سینماپرس- برنامه هفت این بار به بررسی دو فیلم «گلوگاه» به کارگردانی محمد ابراهیم معیری و فیلم بیتابی بیتا به کارگردانی مهرداد فرید پرداخت. فیلم نخست با حضور کارگردان و کامران تفتی به عنوان یکی از بازیگران اصلی این فیلم تحلیل شد که البته بیش از نقد، میتوان نام معرفی بر آن گذاشت. باید گفت که انتقال اطلاعاتی درباره فیلم از زبان کارگردان یک فیلم از نقاط قوتیست که هفت را در میان برنامههای مختلف سینمایی ارزشمند میکند. اما باید دانست که این اطلاعات علاوه بر بیان ملموس تجربیات کارگردان در جریان تولید فیلم، باید دانش مخاطب را نه فقط از محتوای فیلم، که درباره فضای حرفهای و نکات حایز اهمیت در تولید فیلم بالا برد.
در حقیقت باید این نکته را در نظر داشت که تنها هدف از معرفی فیلم، تشویق مخاطبان به دیدن آن و در واقع تبدیل یک آیتم تلوزیونی به تبلیغات نیست! مخاطبی که مقابل گیرنده تلوزیونی خود مینشیند، باید در ازای زمانهایی که صرف یک آیتم تخصصی سینمایی میکند؛ درباره نکات حایز اهمیت در تولید فیلم به سطح تازهای از آگاهی دسترسی پیدا کند. در واقع یکی از رسالتهای اصلی برنامههایی چون هفت تربیت مخاطبان حرفهای برای سینماست. مخاطبانی که قادر باشند پس از مشاهده یک فیلم به شکلی دقیق درباره آن به تحلیل بپردازند، ارزشهای آن را بیابند و کاستیهایش را درک کنند. آنچه سبب میشود تا سینمای ایران به تدریج به فضایی جدی و حرفهای بدل شود. در حقیقت حضور مخاطب حرفهای اجازه اکران فیلمهای ضعیف و شتابزده را از سینمای یک جامعه میگیرد. از این رو تربیت مخاطب به عنوان رویه دوم سکه سینما از اهمیتی انکار ناپذیر برخوردار است. اما در واقع مادامی که مخاطبان سینما قادر به تشخیص ویژگیهای منحصر به فرد یک فیلم نباشند؛ رقابت بر سر جذب مخاطبان در میان فیلمسازان رخ نخواهد داد.
علاوه بر این؛ از یک سو باید ذهن مخاطب را به تحلیل روایت داستان سوق دهد و از سوی دیگر او را با ظرافتهای خلق یک اثر سینمایی آشنا کند. این شناخت نیز در تبدیل مخاطب به تحلیلگر حرفهای فیلم اثرگذار است و در نهایت به ارتقای سینما خواهد انجامید.
اما هفت این هفته بخشی دیگر را نیز به نقد فیلم «بی تابی بیتا» تخصیص داد، که میتوان اثربخشی آن را به عنوان یک نقد جدی در حوزه سینما از نظر گذراند. این بخش که با حضور «رضا درستکار» و «جواد طوسی» انجام گرفت؛ در واقع رویکردی سنتی به نقد بود و علیرغم آنکه نشانههای بینامتنی را در تحلیل از نظر گذراند؛ در نهایت نقدی عاری از غرضورزی به مخاطب خود ارائه نکرد. آنچه در این بخش بیان شد، ذهن مخاطب هفت را تنها در یک راستا هدایت میکرد و آن عدم امکان تبدیل یک منتقد سینما به یک کارگردان موفق بود. در حقیقت باید یک نکته را در نقد در نظر گرفت و آن قضاوت صادقانه، تحلیل رویکردها و نقاط ضعف و قوت یک اثر سینمایی عاری از حب و بغض و نتیجه گیری زودهنگام است.
نقد جدا کردن سره از ناسره نیست. در واقع آنچه نقد بیتابی بیتا را علیرغم صداقت منتقدانش نامطلوب جلوه میداد، فراموش کردن نقاط قوت داستان و بررسی اثر از جنبههای مختلف بود. حرکات دوربین، صدابرداری، میکس و تدوین و دیالوگهای داستان موضوعاتی بود که در سراسر این نقد هرگز به آنها اشارهای نشد. در نهایت تنها نتیجهای از پیش تعیین شده را به شکل یک بسته پیشنهادی مقابل روی مخاطب گذاشت و آن رد مطلق فیلم بود؛ در حالی که رسالت نقد فراتر از رد یا قبول مطلق یک اثر سینماییست.
انتهای پیام/ن.ف
ارسال نظر