به گزارش خبرنگار سینماپرس، «نازنين» جديدترين محصول پويافيلم و بازگشتي است به وضعيت اين دفتر پيش از اكران عمومي فيلم «خصوصي». مدت زيادي نيست كه از اكران«نازنين» مي گذرد و در اين مدت توانسته به فروش ۳۱۶ ميليوني دست يابد، در آمارها رقابت تنگاتنگي با «استرداد» دارد. بنابراین این پرسش پیش میآید كه آيا سينماي ايران در تعاريف مخاطب شناسي تغييري كرده است يا خير؟ اين رقابت مي تواند يك سند مكتوب بر ادعاهاي طرفين باشد.
هفته گذشته سينماپرس با عوامل «استرداد» نشستی داشت و این بار ميزگردي با حضور حسين فرح بخش(تهيه كننده)، مهدي گلستانه (كارگردان)، سحر قريشي (بازيگر) و اميرحسين آرمان (بازيگر) براي فيلم «نازنين» برگزار كرده تا در آن درباره مسائل مختلف، حواشي و جزييات فيلم «نازنين» صحبت شود.
سینماپرس/ انتخاب مهدي گلستانه بعد از تجربه نه چندان خوب «دردسر بزرگ» چطور دوباره انجام شد؛ چرا كه خيلي ها «دردسر بزرگ» را تجربه خوبي در كارنامه كاري شما و پويافيلم نمي دانند.
حسين فرح بخش: «دردسر بزرگ» از نظر من و عليخاني تجربه خوبي بود، پويافيلم تنها تشكيلات حرفه اي سينماي ايران است كه با يك كارگردان و يا بازيگر تجربه هاي زيادي دارد، اين نشان مي دهد كه همكاري همواره دو طرفه بوده است در غير اين صورت همكاري متوالي ادامه پيدا نمي كرد، تا حالا پيش نيامده كه تصميم بگيريم كه با سينماگري كار نكنيم.
با خيلي از سينماگران هم رفيق هستيم اما فرصت همكاري به وجود نيامده است.
نوشتن فيلمنامه «نازنين» چطور جلو رفت؟ تا جايي ستوده نيا نوشت و بعد انصاريان اضافه شد.
فرح بخش: فيلمنامهاي كه ستوده نيا نوشت فضاي كمدي با همين عنوان داشت كه كاملا با فيلمنامه فعلي تفاوت داشت، بنابراین پويافيلم تصميم گرفت كه اين فيلمنامه را كنار بگذارد و در نهايت عنوان فيلمنامه انصاريان را نازنين گذاشتيم و شروع به ساخت كرديم، در فرصت بعدي هم فيلمنامه ستوده نيا را خواهيم ساخت.
اما جايي گفته شده بود كه فيلمنامه در فضاي مشورتي نوشته شده بود.
مهدي گلستانه: تيم ورك با فضاي مشورتي تفاوت دارد، اين جمله را من در مصاحبهاي گفتم، زماني كه ارديبهشت ماه من براي ساخت «نازنين» انتخاب شدم سيناپس آماده بود. ما نظراتمان را به نويسنده انتقال داديم، خوشبختانه انصاريان از معدود نويسنده هايي است كه دموكرات است و صحبت درباره فيلمنامه تا پايان فيلم ادامه داشت.
فرح بخش: البته من با گلستانه مخالفم، خاصيت فيلمسازي همين است كه دموكراسي باشد، فيلمنامه نويس به تنهايي براي فيلم كاري انجام نمي دهد.
مهدي گلستانه: اگر فيلمنامهاي قرار باشد به همان شكل كه نوشته شده ساخته شود كار من نيست و قطعا در فيلمنامه ورود مي كنم، شرايط توليدي هم گاهي مشخص كننده مسير است.
در زمان توليد گفته شد كه «نازنين» بدون پروانه ساخت در حال توليد است.
فرح بخش: تاكنون فيلمي بدون پروانه ساخت نساختم و اين ها حواشي ای بود كه براي فيلم درست كردند، در اين سي سال فعاليتم در سينما نه كار خلاف قانون كرده ام و نخواهم كرد.
با توجه به عنوان فيلم «نازنين»، چرا کاراکتر نازنين شخصيت اول فيلم نيست؟ درباره ربط شخصيت «نازنين» به عنوان فيلم بفرماييد.
