سینماپرس- مخاطبان سینما، فیلم های مورد علاقه خود را «انتخاب» و سپس به تماشای آن می نشینند. آنها معمولا دوست دارند بر پرده سینما شاهد داستان های عجیب و مهیج، ایده های بکر و ناب و صحنه هایی سرشار از جلوه های ویژه باشند اما در تلویزیون جنس ارتباط مخاطب با یک اثر تلویزیونی شکل دیگری دارد. مخاطب تلویزیون به انتخاب های مختلفی دسترسی دارد و به فاصله چند ثانیه، از شبکه ای به شبکه دیگر می رود. سازندگان فیلم ها و سریال های تلویزیونی معمولا به این مساله توجه دارند و به همین دلیل تلاش می کنند تا تولیدات آنها به گونه ای نباشد که مخاطب با از دست دادن بخشی از داستان، دیگر امکان ارتباط با کلیت اثر را نداشته باشد.
یکی از شیوه های رایج ساخت آثار نمایشی برای شبکه های مختلف تلویزیونی سریال های دنباله دار با یک مضمون مشترک و گاه یک شخصیت واحد است. چنین سریال هایی با شکل دهی به یک شخصیت خاص و پرورش آن، زمینه ای را فراهم می کنند تا این شخصیت با حضور در داستان ها و رویدادهای مختلف، به بیان ماجراهای مختلف بپردازد و مخاطب را با خود همراه کند. سریال هایی مانند: «پوآرو»، «خانم مارپل» و «ماجراهای شرلوک هولمز» نمونه های مثال زدنی این نوع از برنامه سازی است. در میان تولیدات داخلی نیز سریال «پایتخت 1 و 2» نمونه ای از این شکل برنامه سازی است که در آن سازندگان برنامه با پرورش دادن چند شخصیت و تبدیل شدن این شخصیت ها به کاراکترهای محبوب مخاطبان، زمینه ای را فراهم می کنند تا در قسمت های بعدی این شخصیت ها در موقعیت های مختلف قرار بگیرند و مخاطب را با خود همراه کنند.
داوران، شخصیت های قابل ادامه تلویزیونی
تا چند هفته قبل شبکه دو سیما سریالی تلویزیونی با نام «داوران» را پخش می کرد که فضای کلی آن تاحدود زیادی واجد این ویژگی بود. این سریال داستان خانواده ای سه نفره را روایت می کرد که از دو برادر و یک خواهر تشکیل شده بود. برادر بزرگ تر جلال داوران (با بازی مسعود رایگان) جایگاهی شبیه پدر خانواده را نیز داشت. علیرضا ( با بازی ایوب آقاخانی) و نوشین ( با بازی پریوش نظریه) دیگر اعضای این خانواده را تشکیل می دادند. این سه نفر یک دفتر وکالت مشترک داشتند و هر بار با ورود یک موکل به این دفتر، ماجرایی تازه شکل می گرفت که با پی گیری یکی از این وکلا به نتیجه می رسید و داستان دو قسمت از این سریال را شکل می داد.
در سریال داوران علاوه بر پی گیری این داستان ها، بخش هایی از زندگی این خانواده نیز روایت می شد. مثلا در یک قسمت شخصیت پسر علیرضا و همسرش مورد توجه سریال قرار می گرفتند و در قسمتی دیگر، فرزند نوشین به یکی از شخصیت های داستان تبدیل می شد تا ضمن بیان قصه اصلی، نوعی شخصیت پردازی درباره دیگر افراد حاضر در داستان نیز صورت گیرد و مخاطب با آنها نیز آشنا شود.
این شیوه داستان پردازی، تاثیر قابل توجهی در علاقمندی مخاطب به این شخصیت ها داشت و آشنایی با انگیزه ها، روحیات و تفاوت های فردی این شخصیت ها سبب می شد تا مخاطب بتواند قصه سریال را با علاقمندی بیشتری دنبال کند. مثلا جلال داوران شخصیتی بسیار محکم، غیر قابل نفوذ و جدی است که حتی حاضر است برای انجام برخی کارها از موکلان خود پول دریافت نکند. او نمونه یک شخصیت اصطلاحا «فساد ناپذیر» است که به لطف بازی خوب مسعود رایگان، به خوبی در ذهن مخاطب ماندگار می شود. اضافه شدن جزئیاتی همچون: حضور جلال داوران در جبهه و نیز یک عشق نافرجام، جذابیت های بیشتری به این نقش می دهد.
