست و حتی نورپردازی مناسب موفق هم می شود.
در این راه سادگی آدمها بسیار مورد توجه است. شاید انتخاب روستا و زبان ترکی به ایجاد این فضا کمک کرده باشد. هر چند که به نظر می رسد این اثر بر اساس یک قصه ی واقعی نوشته و کار شده است. اینکه نویسنده و کارگردان تا چه میزان به اصل قصه پایبند بوده اند تقریبا در هاله ای از ابهام است.
چرا که عنوان فیلم «نوری در تاریکی» با عنوان فیلم ساخته شده توسط بازیگر اصلی فیلم یکیست، اما اشاره ای به اینکه سایر بخشها نیز عین واقعیت رخ داده در دهه ی۶٠ است، بر تماشاگر مشخص نیست. با اینکه به نظر می رسد آپاراتچی نمره ی قابل قبولی از مخاطبانش دریافت کرده باشد، حقیقتی شاید تلخ در پس آن نیز نهفته است. اینکه فیلمساز با عقل و درک و سواد امروزش فیلمی برای آن روزها ساخته است.
مشکلات طرح شده مشکلات طرح شده در فیلم، در بخشهای زیادی مشکلات امروز جامعه است. آری، میتوان پذیرفت که مشکلات امروز می تواند مشکلات آن روزها نیز باشد مثل نبودن بودجه برای ساخت فیلم. اما به نظر می رسد کارگردان تلاش کرده مشکلات و معضلات امروز را در نوع روابط اجتماعی آدمها در فیلم خود طرح کرده و جای دهد. برای ساخت یک فیلم که به گذشته مرتبط است، علاوه بر لباس، صحنه، و گریم و حتی ادبیات، که باید با آن زمان همخوانی داشته باشد، باید از منظر اندیشه و نوع روابط اجتماعی، میزان دریافت آدمها نیز با آن زمان همخوانی داشته باشد.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که کارگردان گویی عمدا محیط مدرسه را جهت تعمیر و نقاشی انتخاب کرده که بی گمان برای مخاطبان هوشمند حرفهایی در نهان دارد. و یا اینکه با شهید بازیهای زیادی شده و میزان ارادت مردم به شهدا به جهت تکرار زیاد، دستخوش تغییر گردیده.
*صمد رحیمی
ارسال نظر