سینماپرس- یکی از آرمان هایی که سینمای ایران دنبال می کند تسریع حل مشکلاتی است که سینمای ایران را سال ها و حتی ها دهه ها درگیر خود می سازد این اتفاق در دولت دهم با شکل گیری شورای عالی سینما رخ داد. شورایی ریاست جمهوری با حضور در این شورا از نزدیک با دغدغه ها و نگرانی های اهالی سینما آشنا می شد و تنها به شنیده ها بسنده نمی کرد. چراکه یکی از معضلاتی که در تصمیم گیری ها در مورد سینما نقش داشت شنیده هایی بود که درست یا غلط به ریاست جمهوری منتقل می شد در حالیکه با حضور ریاست جمهوری در این شورا لمس مشکلات از سوی وی اتفاق افتاد و جریانات سینما با روند سریع تری حل شد.
در حقیقت شورای عالی سینما برای نخستین بار در کشور سینمای ایران را در جایگاهی قرار داد و وارد جریانی کرد که نظر مسئولان درجه یک کشوری را در راستای اهمیت به سینما به خود جلب کرد. شورای عالی سینما متشکل از نمایندگان ویژه رییسجمهور، براساس تصویبنامه شماره ۱۶۳۹۳۴/۴۵۱۷۵ مورخ۲۴/۷/۱۳۸۹ هیئت وزیران، به استناد اصول یکصد و بیست و هفتم و یکصد و سی و هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان عالیترین مرجع سینمای کشور تشکیل شد و در حقیقت تشکیل شورای عالی سینما در دولت دهم نخستین قدمی شد تا با وارد شدن مسئولان رده بالای كشور در این شورا آنها اهميت و حساسيت سينما در كشورمان را بیشتر درک کنند و برای حل بسیاری از رخدادها اقداماتی سریع انجام دهند تا همین مشکلات برای بدنه سینما اصطکاک ایجاد نکند. حل شدن مشکلاتی از جمله معضل ماليات اشخاص حقيقي و حقوقي سينما كه از سال 81 شروع شد، نشان از این داشت که این شورا تا چه اندازه می تواند روند فعالیت های یک سازمان سینمایی و حل مشکلات سینمایی که پشت درها مانده است را تسریع کند.
اما با نزدیک شدن به پایان دولت دهم و فرد محوری بودن تصمیم گیری های دولتی به ویژه در موضوعات فرهنگیهنری بیم آن می رود که شورای عالی سینما که عمر کوتاهی دارد پیش از آنکه ثمر دهی کند فراموش شود و انحلال آن در دولت یازدهم رخ دهد. چراکه در بسیاری از تصمیم گیری ها دیده شده که مدیر، ریاست و شخص اولی که صلاحیت نظر بر موضوع فرهنگی و هنری را دارد نه تنها حرکت مدیر قبلی را ادامه نمی دهد بلکه تمام قوا را بر آن می گمارد که حرکت و اتفاقات انجام شده در فرآیندهای مدیرتی را بدون توجه به موثر بودن یا نبودن آن ندید بگیرد و تصمیمات اجرایی شده در مدیریت پیشین و حتی دولت قبل را منسوخ کرده و ناکارآمد جلوه دهد.
به نظر می رسد شورای عالی سینما علی رغم تلاش هایی که برای ثبت آن صورت گرفت از این قاعده مدیریتی در ایران مستثنی نیست و سینماگران نیز در نشست های تبلیغاتی که تاکنون با سینماگران داشتند نه تنها حرفی از شورای عالی سینما و سرنوشت آن نزده اند بلکه به هیچ موضوع کلانی در مورد سینما اشاره نکرده اند و خواسته ها و سوال های آنان به چند موضوع شخصی محدود شده است و همین امر موجب شده تا نتوان دیدگاه دولت و نگاهش را به سینما ارزیابی کرد.
گرچه نگاه ایده آل گرای جواد شمقدری برای مدیریت سینما توانست سازمان سینمایی را به ثبت برساند و شورای عالی سینما را که با حمایت ریاست جمهوری و وزیر ارشاد به سرانجام رسید وارد بنده سینما کند اما همچنان مشخص نیست آیا این شورا با بسته شدن کتاب دولت دهم به عمر خود پایان می دهد یا اینکه به عنوان امری موثر در سینما به کار خود ادامه می دهد.
انتهای پیام/ن.ف
ارسال نظر