شخصیت دیگر داستان «علیرضا»، با وجود نزدیکی به روحیات جلال، شخصیتی علاقمند به رفاه و زندگی لوکس است و همین مساله سبب می شود تا در یک پرونده، آپارتمانی صد میلیونی را از یکی از موکلان خود خریداری نماید و در نهایت این مساله به نقطه ضعف خانواده داوران تبدیل شود. نقطه ضعفی که در ادامه داستان، سرنوشت این خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد. نوشین نیز یک زن زیرک و منطقی است که در یک پرونده موفق به کشف جزئیات روابط سوال برانگیز اعضای یک خانواده می شود.
پردازش درست و جذاب این شخصیت ها نقطه قوتی است که می تواند سریال داوران را در قسمت های متعدد قابل تماشایی کند. یعنی می توان با قرار دادن این شخصیت ها در یک سریال طولانی مدت، فضایی را فراهم کرد که هر بار یکی از این شخصیت ها به پی گیری یک پرونده یا رویداد بپردازد و در نهایت آن را به نتیجه برساند. در تلویزیون ایران نمی توان نمونه های چندانی برای این شکل از داستان پردازی مشاهده کرد و اغلب سریال های تلویزیونی، داستان های خود را محدود به روایت قصه هایی پیوسته و یا ناپیوسته در قالب سریال های 20 تا 50 قسمتی می کنند که گاهی مخاطب با از دست دادن چند قسمت، دیگر امکان برقراری ارتباط با کلیت سریال را ندارد اما قصه ای از جنس سریال داوران، این زمینه را دارد که مخاطب با تماشای هر یک از اپیزودهای آن، با همان قسمت ارتباط برقرار کرده و از تماشای داستان لذت ببرد.
وکلایی که قصه را پیش می برند
موضوع های مطرح در سریال داوران، قصه های پلیسی ـ جنایی با حال و هوایی اجتماعی هستند. در اغلب سریال های تلویزیونی گره چنین قصه هایی به دست چند پلیس، چند وکیل و گاه خود قربانی و گناهکار باز می شود اما نقش محوری در سریال داوران، به عهده وکلای حاضر در سریال است. تمرکز سازندگان اثر بر وکلا، نکته قابل اهمیتی است که سبب شده داستان دچار پراکندگی و پُرگویی نشود و مخاطب صرفا با یک شخصیت ـ به عنوان نماینده قانون ـ مواجه شود. در سال های گذشته نمونه های دیگری از این شکل از قصه ساخته شده بود که در آن شخصیت های وکیل به «کارآگاه خصوصی» تبدیل و در قد و قامت یک پلیس، پرونده ها را دنبال می کردند اما سریال داوران تا حدود زیادی از این شکل از پردازش داستان پرهیز کرده و وکلای حاضر در سریال، کمتر به سراغ «پلیس بازی» می روند و بیشتر از شیوه های استدلالی برای کشف حقیقت بهره می برند. مزیت انتخاب این شیوه برای روایت داستان این است که یک وکیل برخلاف پلیس، نیازی به اعمال و رفتار اکشن، استفاده از اسحله، تعقیب و مراقبت و... که در تولید یک اثر کارهایی هزینه بَر هستند ـ ندارد و به سادگی می تواند با حضور در یک محل،ماجرایی را بررسی کند حال آنکه برای توجیه و باورپذیر کردن حضور پلیس در یک مکان، نیاز به امکانات و ابزارهای مختلفی است.
پلیس بازی وکلای این سریال، به چند نمونه خاص محدود می شود که مشخصا یکی از آن ها در داستان «آخرین دیدار» رخ می دهد که جلال از سطل زباله خانواده ای که به آنها مشکوک است، برگه پرداخت عوارض پیدا می کند و متوجه گِلی بودن لاستیک اتوموبیل یکی از مظنونان ماجرا می شود. در سایر موارد شیوه های استدلالی دستمایه کشف حقیقت قرار می گیرد و با توجه به ادبیات حاکم در داستان و جملات رد و بدل شده میان شخصیت ها، احساس می شود که سازندگان سریال بر مباحث حقوقی و نوع روابط میان وکلا تلسط کامل و خوبی دارند و در این زمینه تحقیق و پژوهش گسترده ای انجام داده اند تا هم بر این مباحث مسلط شوند، هم دیالوگ ها شکل قابل فهمی بگیرد و هم اینکه از دل این روابط، قصه های داستان بیرون بیایند.
آنچه که داوران کم دارد
سریال داوران که اپیزودهای مختلف آن توسط احمد امینی و بیژن میرباقری کارگردانی شده اند، نکات قابل توجه فراوانی دارد و «انتخاب مناسب بازیگر» یکی از این موارد است. در سال های اخیر اغلب سریال های تلویزیونی به سراغ انتخاب چهره های شناخته شده برای ایفای نقش رفته اند اما در سریال داوران برخلاف این روال، بازیگرانی انتخاب شده اند که اغلب آنها چهره هایی شناخته شده نیستند. این انتخاب ها در مورد نقش های فرعی بسیار خوب از آب درآمده و بازی های قابل توجهی از این بازیگران ناشناخته در سریال ملاحظه می شود.
