سه‌شنبه ۱ آبان ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۸

حسام‌الدین سراج:

اگر زیبایی بصری و سمعی در زندگی ما نباشد به تدریج «افسرده» می‌شویم/ «آرامش» اجازه تفکر برای «خردمندانه زیستن » می‌دهد

حسام الدین سراج در مراسم تشییع پیکر مرحوم عبدالمجید حسینی راد

سینماپرس: آهنگساز و خواننده موسیقی سنتی با اشاره به وضعیت این گونه موسیقی گفت: به موسیقی ایرانی ظلم می‌شود، برخی تاجران کنسرت‌های گونه‌های خاص موسیقی را برگزار می‌کنند، لازم است بودجه‌ای صرف موسیقی ایرانی شود و فرهنگ خودمان را حفظ کنیم.

به گزارش سینماپرس، حسام‌الدین سراج شامگاه دوشنبه -۳۰ مهرماه- در نشست تخصصی «آواها و نواهای شهر تهران» که در موزه موسیقی ایران برگزار شد، اظهارداشت: این نشست دو موضوع دارد؛ یکی شهر تهران که محل زندگی مردم است و دیگری آواها و نواها، ما دوست داریم که شهرمان زیبا باشد و به ما آرامش بدهد یا اگر می‌خواهیم آوا و نوایی می‌شنویم، زیبا باشد و به ما آرامش بدهد، هر چند که نوجوانان و جوانان هیجان دوست دارند اما نهایتا ما شهری را می‌خواهیم که در آن آرامش داشته باشیم.

وی گفت: آرامش شاید در کوچه باغ‌های شمال تهران باشد اما این آرامش در کوچه‌های جنوب این شهر هم هست؟، آیا همه خیابان‌های تهران به ما آرامش می‌دهند و زیبا هستند یا نیاز به ترمیم دارند؟ شاید بعضی از بخش‌ها و گوشه‌های این شهر زیبا باشند اما تهران ما یکدست نیست و در سال‌های اخیر اتوبان‌های زیادی به این شهر اضافه شده است که تهران را چند قسمت و دچار پراکندگی کرده است.

این آهنگساز با اشاره به موضوع آواها و نواها افزود: آواها و نواها برخاسته از طبیعت است، در تهران صداهایی همچون صدای آب، باد و پرندگان به ما آرامش می‌دهد اما صدای ماشین، موتور و ساخت و سازها آرامش ما را از بین می‌برد.

سراج با اشاره به اهمیت موضوع آرامش بیان کرد: زیبایی به ما شور و شوق و تلاش برای خوشبختی خود و دیگران می‌دهد، اگر زیبایی بصری و سمعی در زندگی ما نباشد، به تدریج افسرده می‌شویم، آرامش اجازه تفکر برای خردمندانه زیستن می‌دهد.

وی اظهارداشت: زیبایی شهر را هم می‌بینیم و هم می‌شنویم اما به جز حس‌های شنوایی و بینایی، حس بویایی هم داریم؛ به عنوان مثال از رایحه گل لذت می‌بریم اما بوی فاضلاب ما را آزار می‌دهد، هر چه شهر به طبیعت نزدیک باشد، فضای سبز مناسب‌تر داشته باشد و آلودگی صوتی کمتر داشته باشد، مطلوب‌تر است، ماشین‌ها آلودگی‌های هوا و صوتی ایجاد می‌کنند.

این موسیقیدان با اشاره به انتشار موسیقی‌های خاص (بیس دار) در بعضی از مراکز خرید گفت: فروشنده با انتشار این گونه موسیقی می‌خواهد روی ذهن و خرد خریدار تاثیر بگذارد و کالاهایش را به فروش برساند اما من اکثر اوقات به دلیل اینکه صدای این موسیقی در مراکز خرید بالاست، از این مراکز خارج می‌شوم یا از فروشنده درخواست می‌کنم که صدای موسیقی را کم یا قطع کند، اینها یک نوع آلودگی‌های صوتی هستند که ما را از حافظه موسیقایی خودمان دور می‌کنند.

