«اسرافیل علمداری» کارگردان و بازیگر سینما و تئاتر و تلویزیون در گفت و گو باخبرنگار سینماپرس با اشاره به بحران از دست رفتن فیلمسازان مولف و متفکر سینمای ایران و جایگزین نشدن این افراد در سال های اخیر، بیان کرد: این مسئله فقط یک بحث هنری نیست؛ بلکه ابعاد آموزشی، فرهنگی و حتی تکنولوژیکی هم دارد. یکی از دلایل این وضعیت، تغییرات تکنولوژیکی است. دوران فیلمهای نگاتیوی فضای متفاوتی داشت.
بازیگر فیلمهای سینمایی «ایوب پیامبر» و «سجاده آتش» متذکر شد: آن زمان، فیلمسازی بسیار هزینهبر بود و همین موضوع باعث میشد افراد با دقت، حساسیت و دانش بیشتری وارد این حوزه شوند. کارگردان، فیلمبردار و سایر عوامل باید مهارت کافی میداشتند، زیرا اشتباهات هزینههای سنگینی به همراه داشت. اما حالا که سینما دیجیتالی شده و ابزارهای فیلمسازی بهراحتی در دسترس همه قرار گرفته، فیلم ساختن سادهتر شده است. در نتیجه، بسیاری بدون مطالعه و حساسیت لازم وارد این عرصه شدهاند و همین موضوع بر کیفیت سینما تأثیر منفی گذاشته است.
وی همچنین در انتقاد نسبت به سیستم آموزشی این عرصه تصریح نمود: مشکل دیگر، وضعیت آموزشی در دانشگاههاست. من خودم در دانشگاه آزاد تدریس میکنم و میبینم که هم از نظر علمی و هم از نظر انگیزشی، دانشجویان با مشکلات جدی مواجهاند. بسیاری صرفاً برای گرفتن مدرک وارد این رشته شدهاند، بدون آنکه هدف یا انگیزه مشخصی داشته باشند.
علمداری با بیان این مطلب که در رسانهها مدام از «نسل جوان» و «امید به آینده» صحبت میشود، اما واقعیت این است که این نسل هنوز مسیر زیادی برای طی کردن دارد. اظهار داشت: فیلمسازی مثل جراحی است؛ یک پزشک جوان، پیش از آنکه جراحی کند، سالها درس میخواند، دوره میبیند و زیر نظر پزشکان باتجربه کار میکند. اما در حوزه سینما، هرکسی بهراحتی وارد میدان میشود و فیلم میسازد، بدون آنکه تجربه، دانش یا رزومهای قوی داشته باشد. این سطحینگری در درازمدت به سینما ضربههای جدی میزند و حتی همین حالا هم اثرات منفی آن را در تلویزیون و سینما شاهد هستیم.
وی تاکید کرد: مسئله این نیست که صرفاً به جوانگرایی بپردازیم. برخی افراد از این مفهوم سوءاستفاده میکنند، گویی فقط کافی است جوان باشی تا در عرصه سینما، تئاتر یا تلویزیون موفق شوی. اما چرا منِ نوعی نباید جایگاهی داشته باشم؟ این نگاه سطحی، تأثیرات منفی گستردهای در حوزههای مختلف فرهنگی گذاشته است.
بازیگر سریال «یوسف پیامبر» مطرح کرد: اینطور نیست که اگر فردی فوقلیسانس سینما داشته باشد، لزوماً برای کار عملی آماده باشد. دنیای عملیاتی تفاوت اساسی با فضای آکادمیک دارد. بسیاری از مهارتهایی که در کار عملی لازماند، هرگز در دانشگاه تدریس نمیشوند. اما متأسفانه، این سادهانگاری فقط به حوزه فرهنگ محدود نمیشود؛ در سیاست هم همین روند دیده میشود. این یک آسیب جدی است که باید کارشناسیشده بررسی شود، نه اینکه بدون فکر، سیاستهای جوانگرایی را اجرا کنیم.
این مدرس بازیگری و کارگردانی همچنین در خصوص راه حل عبور از این بحران بیان کرد: راه درست این است که یک جوان در کنار یک پیشکسوت، یک متخصص، و فردی باسواد و باتجربه کار کند و کمکم رشد کند. در گذشته، در تلویزیون و سینما، فرد ابتدا دستیار میشد، بعد از مدتی دستیار دوم، سپس دستیار اول، و در نهایت پروژههای کوچکتری به او سپرده میشد تا بهتدریج مهارتهای لازم را کسب کند.
وی خاطرنشان کرد: اما امروز، فردی که تازه یک نکته یاد گرفته، بلافاصله یک سریال را به دستش میسپارند و میگویند: «برو بساز!» این روند، هم در سینما، هم در اجتماع، و حتی در سیاست، مخرب است. رشد باید تدریجی و همراه با کسب تجربه از نسل قبل باشد، وگرنه اگر فقط به جوانگرایی بها بدهیم، نتیجه همین وضعیتی خواهد شد که امروز میبینیم. اگر همین مسیر ادامه پیدا کند، در آینده وضعیت بسیار بحرانیتر خواهد شد.
بازیگر فیلم ایوب پیامبر در ادامه گفت و گو همچنین به مسئله ناتوانی سینمای ایران در نشان دادن ایدئولوژی و ارزش های حاکمیتی خود پرداخت و تصریح کرد: اگر به روند فرهنگی دقت کنیم، میبینیم که همانطور که بسیاری از جنبههای فرهنگی ما، از جمله ارزشهای دفاع مقدس و عدالت فرهنگی غنی ما، بهمرور کمرنگ شدند، در سینما هم گروهی از افراد بودند که بهتدریج دیدگاهها و احساساتشان تغییر کرد و از آن مفاهیم فاصله گرفتند. این روند، پیامدهای مهمی داشته که باید بهطور جدی بررسی شوند.
وی متذکر شد: فضای فکری بسیاری از افراد کاملاً تغییر کرده است. امروز، بعضی از کسانی که در گذشته باورها و دیدگاههای مشخصی داشتند، حتی از صحبت درباره گذشتهشان واهمه دارند. چرا؟ چون تغییر کردهاند، و نهفقط تغییر، بلکه به نان به نرخ روز خوردنِ فرهنگی دچار شدهاند.
این مدرس بازیگری و کارگردانی در ادامه با بیان این مطلب که این اتفاق نتیجهی کمبود مطالعه، کمبود زحمت، و بیتوجهی به دانش و تفکر است. اظهار داشت: ما حتی در زمینههای اعتقادی خود نیز پیش نرفتهایم، بلکه درجا زدهایم. نتیجهاش را هم در سینما میبینیم؛ فیلمهایی که هیچ قصه، احساس، یا تفکری در آنها دیده نمیشود، باری به هر جهت ساخته شدهاند. امروزه هرکسی میتواند در مدت کوتاهی یاد بگیرد که چگونه یک پلان را از کلوزآپ به مدیومشات تغییر دهد، اما بحث تفکر، چیزی فراتر از مهارتهای تکنیکی است.
«اسرافیل علمداری» در پایان این گفت و گو خاطرنشان ساخت: علاوه بر این، شرایط اقتصادی نیز تأثیر خود را گذاشته است. بسیاری از فیلمسازان، تحت فشار اقتصادی و فضای جدید، ارزشهایی را که روزی به آنها اعتقاد داشتند، کنار گذاشتهاند. برخی از این باورها کاملاً از بین رفتهاند، و برخی دیگر، نیمهجان باقی ماندهاند. اینها واقعیتهایی است که نمیتوان نادیده گرفت.
ارسال نظر