چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۶

جواد شمقدری:

«مرکز نشینانی» هستند که از نام و نان عنوان «بسیج» ارتزاق می‌کنند/ برگشت به «حقیقت بسیج» و «هنر بسیجی» عبور از این خارستانی است که در غفلت بسیاری از مدیران و مسئولان طی سال‌های گذشته رقم خورده است

حضور جواد شمقدری بر مزار سینماگران

سینماپرس: «جواد شمقدری» در آستانه هفته بسیج با انتشار یادداشتی ضمن اشاره به ظرفیت های ارزشمند هنرمندان بسیجی در سراسر کشور و تهدیدهای صورت گرفته نسبت به بسیج هنرمندان واکنش نشان داد و نوشت: اگر چه گاه اندک تغییرات، کورسوئی از اصلاح مسیرها را نوید می دهد اما این کافی نیست، نام بسیج بر سر هر تشکیلات و سازمان و هر نهاد فرهنگی که می نشیند یا مدعی آن است، این رسالت تاریخی بر دوشش سنگینی خواهد کرد که با تقویت جبهه فرهنگی انقلاب در سمت درست تاریخ بایستد!

در آستانه «هفته بسیج» و سالروز فرمان تاریخی «امام خمینی رحمت الله علیه» مبنی بر تشکیل «بسیج مستضعفین» قرار داریم. فرمانی که نه تنها سرمنشاء برکات بسیاری در فرایند اثبات و تثبیت نظام مقدس «جمهوری اسلامی ایران» گردید؛ بلکه تحولات گسترده‌ای را در نظام بین‌الملل رقم زد و به عنوان اصلی‌ترین مُدل در «ترتیب نیرو» و همچنین «ترکیب نیرو» مورد استفاده و سرمشق تمامی مستضعفان عالم قرار گرفت. الگویی که امروزه جوانه‌های زیبای آن را می‌توان به وضوح در نقاط مختلف جهان مشاهده نمود ... الگویی که قطعا بسط آن از کمترین ارتباط ممکن با عملکرد مدیران فرهنگی در طی ۴۷ سال حاکمیت «نظام جمهوری اسلامی» برخوردار است و بیش از هر چیز محصول ارتباط مستقیم و حضور بدون خلل این «شجره طیبه» در عمق تفکرات و باورهای وجودی «امامین انقلاب اسلامی» و ممارست و مراقبت ویژه ایشان در تعمیم و گسترش کمی و کیفی این تفکر می‌باشد.

تغییرات گسترده جهان در عصر «پسا ۷ اکتبر» و ظهور «نظم نوین جهانی» با حضور بازیگر توانمندی به نام «مقاومت اسلامی» و پدیده «دفاع مقدس ۱۲ روزه» قطعا می‌تواند به عنوان یک فرصت غیرقابل تکرار برای «بازسازی عرصه حکمرانی» محسوب شود. فرصتی که به خوبی زمینه‌های لازم برای ایجاد تغییر در رویه نهادهای فرهنگی را رقم زده و بازتنظیم مسیر آنها در جهت اهداف و مقاصد تعیین شده در تفکر «بسیج» را فراهم ساخته است. در این راستا «جواد شمقدری» از چهره‌های فرهنگی شناخته شده کشور با انتشار یادداشتی در فضای مجازی به بررسی ظرفیت های ارزشمند هنرمندان بسیجی در سراسر کشور و تهدیدهای موجود پیش پای بسیج هنرمندان از سوی دیگر به قضاوت و ارزیابی پرداخت که متن کامل آن به این شرح است:

«بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته های رفیع آن اذان شهادت و رشادت سر داده اند.» حضرت امام خمینی

آغاز هفته بسیج فرصتی است تا از سویی نسبت به ظرفیت های ارزشمند هنرمندان بسیجی در سراسر کشور و تهدیدهای موجود پیش پای بسیج هنرمندان از سوی دیگر به قضاوت و ارزیابی نشست. در حالی که بسیاری از هنرمندان بسیجی مخلص موقعیتی برای دیده شدن و خلق اثر هنری ندارند، مرکز نشینانی هستند که از نام و نان عنوان بسیج ارتزاق می کنند اما از بسیاری شاخص های فرهنگ و هویت بسیجی فاصله گرفته و با خود باختگی نسبت به جریان هنری وامدار به هژمونی نفوذ صهیونیسم جهانی به دام افتاده و به پستوی اندیشه های آلوده به لیبرالیسم لغزیده اند.
اگر بسیجی بودن در میدان مسابقه ی شهادت طلبی و جهاد رخ می نمود امروز در عرصه هنر این عنوان برای اینان سکوی دست یابی به موقعیت ها و پست ها و تزئین نابلدی ها و مجوزی برای سد شکنی ها و بستری برای تجربه بی مهارتی ها شده است.
در دوره ای هنرمند بسیجی همه جان و آرزوهای خود را بر پای عقیده و آرمان انقلاب اسلامی فدا می کرد امروز هستند جریاناتی که به اسم هنرمند بسیجی از آرمان ها پله‌ای ساخته تا در مسابقه دنیا طلبی عقب ماندگی خویش را در پرتوی این اسب راهوار جبران نمایند و متاسفانه برخی از «حوزه» ها و نهادهای فرهنگی هنری بدون نگرانی از پاسخگویی و چتر نظارتی محمل این رخداد شده اند.
اگر چه گاه اندک تغییرات، کورسوئی از اصلاح مسیرها را نوید می دهد اما این کافی نیست، نام بسیج بر سر هر تشکیلات و سازمان و هر نهاد فرهنگی که می نشیند یا مدعی آن است، این رسالت تاریخی بر دوشش سنگینی خواهد کرد که با تقویت جبهه فرهنگی انقلاب در سمت درست تاریخ بایستد و بدون هراس و بدون جوسازی‌های جریان غرب زده و روشنفکر بیمار عرصه هنر، بر سر عهد خود برای بسیجی بودن و بسیجی عمل کردن، آنی غفلت نکنند و خود را وامدار سلبریتی های بی مایه نبینند؛ هنرمندانی که به وقت واقعه غیبشان می زند و از صحنه می گریزند و راه عافیت را در حفظ گرین کارت خود و سکوت در مقابل نسل کشی غزه و فریاد به وقت فتنه های داخلی می دانند.
راه برگشت به حقیقت بسیج و هنر بسیجی عبور از این خارستانی است که در غفلت بسیاری از مدیران و مسئولان طی سال‌های گذشته رقم خورده است. باید نه به نام آوینی بلکه به مرام شهید آوینی ها تمسک جست و «اوج» و «قرب» حقیقی الهی را در پرتوی اندیشه های ناب و رهنمودهای امامین انقلاب اسلامی یافت و بدون عذر به آن عمل کرد و زنجیر وابستگی ها و آقازاده گی ها و... را کناری زد و مردان مرد هنرمندی همچون شهیدان «آرمان» و «روح الله» و «حججی» ها را بر سر میدان آورد و هنر انقلاب اسلامی را به دست توانمند آنها به اوج حقیقی رساند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.