سراج افزود: طراحی شهری و معماری می‌تواند برای ما فضایی را ایجاد کند که مطلوب باشد و در این فضا احساس آرامش کنیم و زیبایی داشته باشیم، زیبایی‌های ما در شهر تهران، فضای سبز است که متاسفانه در سال‌های اخیر بسیاری از درختان به دلیل ساخت برج و دست یافتن به منفعت مالی، قطع شدند و از بین رفتند.

وی بیان کرد: زیبایی به معنای تناسب است، در هنرهای تجسمی، معماری و موسیقی، نسبت و هارمونی زیبایی را می‌سازند، اساس زیبایی‌شناسی در ذهن و دلمان یکی است، در معماری نسبت‌ها را می‌ببینیم و در موسیقی نسبت‌ها را می‌شنویم. ما هر چه به طبیعت و این نسبت‌ها نزدیکتر شویم، کارمان زیباتر خواهد بود.

پیشنهاد ایجاد سالن‌هایی برای اجرای موسیقی ایرانی

این آهنگساز با اشاره به وضعیت موسیقی ایرانی اظهارداشت: پیشنهاد می‌کنم سالن‌هایی برای اجرای این گونه موسیقی ایجاد شود، به موسیقی ایرانی ظلم می‌شود، نمی‌دانم شهرداری چقدر در این موضوع دخیل است؛ سال گذشته، از ۴۵ کنسرت، هنرمندان ۶ کنسرت را که ما خودمان نیز هنرمند موسیقی هستیم، می‌شناختیم و هنرمندان ۳۹ کنسرت را نمی‌شناختیم. یعنی تاجری، مبلغی را از این هنرمندان دریافت کرده تا برای آنان کنسرت برگزار کند، در این شرایط مردم چه گناهی دارند؟، آیا در کشور ما هنرمند قابلی نبود که باید ۳۹ کنسرت از هنرمندانی برگزار شود که شناخته شده نیستند، لازم است بودجه‌ای صرف موسیقی ایرانی شود و فرهنگ خودمان را حفظ کنیم، در غیر اینصورت آیا موسیقی باید با همین روند تجاری فعالیت کند و مردم سرگرم شوند؟، وقتی آنان سرگرم باشند، دیگر فکرهای دیگر به ذهنشان خطور نمی‌کند، آیا نهایت کار فرهنگی همین است یا باید تجدید نظری در این رابطه صورت بگیرد؟

وی گفت: ما در این سال‌ها کنسرتی برای هنرمندان موسیقی ایرانی همچون حسین علیزاده و کیهان کلهر برگزار نکردیم، همچنین برای بسیاری از بزرگان موسیقی هیچ برنامه‌ای نداشتیم، این شرایط گویا صرفا یک تجارت است که ظاهرا فردی با شهرداری مذاکره می‌کند که می‌خواهد کنسرت‌هایی را برگزار کند و تبلیغاتی را در این زمینه انجام دهد، شهرداری وظیفه فرهنگی هم دارد، اینکه به هر فردی اجازه بدهد که بیاید تهیه‌کننده بشود، کار خوبی نیست.

سراج درباره طراحی سالن خاص برای موسیقی ایرانی بیان کرد: طراحی سالن برای موسیقی ایرانی، کلاسیک و پاپ تفاوتی ندارد، مسئله آکوستیک باید رعایت شود و برگشت صدا وجود نداشته باشد، فرم چینش صندلی‌ها که تماشاچی بتواند تمام نوازندگان روی صحنه را ببیند، نیز باید مدنظر قرار بگیرد. در حال حاضر یک سالن به نام تالار وحدت در ایران داریم که به عنوان میراث ملی خودمان می‌شناسیم و در دنیا به عنوان یک تالار متوسط موسیقی شناخته می‌شود، ما از اول انقلاب تاکنون یک سالن نساخته‌ایم که به عنوان میراث فرهنگی و یک سالن آبرومند موسیقی به آن افتخار کنیم، چیزی در این زمینه نداریم و سالن میلاد سالن استانداردی برای اجرای موسیقی نیست.

