«نوید صولتی» کارگردان سینمای کوتاه در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس در مورد عوامل فرم گرایی افراطی در آثار سینمای کوتاه اظهار داشت: واقعیت این است که در سینمای کوتاه امروز، آثار به دو دسته کلی تقسیم میشوند، فیلمهای قصهگو و فیلمهای فرمگرا. به ندرت پیش میآید اثری را ببینیم که هم روایت قصهای منسجم داشته باشد و هم از نظر فرم، ساختار درستی را رعایت کرده باشد.
وی افزود: ایدهآل من این است که یک فیلم در عین قصهگو بودن، از فرم مناسبی نیز برخوردار باشد؛ به این معنا که فیلمساز باید فرمی را برگزیند که بتواند محتوای خود را بهدرستی منتقل کند.
او ادامه داد: با این حال، متأسفانه از چند سال گذشته شاهد روندی بودهایم که در آن فرم بر قصه غلبه یافته است. قصد ندارم به آثار مشخصی اشاره کنم، زیرا بسیاری از فیلمسازان این آثار از دوستان ما هستند، اما واقعیت این است که در بسیاری از فیلمهای کوتاه، توجه بیش از اندازه به فرم باعث شده قصهگویی به حاشیه برود.
کارگردان فیلم کوتاه «جونده» با بیان این مطلب که فیلمهای کوتاه از لحاظ بصری و ساختار ظاهری قابل توجهاند، اما فاقد روایت هستند؛ تصریح نمود: به گونهای که تماشاگر پس از پایان فیلم نمیداند دقیقاً چه دید، قهرمان چه کسی بود، آغاز و اوج و پایان داستان در کجا قرار داشت. همین مسئله موجب شده فیلم کوتاه در این سالها آسیبهای جدی ببیند.
وی تاکید کرد: من مخالف فرمگرایی نیستم؛ فرم بخش مهمی از سینماست، اما فرم باید در هماهنگی با قصه باشد. نمیتوان بدون قصه، صرفاً با اتکا به فرم فیلم ساخت. قصهگویی دشوار است؛ بهویژه گفتن یک قصه بکر و تازه. اما متأسفانه بسیاری از فیلمسازان تلاش میکنند از این دشواری عبور کنند و در کوتاهترین زمان ممکن فیلم بسازند، بیآنکه به کیفیت فیلمنامه توجه کافی داشته باشند.
صولتی بیان کرد: ما باید ابتدا فیلمنامهای قوی بنویسیم و سپس بر اساس آن، فرم مناسب را انتخاب کنیم. متأسفانه برخی فیلمسازان میکوشند ضعف فیلمنامه را با ترفندهای فرمی جبران کنند، در حالی که این دو کاملاً از یکدیگر مستقلاند. حتی اگر سختترین و پیچیدهترین فرمها را به کار ببریم، هیچگاه نمیتوانند جای فیلمنامه را پر کنند.
وی افزود: بخشی از این مسئله ناشی از تنبلی است و بخشی دیگر از آن، از تمایل به فیلمسازی سریع بدون تفکر کافی سرچشمه میگیرد. به همین دلیل است که بسیاری از فیلمهای کوتاه، بهدلیل طی شدن سریع مراحل نگارش، پیشتولید و تولید، از نظر محتوایی دچار ضعفاند. در مقابل، فیلمهایی که بر پایه فیلمنامهای قوی ساخته میشوند و سالها برای نگارش و پرداخت آن زمان صرف شده، معمولاً آثاری درست و با ساختار کامل از کار درمیآیند.
کارگردان فیلم کوتاه «فرشته و شکاربان» با اشاره به نقش جشنواره های فیلم کوتاه بویژه جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران، در بروز این چالش، اظهار داشت: متأسفانه نمیتوان تنها جشنوارهها را مقصر دانست، زیرا ترکیب هیئت انتخاب و هیئت داوران آنها هر سال تغییر میکند. فیلمسازان معمولاً به سلیقهی هیئت انتخاب توجه میکنند؛ به این معنا که مشاهده میکنند در یک سال چه نوع فیلمهایی پذیرفته شدهاند، سپس در سال بعد آثاری مشابه همان فیلمها میسازند، با این تصور که چون آثار مشابهی در دورهی قبل انتخاب شده، امسال نیز شانس انتخاب خواهند داشت. این رویکرد اشتباه است، زیرا در سال بعد، ترکیب هیئت انتخاب تغییر میکند و در نتیجه، سلایق نیز متفاوت میشود.
وی متذکر شد: بخشی از آسیبها از سوی هیئتهای انتخاب وارد میشود. گاهی هیئت انتخاب، فیلمهایی را برمیگزینند که فیلمنامهی ضعیفی دارند و قصهی مناسبی روایت نمیکنند، اما صرفاً به دلیل برخورداری از فرم خاصی مورد توجه قرار میگیرند. در نتیجه، فیلمسازان نیز به این روند شرطی میشوند و صرفاً بر فرم تمرکز میکنند.
صولتی در پاسخ به این پرسش که آیا جشنوارهها سلیقهای عمل میکنند یا سیاستهای کلی بر آنها حاکم است، بیان کرد: باید گفت قطعاً سلیقه و سیاست هر دو در کار هستند. نمیتوان تصور کرد که هیچ سیاستی وجود نداشته باشد. البته این سیاستها معمولاً در قالب سلیقهی هیئت انتخاب جلوهگر میشوند. شاید بتوان گفت سیاست کلی جشنواره، تعیینکنندهی ترکیب هیئت انتخاب است، یا بالعکس، هیئت انتخاب بر اساس آن سیاستها برگزیده میشود.
او ادامه داد: بهعبارت دیگر، این دو موضوع کاملاً از یکدیگر قابل تفکیک نیستند و ممکن است در هم تنیده باشند. سیاست جشنواره است که اعضای هیئت انتخاب را تعیین میکند، اما در نهایت این هیئت است که بر مبنای برداشت خود از آن سیاستها تصمیمگیری میکند.
«نوید صولتی» در پایان این گفت و گو خاطرنشان ساخت: در مورد جشنواره فیلم کوتاه تهران، باید گفت که ما سالهاست در حوزه فیلم کوتاه فعالیت میکنیم، اما هنوز به روشنی نمیدانیم سیاست این جشنواره دقیقاً چیست! و این خود مسئلهای عجیب است.
ارسال نظر