به گزارش سینماپرس، به مناسبت آئین پاسداشت فرهنگی روز ملی سینما امروز یکشنبه ۲۵ شهریور ماه نشستی تخصصی برای بررسی آسیبهای سینمای ایران در خبرگزاری خبرآنلاین برگزار شد. در این نشست، محمود کلاری، محمدمهدی عسگرپور، محمد بهشتی و شادمهر راستین به عنوان مهمانان سخنرانی کردند.
در ابتدای این نشست از کتاب «داریوش خنجی» نوشته جردن مینرز با ترجمه حسین م. روزانه رونمایی شد.
سپس کلاری درباره این شخصیت عنوان کرد: آقای خنجی یکی از فیلمبردارانی است که فارغ از ملیت، جایگاه بسیار ویژهای در عرصه فیلمبرداری جهان دارد و توانسته است خودش را در شیوه پردازش بصری، زیباییشناسی فردی و خلاقیتهای هنری در مراتب بالا و معتبری قرار دهد. نکته قابل توجه اینکه آقای خنجی از مسیری وارد این عرصه شدند که سینمای خالص بود. او از جمله فیلمبردارانی بود که به سمت روند رایج سینما در اروپا کشیده نشد و در جنبههای مختلفی از فیلمهای سینما فعالیت داشته است.
وی در ادامه این نشست تصریح کرد: من معتقدم که قواعد اجرایی و ساختار سینما در ایران توسط خود ما شکل گرفته است و هیچکدام از بخشهای سینمای ما با چیزی که در جهان درحال رخ دادن است، همخوانی ندارد. به طور مثال شما نمیتوانستید با آقای کیارستمی درباره بازده زمانی یک پروژه صحبت کنید زیرا ایشان نمیدانستند فیلمبرداری فیلمشان چه زمانی تمام میشود. تفاوتهای سینمای ما با سینمای جهان بیشتر در ساختار است.
کلاری بیان کرد: ما در ایران وقتی میخواهیم از نوعی تکنولوژی یا سیستم اجرایی خارجی بهرهبرداری کنیم، آنقدر برایمان ناشناخته است که در ابتدا ما را پس میزند. به طور مثال هنگام فیلمبرداری فیلم «گذشته» آقای فرهادی بازیگران هر هفته جمعه تعطیل میشدند تا صبح دوشنبه. روندی که در ایران وجود ندارد. در ابتدا آقای فرهادی نسبت به این روند اعتراض داشتند و تعجب کردند اما بعدها متوجه شدند که این فاصله زمانی استراحت میان پروژه چه تأثیری بر نتیجه و روند کار داشته است.
محمدمهدی عسگرپور درباره زیرساختهای قانونی و فنی سینمای ایران گفت: نه تنها در سینما بلکه در حوزههای دیگری مانند محیط زیست، ترافیک و … ما این تفاوتهای زیرساختی و قانونی را با دیگر کشورها داریم. معمولاً حاکمیت برای رسیدن به یک جامعه متوازن باید امکان ارتباط با جامعه را به درستی ایجاد کند. یکی از این راههای ارتباطی اصناف، احزاب و بخش خصوصی هستند. هر زمان امکان گفتوگو میان حاکمیت و این بخشها شکل بگیرد، زمینه توسعه پایدار در کشور ایجاد میشود.
وی با اشاره به تصویب سند ملی سینما بدون مشورت خانه سینما افزود: دولت سیزدهم با افتخار میگوید سند ملی سینما را تصویب کردیم اما زمانی که از آنها سوال کردیم با مشورت و حمایت چه کسی این سند را نوشتید؟ میگویند اسامی پیش ما محفوظ است.
عسگرپور با هشدار درباره پیشرفت تکنولوژی جهان در سینما بیان کرد: من هر زمان که در اجلاس فیاپ شرکت میکنم واقعاً حسرت میخورم زیرا میبینم که آنها زیرساختهای قانونی فعالیتهایی را فراهم میکنند که ما خیلی با آن فاصله داریم. فاصله زیرساختی سینمای ما با سینمای جهان واقعاً وحشتناک و نگرانکننده است. من بسیار نگرانم که این تغییرات باعث شوند که تعداد زیادی از هنرمندان ما در ایران بیکار شوند.
عسگرپور با اشاره به مشکلات بخش فرهنگ و هنر برنامه هفتم توسعه توضیح داد: بخش فرهنگ و هنر برنامه هفتم توسعه بسیار بد است زیرا ساختارها، تفکرات و برنامههای سنتی و پوسیده را درنظر گرفته است. وقتی میگوئید سریال میگویند صدا و سیما، وقتی میگوئید سینما، میگویند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وقتی از توسعه صحبت میکنید، میگویند که کمیت تولید را بالاتر ببرید.
محمد بهشتی نیز در این نشست عنوان کرد: صورتمساله صنعتهای دیگر در کشور ما بسیار آسانتر از سینما است. در سینما برای هر پروژه یک خط تولید منحصربهفرد شکل میگیرد و هنرهای گوناگونی در سینما دخیل هستند. ابر و باد و مه و خورشید و فلک باید برای ضبط یک سکانس دست به دست هم دهند.
وی ادامه داد: متأسفانه در سینمای ما ابتذال بر اندیشه ترجیح داده شده است. شاید روزی برای نسل جوان ما جوایزی که از فستیوالهایی مانند کن، برلین و … کسب کرده ایم و اکنون در موزه سینما نگهداری میشوند، باورپذیر نباشد.
بهشتی بیان کرد: روزی آقای کیارستمی در بنیاد سینمایی فارابی نزد من آمدند و قصه کسی که خودش را مخملباف معرفی کرده بود، برای من تعریف کرد. ایشان گفتند که فردا دادگاه این شخص برگزار میشود. فردای همان روز آقای کیارستمی در دادگاه مشغول فیلمبرداری بودند. فکر میکنید در جایی مانند فرانسه چنین چیزی امکانپذیر است. ما در همین کشور در شرایطی مانند جنگ فیلم ماندگار ساختیم. درحالی که در ایام جنگ جهانی در کشورهایی مانند آمریکا، انگلیس و … اصلاً سینمای جدی وجود نداشت.
این مدیر فرهنگی تصریح کرد: اگر بخواهیم سینما را آسیبشناسی کنیم باید بگویم آنچیزی را که حاشیه سینما بود به متن آوردند و متن سینما را به حاشیه بردند. برای خودشان فیلم میساختند و برایشان مهم نبود که کسی آن فیلم را تماشا میکند یا خیر. خانه سینما اکنون صرفاً خاطره فعالان سینما را حفظ میکند. اکنون سینمایی که جریان طبیعی تولید در آن شکل بگیرد، بسیار ضعیف شده است. درنهایت بگویم که ما گوهر گرانبهایی به نام سینما داریم. زمانی این سینما پایهگذاری شد که ما باور نداشتیم بتوانیم چنین قلههایی را فتح کنیم اما به جایگاهی رسیدیم که قابل باور نبود.
محمود کلاری نیز عنوان کرد: زمانی در سینما فارغ از صنعتسازی، آدمسازی شکل میگرفت یعنی براساس یک ارزشهایی متخصص در حوزه سینما تربیت میکردند. اما اکنون سینمای ما صرفاً به سمت فیلمهایی سوق پیدا کرده است که به هر قیمتی در گیشه بفروشد.
ارسال نظر