شنبه ۳ آبان ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۰

خاطرات درون خانوادگی جشنواره فیلم‌ کوتاه چهل و دوم (۵)

تنوع ژانر بدون چشم‌انداز دستپخت مدیران نابلد/ وقتی فیلم کوتاه جولانگاه تفکرات «پُست مُدرن»، «داروینسیم اجتماعی» و «نسبیت‌انگاری اخلاقی» و پیروی از الگوی‌های غربی «فمینیسم» می‌شود!

سومین روز جشنواره فیلم کوتاه 29 مهر 1404؛ کوتاه کوتاه

سینماپرس: «چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران» سرانجام در روز پنجشنبه اول آبان‌ماه و با برگزاری آخرین سانس‌های نمایش آثار راه یافته به بخش‌های مختلف این رویداد، به فعالیت فشرده خود در «پردیس سینمایی ایران‌مال»  پایان داد.

فاطمه سادات ناظمی/ «چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران» سرانجام در روز پنجشنبه اول آبان‌ماه و با برگزاری آخرین سانس‌های نمایش آثار راه یافته به بخش‌های مختلف این رویداد، به فعالیت فشرده خود در «پردیس سینمایی ایران‌مال» پایان داد و پس از برگزاری مراسم اختتامیه‌ای منظم در شامگاه روز جمعه، دیگر پرونده اجرایی این رویداد مهم و جریان‌ساز سینمایی رسما بسته شد. رویدادی که امسال با تفاوت‌های اجرایی و پیش بینی‌های رفاهی درخور و متفاوتی نسبت به سال‌های گذشته برگزار گردید. جشنواره‌ای برخوردار از نظم و انضباتی قابل تحسین و با لحاظ حداقل امکانات رفاهی لازم که متاسفانه در سال‌های اخیر جای خالی آن به شدت ملموس بود. نظم و انظباتی که متاسفانه در سایه عدم تمرکز متولیان برگزاری این دوره از جشنواره برروی تبلیغات محیطی و عدم برنامه‌ریزی مناسب به منظور غلبه بر «فضای بی‌عفتی» حاکم بر «مجتمع تجاری ایران مال» و همچنین عدم لحاظ مکانیزم‌های مناسب کنترلی در جهت مواجهه با «ناهنجاری‌های بصری» و بالاخص «عریان‌نمایی» در محیط اختصاصی و تحت کنترل جشنواره و ...، واقع گردیده و موجب شد تا کیفیت برگزاری نسبتا قابل قبول متن و نه حاشیه‌های این دوره از جشنواره در مقایسه با سال‌های اخیر و بالاخص قیاس با وضعیت فلاکت‌بار حضور این جشنواره در «پردیس سینمایی ملت» کمتر مورد توجه قرار گیرد!


تنوع ژانر بدون چشم‌انداز دستپخت مدیران نابلد/ وقتی فیلم کوتاه جولانگاه تفکرات «پُست مُدرن»، «داروینسیم اجتماعی» و «نسبیت‌انگاری اخلاقی» و پیروی از الگوی‌های غربی «فمینیسم» می‌شود!


سوای نظر از انتقادات و پیشنهادتی که با بررسی و مرور «چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران» حاصل می‌شود و می‌تواند کم و کیف برگزاری دوره‌های بعد این رویداد و همچنین سایر رویدادهای سینمایی پیش‌رو از جمله «نوزدهمین جشنواره بین‌المللی سینما حقیقت» و «چهل و چهارمین جشنواره فیلم فجر» و ... را افزایش دهد؛ لازم است تا توجه ویژه و تمرکز اصلی در تحلیل «جشنواره چهل و دوم» معطوف به وضعیت ناگوار و شرایط نسبتا بحران‌زده حاکم بر تولیدات سینمای کوتاه در کشور ساخت. شرایطی که حالا با مرور ۵۷ فیلم کوتاه داستانی راه یافته به بخش ملی این دوره جشنواره، سیر حرکتی «فیلم کوتاه» را تا حد بسیار زیادی مشخص و برآیند مملموسی از فضای کلی این عرصه از فیلمسازی در کشور در پیش رو قرار می‌دهد.


