جمعه ۲ تیر ۱۳۹۱ - ۱۰:۳۵

نگاهی به فیلم «آزمایشگاه»

لیز خوردنی بی انجام بر پوست خربزه

آزمایشگاه

محسن سلیمانی فاخر

«آزمایشگاه» یک کمدی اسلپ استیک یا بزن و بکوب پرحرکت و جنجال و زد و خورد و متکی بر حوادث و تصادم‌های فیزیکی عجیب و غریب است و اثر پیش پا افتاده ای است که می شد با محتوای نسبتا خوب خود با فرمی امروزی به اثری قابل قبول تبدیل شود که همچون کمدی های میری و ظهوری در دهه 50 به درگیری‌های سه دست و پا چلفتی مبدل شده تا جایی که میکروفون در صحنه جشن فارغ التحصیلی در چندین دقیقه با بازی تعجب برانگیز رضا کیانیان کفر تماشاگر را در می آورد.

حمید امجد که خود را وام دار و دنباله رو بهرام بیضایی می داند با این اثرش ثابت کرد که اگر در همان فضای تئاتر گام بردارد موفق تر خواهد بود. او با ریتمی تئاتر زده می توانست داستان خود را در پلاتویی همچون یک محیط آزمایشگاه بیان کند اما با لوکیشن هایی که چندان در خدمت فضا نیستند صرفا به تغییر فضا و رنگ کمک کرده است .

فیلم اوج مشخصی ندارد در برخی سکانس ریتم با شتاب و در برخی نماها کندی حرکت مشاهده می شود. این اثر فیلمی کلیشه‌ای است ، فیلمساز باید بداند که دوران این کمدی های بزب و بکوب به پایان رسیده است و اگر با قصه خوبی که دارد - لااقل با بدنه سینما متفاوت است – فرم و شیوه سنگین تری را انتخاب می کرد، نتیجه فیلم سربلند بود.

در داستان فیلم آمده که یک جوان خجالتی شهرستانی است که با رتبه اول از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده است. او برای استخدام به آزمایشگاه یک بیمارستان می‌آید، اما از لحظه اول با روابط و رقابت‌های آشکار و پنهان حرفه‌ای و عاطفی رو‌به‌رو می‌شود. او یک آدم ساده لوح است که پس از چهار سال تحصیل با رتبه یک هنوز ابتدایی ترین موارد زندگی را نمی داند این مشخص ترین تناقص در قصه گویی است یا نحوه استخدام، جواب اشتباه دادن آزمایشات و رستوران گیاهی و نسبت دروغین به بیماری سرطان یک جوان تحصیل کرده که درحتی در قالب یک کمدی فانتزی هم نیست چه تعبیری دارد.

واقعا کجای این فیلم در قامت عنوان کردن یکی از فیلم های تولید شده در کارنامه رقابتی یک سال سینماست . فیلم با عاریت گرفتن ازکلیشه های فیلم های مدرن طنز دنیا ملغمه ای شده که به موزیک تند و دائمی، تداعی کننده تام و جری نازل و فیلم واره ای است.
کمدی این اثر لحظه ای و نامتعارف بوده و هرآن به سمتی می پرد. قالب، فرم و دیالوگ ها از یک روند ثابت و مشخصی پیروی نمی کنند. «آزمایشگاه» با خود رو راست نیست حتی اگر مشخص بود که در چه فضایی حرکت کند می توانست لااقل نمونه و بازگشت موفق به فیلم های مرد عوضی و مومیایی محمد رضا هنرمند بود که متاسفانه حتی نتوانسته از نمونه ایرانی خود استفاده مطلوبی برد.

آزمایشگاه فیلمی است که در آن حرکات بدنی نقش اول را بازی می‌کنند و نمونه‌ ای قدیمی از دلقک‌بازی خنده‌آور و سر خوردن بازیگر بر روی پوست خربزه و موز است.

پ پ/ ع ک

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.