پیشنهاد شناسنامه دار شدن نوازندگان خیابانی

رضا مهدوی مدرس دانشگاه و پژوهشگر موسیقی نیز در این نشست با اشاره به موضوع موسیقی در شهر اظهارداشت: جهان، جهان اصوات است و با فرهنگ شنیداری معرفی شده اما شهر ما از معرفت شنیداری خالی شده است. گمان می‌کنیم که مبلمان شهری، آراستگی درختان خیابان ولی عصر(عج)، ساختمان‌های مدرن، خط‌کشی‌های خیابان، آسفالت، سنگفرش و چراغانی خیابان است اما فراموش می‌کنیم که بخش مهمی از فرهنگ شهری ما، فرهنگ شنیداری یعنی موسیقی خیابانی است.

وی گفت: سالن‌های موسیقی کشور ما چندمنظوره ساخته می‌شود، ما در یکصد سال اخیر به تفنن موسیقی پرداختیم، اکنون هم اینگونه به موسیقی می‌پردازیم، به همین دلیل، گاهی که مبلمان شهریمان مملو از جوانانی می‌شود که تحصیلکرده موسیقی هستند، با نغمه‌ها و ضرب‌آهنگ‌هایی زیبا، آثار خاطره‌انگیز و قدیمی را اجرا می‌کنند و به شهر خدمت می‌کنند، به آنان بی‌توجه هستیم.

مهدوی افزود: باید جایگاهی برای موسیقی خیابانی و هنرمندان این حوزه در نظر بگریم، آنان تمرین‌های موسیقی خود را در سطح خیابان انجام می‌دهند چون در آپارتمان امکان تمرین برای این هنرمندان نیست، همچنین آنان هوای شهری را به لحاظ فرهنگ شنیداری تلطیف می‌کنند.

این پژوهشگر موسیقی بیان کرد: ما مدام غمگین هستیم و پرخاش می‌کنیم، چون موسیقی مبتنی بر فرهنگ خانواده ایرانی اسلامی دیگر نمی‌شنویم، ما در گذشته موسیقی‌هایی داشتیم که جزو سفره ایرانی بود، اکنون شرایط به گونه دیگری شده، مدیریت شهری برای ما ساحت‌بندی قایل شده است، مسئولان خیلی آگاه هستند و می‌دانند بیلبوردهای شهری را به چه کسانی اختصاص دهند که چشم‌ها به آنان عادت کند.

وی اظهارداشت: نوازنده‌های خیابانی، آثار اساتید پیشکسوت و فقید موسیقی سنتی و کلاسیک را می‌نوازند و سعی می‌کنند موسیقی سنگین و فاخر را تبدیل به موسیقی مردم‌وار کنند. موسیقی دستگاهی ایران در دوره قاجار مردمی بوده چون موسیقی دیگری نبوده است، امروز موسیقی دستگاهی خاص شده است و ما به موسیقی‌هایی که در سالن‌های بزرگ اجرا می شود، مردم‌وار می‌گوییم و این طبیعی است و گذر زمان اینگونه است، همین موسیقی‌های پاپی که اکنون می‌شنویم، در ۵۰ سال آینده تبدیل به موسیقی‌های کلاسیک می‌شوند.

مهدوی گفت: پیشنهاد می‌کنم نوازندگان و هنرمندانی که در خیابان‌های آثار موسیقایی اجرا می‌کنند، شناسنامه‌دار شوند همان طور که تئاتر خیابانی پذیرفته شده، موسیقی خیابانی نیز پذیرفته شود، این هنرمندان در سطح شهر حضور دارند، نمی‌توانیم آنان را جمع کنیم، باید این هنرمندان را شناسنامه‌دار و بیمه کنیم. نوازندگان خیابانی فرزندان، خواهران و برادران ما هستند، خودی و غیرخودی نکنیم، اینها هنرمندان موسیقی آینده هستند که می‌خواهند فرهنگ را بسازند، اگر از کف خیابان شروع نکنیم به عرش نمی‌رسیم. اگر بخواهیم به آن معرفت برسیم باید هوای فرزندان سرزمینمان را داشته باشیم.