تنوع ژانر بدون چشم‌انداز دستپخت مدیران نابلد/ وقتی فیلم کوتاه جولانگاه تفکرات «پُست مُدرن»، «داروینسیم اجتماعی» و «نسبیت‌انگاری اخلاقی» و پیروی از الگوی‌های غربی «فمینیسم» می‌شود!


به عبارتی دیگر؛ مرور مجموع آثار و فیلم‌های کوتاه منتخب در بخش‌های مختلف از «جشنواره چهل و دوم» و مشخصا ملاحظه ۵۷ اثر داستانی راه‌یافته به بخش ملی «چهل و دومین جشنواره فیلم کوتاه تهران» ‌به خوبی می‌تواند اتمسفر و واقعیت فضای جاری در عرصه «فیلم کوتاه» را به نمایش بگذارد. بالاخص آنکه انتخاب و پذیرش تولیدات سینمای کوتاه در جشنواره امسال، ظاهرا بدون هر گونه ممیزی اخلاقی و اعتقادی و فقط با تمرکز بر کیفیت سینمایی آثار صورت پذیرفته است. پس از این جهت مجموع آثار راه‌یافته به این دور از جشنواره را می‌بایست غایت و نهایت «بضاعت سینمای کوتاه کشور» و حرکت‌های مدیریتی این عرصه مهم از فیلمسازی در سال‌های اخیر قلمداد و مورد تحلیل قرار داد. تحلیلی که بیش از هر چیز می‌تواند مسیر اشتباه آمده را در کنار سرگردانی و حیرانی نسبت به مسیر پیش رو را هویدا سازد.


تنوع ژانر بدون چشم‌انداز دستپخت مدیران نابلد/ وقتی فیلم کوتاه جولانگاه تفکرات «پُست مُدرن»، «داروینسیم اجتماعی» و «نسبیت‌انگاری اخلاقی» و پیروی از الگوی‌های غربی «فمینیسم» می‌شود!


تولیدات عرضه شده در «چهل و دومین جشنواره فیلم کوتاه تهران» ‌بیش از هر چیز محصول اصلاح روش‌ مدیریتی دهه ۹۰ هجری شمسی و تغییر رویکرد «انجمن سینمای جوان» به واسطه تمرکز بر «ژانر» (Genre) و توجه به تولید آثار در گونه‌ها و سبک‌های مختلف سینمایی است. توجه و تمرکزی ویژه که قطعا به عنوان یک «راهبرد کوتاهمدت» موجه و خوب بود و شاید می‌توانست و یا همچنان بتواند بر بستر یک «چشم‌انداز کلان» و با تعریف «میشن و ویژن» (mission & vision) مشخص، وضعیت آشفته تولیدات فیلم کوتاه را از غلبه و احاطه تک «ژانر فلاکت» و سیطره «تولیدات سیاه اجتماعی» نجات دهد. اما متاسفانه همان‌گونه که پیش‌بینی می‌شد و در همان زمان هم به کرات توسط «سینماپرس» اعلام گردید، حضور طیفی از جوانان جویای نام و البته کم بنیه و تا حدی نابالغ بر پیکره مدیریتی «انجمن سینمای جوان» موجب شد تا آن «چشم‌انداز کلان» هیچ موقع حاصل نشود و پیگیری موضوع «تنوع ژانر» بر بستر فقدان یک «راهبرد منسجم بلندمدت» فقط این عرصه را تا حدودی از «فُرم زدگی» خلاصی بخشد! اتفاقی که به بهای برهم خوردن زیست چرخه تولید «فیلم کوتاه» و مشخصا بالارفتن نجومی هزینه‌ها و ... حاصل شد و در نهایت به تغییراتی ظاهری و محدود در فُرم، آن هم با بیرون آمدن از لوکشین‌های آپارتمانی و اتاق‌های بسته و با پایان‌های باز و ... منتج گردید. اتفاقی که حالا با مرور مجموع آثار حاضر در «جشنواره چهل و دوم» می‌توان تبعات نامبارک آن را بیش از هر زمانی درک نمود.


