روشن در رابطه با قرار گرفتن در فضای جنگ و رابطه آن با موفقیت آثاری جنگی در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس دست گفت: بخشی از این موضوع برمی گردد به توانایی یک بازیگر و هنر او در بازی کردن نقش.اما درمورد کارگردان و نویسنده اثر باید بگویم که اگر هر فردی فضای جنگ را از نزدیک لمس کرده باشد قطعا می تواند آن فضا را بهتر به تصویر بکشد.
او در این باره ادامه داد: یادم است در سالهای جنگ به خاطر شغل پدرم که تکنسین هواپیما بودند ما در پایگاه هوایی بوشهر زندگی می کردیم و من همه آن اتفاقات را از نزدیک دیده بودم و با آن ها غریبه نبودم.
وی درباره رابطه اش با نقش عارفه در سریال «قفسی برای پرواز» چنین گفت: در این سریال سکانس هایی داشتیم که سراسر بمباران و تیراندازی بود و معتقدم اگر در کودکی ام آن صحنه ها را ندیده بودم راحت نمی توانستم با نقشم ارتباط بگیرم و مثل عارفه بترسم. در کل بازی در این نقش دائم برایم نوستالژی داشت.
بازیگر سریال «دارا و ندار» ادامه داد: در آن سالهای جنگ به مهد کودک می رفتم و تنها چیزی که در ذهنم پررنگ باقی مانده ترس،بمباران و آژیر زرد و قرمز است یادم است یک بار در مهد با بچه ها در حال بازی بودیم که یکدفعه با صدای هواپیماهای دشمن ناخودآگاه به این سمت و آن سمت می دویدیم ،یکبار هم که با برادرم در حال بازی کردن بودیم اعلام آژیر خطر کردند و همه چراغ ها خاموش شد و به حیاط که رفتیم دیدیم که دو هواپیما در حال تعقیب یکدیگرند و همه اینها ترس عجیبی را در ذهنمان ماندگار کرد.
روشن افزود: یادآوری آن فضا هنوز که هنوز است آزارم می دهد چرا که سراسر ترس و دلهره و اضطراب بود و اینها را باید در موقعیتش قرار بگیری تا درک کنی. یادآوری جزیره مینو و مکان هایی که هنوز مین هایش خنثی نشده بود تک تک لحظاتش برایم نوستالژی داشت.
او از بازخوردهای این سریال چنین گفت: همان زمان پخش به ما می گفتند مردم از جنگ خسته شدند اما برایم جالب بود که خیلی ها هنوز هم بابت بازی در آن سریال از من تشکر می کنند.
بازیگر نقش عارفه درباره لهجه آبادانی اش در این سریال گفت: من خودم اصالتا آبادانی نیستم و با کمک های احمد کاوری(دستیار کارگردان) توانستم با لهجه جنوبی بازی کنم که در بازخوردها هم دیدم که مردم از لهجه ام راضی اند.
او ضمن اشاره به موفقیت این سریال افزود: به عقیده من دلیل موفقیت «قفسی برای پرواز» هم در این بود که بخش عاطفی جنگ را به خوبی نشان داده بود.
روشن ادامه داد: در هر حال جنگ تحمیلی بخشی از تاریخ ایران است که نمی شود نادیده اش گرفت و فکر هم نمی کنم که فراموشی و یا نساختن آثار جنگی کار درستی باشد چرا که یادآوری اش می تواند ارج نهادن به افرادی باشد که در آن سالها فرزندان و خانواده شان را از دست داده اند.
او درباره جذابیت آثار دفاع مقدسی در حال حاضر گفت: بستگی به آدم ها دارد برای مثال خانواده من زمانیکه سریال یا هر اثر دیگری در رابطه با جنگ می بینند به سرعت خاطرات آن زمان برایشان زنده می شود و شروع به صحبت کردن درباره اش می کنند.
بازیگر سریال اغما در ادامه گفت: خیلی ها می گویند اغما بهترین کاری بود که بازی کردی چرا که در آنجا به خاطر حضور در کنار کارگردانی مثل سیروس مقدم و بازیگرانی چون امین تارخ و ... بازی ام دیده شد اما هنوز هم معتقدم که قفسی برای پرواز به کارنامه کاری ام اعتبار بخشیده و هنوز هم دوستش دارم چرا که برایم سراسر خاطره بود.
او درباره شرایط تولید این سریال ادامه داد: حدود سی روز در آبادان بودیم و مابقی را در شهرک دفاع مقدس و شهرهای اطراف تهران تصویربرداری کردیم.
او در پایان ضمن اشاره به اینکه تمام این کار برایم خاطره بود افزود: مهم ترین خاطره ام مربوط به برخوردم با بازیگران اهوازی بود که نقش سربازهای عراقی را ایفا می کردند.برای همه گروه جالب بود زمانیکه آنها کلاه قرمز بر سر می گذاشتند من ناخودآگاه یاد دوران جنگ می افتادم و با آنها برخورد می کردم و زمانیکه کلاه از سرشان برمی داشتند مثل یک فرد عادی با آنها صحبت می کردم.
انتهای پیام/م/ن.ف
ارسال نظر