فرهنگ شنیداری مملو از اصوات نامناسب شده

این مدرس دانشگاه بیان کرد: فرهنگ شنیداری مملو از اصوات نامناسب شده است و در خیابان آنقدر که باید موسیقی سالم بشنویم، نمی‌شنویم و حتی این موضوع به هیات‌های مذهبی و موضوع دینی ما هم رسوخ کرده است، مداحان در گذشته، آثاری را به صورت یک، دو، چهار اجرا می‌کردند و حضار با احترام عزاداری می‌کردند و اجازه نداشتند آثاری را به صورت شش و هشت اجرا کنند.

وی افزود: دلیل شنیدن آثار و اصوات نامناسب و نمونه‌های آثاری که تظاهرات و بروز خیابانی دارند، این است که آنها منطبق می‌شوند با برج‌هایی که سر به فلک کشیدند، ما موسیقی متناسب با آنها را از رسانه‌هایمان می شنویم، ما یک شبکه رادیویی آوا داریم که آرزویان این بود که شبکه رادیو و تلویزیون موسیقی داشته باشیم که محقق شد، هر چند نام آن جابه جا شده است اما شبانه روز، آثاری را پخش می‌کند که به آنها معترض هستیم.

مهدوی گفت: فرهنگ آوازخوانی ما از مبلمان شهریمان دور شده است، معماریمان متناسب با فرهنگ شنیداری نیست، موسیقی در جامعه باید اصلاح شود و گونه‌های مختلف موسیقی در جامعه تسری پیدا کند و مردم حق انتخاب پیدا کنند، باید اولویت را به موسیقی ملی و دستگاهی بدهیم. آواز و تحریر را مثل خوشنویسی آموزش دهیم، چرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام نمی‌کند به ۶۰۰ آموزشگاه که مجوز داده است، ۵۰۰ آموزشگاه موظف هستند فقط آواز ایرانی درس بدهند؟، چرا تنها ۲ آموزشگاه در این حوزه فعال هستند و ۴۹۸ آموزشگاه، پاپ درس می‌دهند؟ یک مدیر موسیقی حتما باید در اتاقش سازهای موسیقی داشته باشد، هنرمندان را در اتاقش گردهم بیاورد، به جای اینکه زیاد صحبت کند، بگوید ساز بزنیم باهم بخوانیم، انتقادهایشان را با موسیقی بگویند.

این کارشناس موسیقی با اشاره به موضوع سرود اظهارداشت: سرود یک حرکت مردمی است باید در خیابان اجرا شود، نباید در سالن اجرا شود، سرود آن است که کلنل علینقی وزیری برای آموزش و پرورش نوشت، سرود ای ایران را روح الله خالقی ساخت، آهنگ ترانه است و به آن سرود می‌گوییم.

بابک بوبان پژوهشگر، مؤلف و مترجم حوزه موسیقی نیز در ادامه این نشست درباره موضوع «صدا شهر و صداها» مطالبی را عنوان کرد و اظهارداشت: ما چیزهایی را در یک شهر می‌بینیم و می‌شنویم که برای آن شهر هویت بصری و صوتی ایجاد می‌کند، عقیده‌ای وجود دارد که شهر یعنی صداهایش. تصور غالب این است که شهرها از لحاظ بصری متفاوت هستند و شخصیت و هویت متفاوتی را برای آنها ایجاد می‌کنند اما از نظر صوتی شهرها باهم یکی هستند.

این پژوهشگر بیان کرد: براین اساس تصور غالب این است که شهرها هویت صوتی مستقلی ندارند و در این زمینه دچار غفلت شدیم به این معنا که هویت صوتی شهر را نمی‌بینیم و نمی ‌شناسیم و شهر را با هویت صوتیش شناسایی نمی‌کنیم و به این دلیل نمی‌توانیم هویت‌های صوتی متفاوت را در شهرها تشخیص دهیم.

مهدی یسری رئیس گروه مطالعات هنری مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی شهر تهران، حمیدرضا نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی ایران، سیدعباس سجادی مدیر امور موسیقی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و جمعی از مسئولان و هنرمندان در نشست «آواها و نواهای شهر تهران» حضور داشتند که به همت مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی شهر تهران و موزه موسیقی در این موزه برگزار شد.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.