تنوع ژانر بدون چشم‌انداز دستپخت مدیران نابلد/ وقتی فیلم کوتاه جولانگاه تفکرات «پُست مُدرن»، «داروینسیم اجتماعی» و «نسبیت‌انگاری اخلاقی» و پیروی از الگوی‌های غربی «فمینیسم» می‌شود!


باید توجه داشت که رویکرد دو سه سال اخیر «انجمن سینمای جوان» در پی‌گیری موضوع خلاصی از «فُرم زدگی» حتی اگر می‌توانست به غایت مقصود خود برسد و موجب رهایی آثار و تولیدات «فیلم کوتاه» از «ژانر مُردگی» گردد و ...، باز یک «راهبرد کوتاهمدت» ناقص بود! راهبردی که بدون حرکت بر بستر یک «چشم‌انداز کلان» و متعالی حالا می‌تواند به عنوان مصداقی از طراحی‌های حقنه شده «شبکه نفوذ فرهنگی» به ساختارهای اجرایی کشور مورد بررسی واقع شود. طرحی نامبارک که طیف قابل توجهی از تولیدات حاضر در «چهل و دومین جشنواره فیلم کوتاه تهران» از ثمرات ملموس آن است. طرحی که موجب شد تا کُلیت فضای تولیدات فیلم کوتاه رسما به جولانگاه تفکرات «پُست مُدرن» و غلبه «روح داروینسیم اجتماعی» و حقنه «نسبیت‌انگاری اخلاقی» و پیروی از الگوی‌های غربی «فمینیسم» و ... مبدل شود و مخاطبان داخلی و خارجی فیلم کوتاه ایران را با تولیدات متنوعی مواجه سازد که مخاطب خود را به «پوچ‌گرایی» و اصالت «نیهیلیسم» (Nihilism) باورمند می‌نماید. تولیداتی که تفکر «اصالت لذت» را در عمق جان مخاطبان خود حقنه نمود و ایشان را با استفاده از ظرفیت موجود در ژانرهای مختل، به وادی «شهوت‌گرایی» و «هدونیسم» (Hedonism) معتقد و رهنمون می‌سازد.


تنوع ژانر بدون چشم‌انداز دستپخت مدیران نابلد/ وقتی فیلم کوتاه جولانگاه تفکرات «پُست مُدرن»، «داروینسیم اجتماعی» و «نسبیت‌انگاری اخلاقی» و پیروی از الگوی‌های غربی «فمینیسم» می‌شود!


