سینماپرس ـ فضه میرباقری/ فیلم سازان می توانند فیلم هایی دیدنی و جذاب بسازند اما گاهی زندگی شخصی و اجتماعی و حتی روند ساخت فیلم های آنها نیز می تواند جذاب و گاه دیدنی تر از خود فیلم هایشان باشد. این همان انگیزه ای است که سبب شده نوع خاصی از فیلم سازی مستند شکل بگیرد و طی آن فیلم سازان، بازیگران و دست اندرکاران یک اثر به سوژه یک فیلم مستند تبدیل شوند.
این فیلم سازی زیر مجموعه نوع خاصی از مستند سازی با عنوان «مستند پرتره» شناخته می شود که در نمونه های بین المللی آن می توان نمونه های فراوانی را ذکر کرد. آشنایی بسیاری از مخاطبان با شخصیت هایی همچون: جان اف کندی، مهاتما گاندی، چرچیل و... به واسطه تماشای چنین فیلم هایی بوده است. حتی در نمونه های داخلی نیز فیلمی با این ساختار درباره امام خمینی (ره) ساخته شده که بارها از شبکه های مختلف تلویزیونی پخش شده است. در شاخه سینمایی و تلویزیونی هم فیلم های فراوانی درباره فرانسین فورد کاپولا، استنلی کوبریک، مارتین اسکورسیزی و... در قالب فیلم پرتره ساخته شده است.
در چند سال اخیر ساخت فیلم های اینچنینی درباره سینماگران ایرانی هم رواج یافته است. خسرو سینایی، محمد رضا اصلانی، داریوش مهرجویی و مسعود کیمیایی فیلم سازانی هستند که تاکنون درباره آنها فیلم های مستند پرتره ساخته شده است. مسعود کیمایی رکورد دار چنین فیلم هایی است. قیصر چهل سال بعد (ساخته مسعود نجفی)، متروپُل در لاله زار (بابک برزویه)،9 مستند درباره 9 فیلم کیمیایی (نیما حسنی نسب)، بعد از درخشش (نادر طریقت)، به شرط عشق و سوار خسته ميتازد (المیرا مقدم) نام فیلم هایی است که درخصوص این فیلم ساز ساخته شده است. اخیرا نیز خبری درخصوص ساخت مستندی 120 دقیقه ای با نام کمان تیرخورده (آرش سنجابی) در رسانه ها منتشر شد. مستندی که سازنده آن ضمن اذعان به آثار مختلف ساخته شده درباره کیمیایی، گفته است در این اثر کاری کاملا متفاوت درباره این سینماگر ساخته می شود و همه چیز دربارهی کیمیایی، سینما، ایدئولوژی و آثار ادبیات داستانی او مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت.
فیلم سازی مانند کیمیایی سوژه جذابی برای هر فیلم سازی است. درباره جنبه های مختلف کاری و حتی زندگی شخصی این فیلم ساز کنجکاوی های فراوانی وجود دارد اما تماشای اغلب فیلم های ساخته شده درباره وی نشان می دهد سازندگان این آثار صرفا به نکوداشت شخصیت هنری این فیلم ساز پرداخته و کمتر به سراغ نقد جنبه های مختلف کارنامه کاری وی رفته اند. بخش عمده ای از این مستندها طی گفت و گو با دست اندرکاران این آثار و هنرمندانی شکل می گیرد که در آثار کیمیایی ایفای نقش کرده اند. اغلب آنها نیز نگاهی تمجید آمیز و ستایش گونه نسبت به این فیلم ساز دارند؛ به گونه ای که اگر بخش های مختلف این مصاحبه ها از یکدیگر جدا شود، تفاوت چندانی با هم نداشته و حتی قابل تشخیص نیست که کدام مصاحبه مربوط به کدام فیلم است.
البته کیمیایی فیلم ساز شناخته شده ای است که آثار درخشانی در سینمای ایران خلق کرده اما در سال های اخیر این فیلم ساز دچار نوعی رکود ذهنی شده و ساخته های او حتی تعجب طرفداران وی را نیز برانگیخته است. اعتراض آخرین ساخته شسته ـ رفته و سر و شکل دار این فیلم ساز است اما پس از آن در ساخته های وی سردرگمی، عدم انسجام، آشفتگی و... به چشم می خورد اما چنین مواردی کمتر در آثار ساخته شده درباره استاد نمود دارد و فیلم سازان همواره در مواجهه با شخصیت این فیلم ساز، مجذوب وی شده و قید انتقاد و تحلیل جدی کارنامه او را زده اند و در نهایت این مساله سبب شده تا فیلم های اینچنینی با وجود نقاط جذاب و قابل توجه، به آثاری تبدیل شوند که صرفا در مراسم بزرگداشت استاد قابل نمایش هستند حال آنکه این نوع آثار می توانند به فیلم هایی تبدیل شوند که مورد استناد قرار گرفته و به منابعی تاریخی تبدیل شوند.
امیدواریم فیلم آخری که قرار است درباره این فیلم ساز ساخته شود، تفاوت هایی جدی و آشکار با ساخته های قبلی داشته باشد و حداقل حرفی تازه از زمانه و یا تحلیلی جدی در آن موجود باشد تا اگر در سال های بعد نیز مخاطب به پای تماشای آن نشست، با اثری جدی و تامل برانگیز مواجه شود، نه اثری که صرفا در مدح و رسای یک سینماگر ساخته شده است.
انتهای پیام/
نظرات