به گزارش سینماپرس، «محمد تقی فهیم» با انتشار یادداشتی با عنوان «سازمان سینمایی؛ جزیره جدا افتاده!؟» در روزنامه جام جم نوشت:
سازمان سینمایی چه میکند؟ کسی میداند؟ سینمای جهان با سرعت در حال پیشروی است. تغییرات تکنولوژیک متناسب با شرایط روز در سینمای دنیا دستخوش تحولات رو به جلو است و مهمتر از همه دراین روند متحول همچنان تاثیر گزاری خود را حفظ کرده است و ایضا این وضعیت سینماگران ما را هم تحت تاثیر قرار داده است. اما در اینجا علیرغم همداستانی سینماییها با جهان پیشرونده، ولی تشکیلات مدیریتیاش در بیبرنامهگی و وقت سوزندان منتظر تمام شدن دوره صدارت خود است. سالن سازی در بیش از ۱۰۰۰ شهر بی سینمای کشور چه شد؟ بودجهها چقدر است و چند پروژه مصوب و در مسیر تولید است؟ شاکله حمایتهای دولتی را چه موضوعات و محتوایی تعیین میکند ؟ و ...
انفعال تا این حد در هیچ دورهای از عمر مدیریت کلان سینما وجود نداشته است. این مدیریت برخی کنشها، اعتراضات یا مطالبات صنفی و غیره را علنا نادیده گرفته و بدون واکنش یا اعلام برنامهای عملا خود را از اتوریته قدرت یا ورود به پاسخگویی حذف کرده است. چه دوران معاونت و چه بعد از اینکه این تشکیلات به سازمان ارتقا یافت، همواره مدیران ارشاد تا زیر مجموعههایش، اعم از صنوف وابسته در خانه سینما تا بازوهای اجراییاش، در برابر اتفاقات و رویدادهای رخ داده و احتمال وقوع فعالانه میدانداری میکردند.
اما دراین دوره به نظر میرسد که دم و دستگاه دولتی جزیرهای جدا افتاده از سینما است. مراجعین و مکلفین و کلا گروهی از سینماییها یی که به انحای مختلف با سازمان مرتبطاند راه خودشان را میروند و بقیه خانواده سینما نیز بی توجه به وجود چنین سازمانی کار خودشان را میکنند و انگار نه انگار که اساسا جایی با عنوان سازمان سینمایی وجود دارد. همچنانکه همه میدانیم، سه فیلمساز ایرانی از کشورهای دیگر به مراسم اسکار معرفی شدند، مطابق اخبار منتشره و اعلام یکی از تهیه کنندگان معروف، نزدیک ۲۰ فیلم سینمایی به صورت غیر قانونی یا به تعبیر این روزها، زیر زمینی در حال تولید است، بخشی (۸۷ فیلمساز) با صدور بیانیه و سروصدا، خواستار حذف پروانه ساخت شدند، مطابق گزارش و تحلیل رسانههای کم برخوردار از امکانات و هدایای دولتی، جشنوارههای تا اینجا برگزار شده تحت قیمومت سازمان سینمایی در نازلترین ریخت و فرم و محتوا برگزار شدند، (خصوصا جشنواره فیلم کوتاه تهران با انتقال به محیطی غریبه با اندیشههای آرمانی واضحانه به تکهای جدا افتاده از بدنه سینما تبدیل شد) و.... ایا همه چیز به همینها ختم میشود؟
وقتی شاهدیم که وضعیت و موقعیت بخش زیادی از کادرهای پرسابقه و قدیمی در شرایط نامطلوب زیستی/شغلی روزگار میگذرانند متقابلاً بخشی دیگر از سینماگران توانمند و ذی نفوذ حالا سیاسی یا اقتصادی همه راههای قانونی را دور میزنند بیشتر متوجه میشویم که اگر قدرت تشکیلاتی سینما با همین دست فرمان جلو برود وضع ازاین هم بدتر میشود. خلاصه که دراین دوره رویکردها خود بخودی شکل میگیرند و از هیچ منظومه فرهنگی بالندهای تبعیت نمیکنند البته که اگر به واقع قرار است سینما همانند بسیاری از کشورها تابع بازار آزاد و فضای عرضه و تقاضا باشد که قاعدتاً همین قاعده باید به قانون تبدیل و مدون و اعلام شود که نمیشود.
آئیین نامههای کهنه و مدیریت مکلف به اجرای انها در تضاد با سیر حرکتی سینماییها و جهان است و این وسط سازمان سینمایی چه کاره است؟ واقعا این سازمان چرا موضعاش را در برابر تولید فیلمهای زیر زمینی اعلام نمیکند و راهکار امروزینی برای ان ندارد؟ یا تعطیل کند یا کارشناسانه برای به سامان رسیدن این وضعیت اقدام کند. با شوراهای موجود میخواهد چه کند؟ اگر قانونی است چرا سکوت کرده است و اگر نبودنش باعث رشد و توسعه و گسترش خلاقیت میشود، چرا بازهم سکوت و انفعال به خرج میدهد و ...اینجا که دیگر امید به باران و تغییر جو و آمدن ابرهای بارانزا درکار نیست، هست؟
ارسال نظر