پُرواضح است که «ژانر» اصلی‌ترین پایه تشکیل دهنده «صنعت-هنر-رسانه سینما» است و مرور وضعیت «سینما» در جهان امروز به وضوح نشان می‌دهد که اصلی‌ترین دلیل زنده بودن سینما چه در سبک غربی آن و مشخصا در قالب «سینمای هالیوود» (Hollywood) و چه در صورت و سبک شرقی آن و در صورت وضعیت «سینمای بالیوود» (Bollywood) به عنوان دو رویکرد مطرح فیلمسازی، به این جهت است که هر دو از تنوع «ژانر» برخوردار بوده و در هیچ‌ کدام «سینمای تک ساحتی» موضوعیت ندارد. اما متاسفانه عدم فهم لازم و عهده‌داری مدیریت سابق «انجمن سینمای جوان» برای پیگیری موضوع «تنوع ژانر» و فقدان سواد لازم برای شکل دهی این «راهبرد کوتاهمدت» بر بستر «چشم‌اندازی کلان» در بازه حضور «دولت سیزدهم»، حالا به صورتی ملموس موجب شده تا فضای «فیلم کوتاه» رسما به تسخیر انبوهی از تولیدات مجعول و هتاک و در ژانرهای گوناگون در آید. تولیداتی که مصادیق و نمونه‌های مشخصی از آنها را می‌توان با مرور آثاری همچون «تخطی» و «فروپاشی» و «دختر قاصدک‌ها» و «همسان» و «رنگ‌ها همه سیاه هستند» و «در چشمان یک عاشق» و «اسپایدرمرد» و «پیام‌بر» و «لونا» و «پسر» و ... در «چهل و دومین جشنواره فیلم کوتاه تهران» ‌مشاهده نمود. تولیداتی در ژانرهای گوناگون که هر یک به نحوی بر اصالت زدایی از «سبک زندگی اسلامی ایرانی» متمرکز و حیثیت‌زدایی از «باورهای اسلامی و ایرانی» را مورد توجه قرار می‌دهند و در این راستا همانند «انار» و ... بعضا حتی از هیچ گونه هتاکی آشکار و پنهانی نسبت به «حاکیت دینی» و «نظام جمهوری اسلامی» مضایقه نمی‌نمایند.


تنوع ژانر بدون چشم‌انداز دستپخت مدیران نابلد/ وقتی فیلم کوتاه جولانگاه تفکرات «پُست مُدرن»، «داروینسیم اجتماعی» و «نسبیت‌انگاری اخلاقی» و پیروی از الگوی‌های غربی «فمینیسم» می‌شود!


البته وجه دیگر این اشتباه بزرگ صورت گرفته برای تمرکز صرف بر «فُرم سینمایی» و غفلت از «محتوا» در عرصه تولیدات «فیلم کوتاه»، به عدم وجود ظرفیت لازم برای کشف و فهم محتوا در ژانرهای گوناگون بر می‌گردد. موضوعی که تنها به فقدان برخورداری مجموعه‌های نظارتی از توان کارشناسی حرفه‌ای و لازم برای فهم و هدایت این آثار محدود نشده و حالا در ابعاد شوراهای اقماری نهادها و پیکره سرمایه‌گذاران سازمانی نیز از موضوعیت جدی و تا حد بسیار زیادی ملتهب برخوردار شده است. غفلتی که منتج به تولید آثاری همچون فیلم کوتاه «این پسر به یک کلیه نیاز دارد» و یا فیلم کوتاه «خیلی خیلی دور و بسیار نزدیک» و یا فیلم کوتاه «پیام‌بَر» می‌شود آثاری ظاهرا دغدغه‌مند که با برخورداری از بودجه و امکانات «مرکز فیلم جوان سوره» به عنوان یکی از صدها مرکز و مجموعه وابسته به «حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی» و ارتزاق‌کننده از «بودجه‌ فرهنگی انقلاب اسلامی» تولید شده، اما آنچنان دچار ضعف مبانی نمادشناسس و فهم استعاره‌ها است که حتی در اثر عریانی همچون «این پسر به یک کلیه نیاز دارد» در نهایت شخصیت «غلام سر پله رفسنجانی» را با تیر نیروی احمق امنیتی می‌کشد و کلیه درون شیشه او را «خوراک گربه وطن» می‌سازد و یا با نمایش وضعیتی رها شده از فرزندان شهدا، آینده‌ای با معضلات فراوان روحی از ایشان در پیشگاه مخاطبان سربازان وطن آثاری نظیر «خیلی خیلی دور و بسیار نزدیک» ترسیم می‌نماید و یا همچون «پیام‌بَر» رسما در مسیر ترویج «سکولاریسم» گام بر می‌دارد و در نهایت تفکر «اسلام منهای روحانیت» را به عمق جان مخاطب خود حقنه می‌کند!