سریال داوران برخلاف کارهای پلیسی، سریال خلوتی است و در آن همه عناصر به گونه ای انتخاب شده که ضمن نزدیکی به واقعیت، چندان شلوغ و پُرحجم نباشند. مثلا در هیچ کدام از صحنه های فیلم شاهد مبلمان عجیب و غریب، خانه های آنچنانی و... نیستیم و در اغلب صحنه ها نوعی سادگی دیده می شود. چهره های حاضر در سریال به شدت به چهره های عادی در جامعه نزدیک هستند و حتی موضوع ها نیز به گونه ای انتخاب شده اند که برای اغلب مخاطبان قابل لمس باشد. موضوع هایی مانند: قتل اتفاقی، مسائل مربوط به خانه، اختلاف های زناشویی و... که در زندگی اغلب خانواده های شهری وجود دارد و می تواند حاوی این هشدار باشد که آنچه مخاطب در قالب قصه در این سریال مشاهده می کند، هر لحظه در کمین خود او نیز هست!
نکته دیگر درباره این سریال «عدم پخش خلاصه قسمت گذشته» در ابتدای قسمت جدید است. در مصاحبه عوامل سریال، به این نکته اشاره شده که داوران مجموعه ای متشکل از هفت تله فیلم است که در قالب دو قسمت یک سریال به صورت دو شب متوالی پخش می شود. این مساله که یک تله فیلم به دو قسمت تبدیل و به صورت یک داستان دو قسمتی نمایش داده شود، یک وجه ماجرا است اما زمانی که مخاطب با بخش دوم یک تله فیلم در شبی دیگر مواجه می شود، اگر در ابتدا با پخش یک خلاصه، از روند قصه در بخش اول آگاهی پیدا کند، به تماشای اثر بیشتر ترغیب می شود اما زمانی که چنین اتفاقی رخ ندهد و بدون هیچ پیش زمینه ای به تماشای آن اثر بنشیند، امکان برقراری ارتباط با آن قسمت را ندارد.
نکته قابل ذکر دیگر درباره سریال، موسیقی آن است که در برخی قسمت ها تناسب زیادی با داستان دارد و در برخی دیگر از قسمت ها ناگهان محو می شود. مثلا در قسمت آخرین دیدار، نوای پیانو بر روی صحنه های بازسازی صحنه قتل بسیار تاثیرگذار است اما در اپیزود «مخفیانه» حجم موسیقی بسیار اندک است و سکوت حاکم بر سریال برای مخاطب گاهی آزار دهنده می شود. تلویزیون یک رسانه عمومی است و با فیلم سینمایی که مخاطب در سینما به تماشای آن می نشیند، تفاوت دارد. سلیقه اغلب مخاطبان تلویزیون اینگونه است که هنگام تماشای صحنه های حسی و عاطفی، شنونده موسیقی نیز باشند تا حس و حال آن صحنه تشدید شود اما در همین اپیزود مخفیانه، بر روی صحنه به هوش آمدن مادری که در بیمارستان بستری و در آستانه مرگ بوده، هیچ نوع موسیقی شنیده نمی شود. در اپیزود «عکس یادگاری» نیز موسیقی در یک حداقل است و حتی در صحنه ای که دو فرد خلافکار وارد دفتر وکیل شده و اتاق را به هم می ریزند، موسیقی شنیده نمی شود حال آنکه در اغلب فیلم ها و سریال ها، چنین صحنه هایی را یک موسیقی جذاب همراهی می کند.
نکته پایانی درباره سریال داوران، شبکه پخش کننده آن است. به نظر می رسد شبکه چهار سیما برای پخش این سریال مناسب تر باشد. دو سال قبل شبکه چهار سیما سریال «رازهای یک خانه» ساخته حمید لبخنده را پخش کرد که به لحاظ موضوع و ساختار، اثر متفاوتی با دیگر آثار نمایشی بود و به همین دلیل در زمان پخش، مخاطبان خاص خود را نیز داشت. سریالی از جنس داوران که شباهتی به آثار رایج تلویزیونی ندارد، قطعا با انتخاب شبکه مناسب تری برای پخش، بازتاب بهتری می یافت و البته ادامه تولید آن با قصه هایی جدید، می تواند برای مخاطبان خاص تلویزیون زمینه ای برای تماشای یک سریال خاص را فراهم آورد.
انتهای پیام/ ف.م ـ ب.ب
ارسال نظر