تنوع ژانر بدون چشم‌انداز دستپخت مدیران نابلد/ وقتی فیلم کوتاه جولانگاه تفکرات «پُست مُدرن»، «داروینسیم اجتماعی» و «نسبیت‌انگاری اخلاقی» و پیروی از الگوی‌های غربی «فمینیسم» می‌شود!


پس اگر چه مرور تولیدات منتخب و به نمایش درآمده در «چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران» از منظری، توجه حداکثری و صرف بودجه و سرمایه‌گذاری‌های گسترده مدیریت‌های نهادی و سازمان‌های فرهنگی مختلف در عرصه فیلم کوتاه را حکایت می‌کند. اما باید توجه داشت که این همه با افت کیفیت محتوای عرضه شده در این تولیدات و بجای آن تمرکز بر فُرم سینمایی همراه شده است. اتفاقی که در بهترین حالت، عرصه فیلم کوتاه در کشور را تبدیل به مجالی برای تجربه آموزی و افزایش توانمندی‌های فنی و حرفه‌ای با بودجه‌های دولتی و فربه ساختن کارنامه سینمایی و در کنار آن بیلان‌دهی‌های صوری و غیرواقعی مدیریتی در فضای فرهنگی کشور ساخته است. اتفاقی که حالا منجر به برهم خوردن «تعادل متابولیسم» در کلیت سینمای کشور و مشخصا تولیدات سینمایی کوتاه شده است. اتفاقی که بیش از هر چیز به واسطه حضور گسترده بچه‌های کارنابلد در عرصه مدیریت نهادی و به تبع آن تزریق «بودجه‌های نجومی» و بعضا بی‌حساب و کتاب به عرصه «فیلم کوتاه»، وضعیتی در آستانه بحران ایجاد و عملا حرکت طبیعی این عرصه مهم از فیلمسازی در کشور را مختل ساخته است.


تنوع ژانر بدون چشم‌انداز دستپخت مدیران نابلد/ وقتی فیلم کوتاه جولانگاه تفکرات «پُست مُدرن»، «داروینسیم اجتماعی» و «نسبیت‌انگاری اخلاقی» و پیروی از الگوی‌های غربی «فمینیسم» می‌شود!


در پایان بار دیگر باید بیان داشت که اصل موضوع توجه و تمرکز «فیلم کوتاه» بر «ژانر» و برخورداری تولیدات از گونه‌ها و سبک‌های مختلف سینمایی، می‌تواند به عنوان یک اقدام مثبت و یک رویکرد صحیح مدیریتی تلقی شود؛ البته مشروط بر آنکه این اقدام در راستا و مبتنی بر یک «اکشن پلن» (Action Plan) دقیق و منضبط صورت پذیرفته باشد. نقشه راه دقیق و مشخصی که بر اساس آن «مدیریت فرهنگی کشور» با یک هدف‌گذاری هوشمندانه به دنبال عمق بخشیدن به تولیدات سینمایی در راستای توجه حداکثری به «هنجارهای ملی و دینی» و حرکت بر مدار «سبک زندگی اسلامی و ایرانی» باشد. در غیر این صورت صرف تمرکز بر تولید آثار در گونه‌های مختلف و دستاوردپنداری اصل «تنوع ژانر در فیلم کوتاه» قطعا یک «خطای راهبردی» و اشتباه استراتژیک است که نمود آن را می‌توان با مرور تولیدات عرضه شده در «چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران» به صورتی ملموس مشاهده نمود. پس حالا به واسطه تغییرات مدیریتی در بدنه «انجمن سینمای جوان» و حضور فردی برخوردار از شناخت لازم نسبت به پیکره سینما، باید همچنان به اصلاح مسیر پیش رو امیدوار بود.


تنوع ژانر بدون چشم‌انداز دستپخت مدیران نابلد/ وقتی فیلم کوتاه جولانگاه تفکرات «پُست مُدرن»، «داروینسیم اجتماعی» و «نسبیت‌انگاری اخلاقی» و پیروی از الگوی‌های غربی «فمینیسم» می‌شود!


ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.