گلستانه: از دو جهت مي توان به اين موضوع نگاه كرد، نگاه اول كه تنها به عنوان «نازنين» بسنده نمي كنيم بلكه بيشتر آن را يك صفت مي دانيم و از نظر ما تمام شخصيت هاي فيلم نازنين صفت هستند، در نگاه بعدي تنها شخصيت محوري فيلم ما نازنين است و شروع فيلم با منصور آغاز مي شود اما انتها با نازنين تمام مي شود، بيشتر تاكيد روي پايان تاثيرگذار است تا شروع كوبنده، در نهايت خوشحالم اين دو شاخصه را در فيلم رعايت كرديم، به نظرم عنوان با فيلم هماهنگ است.
فرح بخش: معمولا زن كمتر در سينماي ايران مطرح است، اين عنوان به جذابيت فيلم افزوده خواهد كرد در نهايت من اعتقادي ندارم كه عنوان فيلم به فيلم به نوعي بخورد، اسم بايد جذاب باشد تا تماشگر را به ديدن فيلم ترغيب كند.
اينكه ما عنوان فيلم را به عنوان صفت براي شخصيت ها انتخاب كرديم براي مخاطب مشخص نخواهد بود و اينكه ما همه اين ها را يك صفت بدانيم تنها بايد بسنده كرد به اين ميزگردها و مصاحبه ها چرا كه ما به ازاي عنوان فيلم يكي از شخصيت هاي خود فيلم است كه به نقش اول فيلم تبديل نمي شود.
گلستانه: داستان و قالب «نازنين» مردانه است، همانطور كه در جامعه بيشتر مردها هستند كه مهاجرت مي كنند، خانم ها تابع مردان هستند و نمونه عينياش اتفاقي بود كه براي برخي هموطنانمان در هنگام مهاجرت به استراليا به وجود آمد.
در ضمن موتور پيش برنده داستان هم مردانه است ولي حضور نازنين به عنوان يك عنصر مهم كه چالش ها و اتفاقات را دامن مي زند ضروري است.
اميرحسين آرمان: به نوعي نازنين وسط قصه است و آدمهاي فيلم را به هم ارتباط مي دهد.
عنوان «نازنين» به فروش فيلم كمك كرد؟
حسين فرح بخش: در اين سينماي نحيف و مريض كه كسي به سينما نمي رود، مقصر اصلي آن هم مسئولان سينمايي دهه شصت هستند و متاسفانه مديران بعدي هم از آنها تابعيت كردند، هنوز هم سينما براساس دهه شصت مديريت مي شود كه غلط است.
عنوان فيلم «نازنين» بين عامه مردم اثرگذار بوده است و ما از زن در تبليغات و فيلم استفاده ابزاري نكرديم، چرا كه شخصيت نازنين از خانواده بيرون مي آيد كه حجاب دارد، من به استفاده ابزاري از زن كاملا مخالفم.
ولي در اين فيلم نازنين ديده نمي شود، البته اين ديده نشدن به دليل بازيگر نيست بلكه نوع چيدمان فيلمنامه باعث اين موضوع شده است، زماني به واسطه شخصيت هاي فرعي حضور شخصيت اصلي که در فيلم دیده نمی شود پررنگ است و حس می شود مثل کاراکتر کوین اسپیسی در فیلم هفت...
حسين فرح بخش: البته فيلم «ربهكا» هيچكاك هم به همين شكل است و در آن کلا ربکا حضور ندارد. ما دو نوع فيلمنامه داريم كه يكي فيلمنامه قصه با تعاريف خود و ديگري فيلمنامه اي است كه براساس كاراكترهاست، كاراكترهايي كه هدف دارند و اين به معناي آن نيست كه شما قصه را حذف كنيد.
«نازنين» فيلمنامه كاراكتر محور است و دليلي ندارد يك نفر محوريت آن باشد، به عنوان مثال با حذف «مجيد صالحي» در نقش سامي یا نقش پدر نازنين كه كلا دو سكانس بازي داشت را حذف كنيم فيلم آسيب مي بيند.
سحر قريشي: درباره عنوان فيلم در مصاحبه اخير صحيت كردم كه متاسفانه تبديل به مصاحبه اي شد كه اصلا ربطي به صحبت هاي من نداشت و من در حال پيگيري قانوني از آنها هستم. نازنين تنها اسم شخصيت فيلم نيست بلكه صفتي است براي هر كاراكتر، نازنين شخص سحر قريشي نيست.
درباره شناسنامه شخصيت «نازنين» بفرماييد، در حالي كه در همان مصاحبه مورد اشاره به مهندسي شخصيت هم اشاره كرديد، اين مهندسي چطور انجام مي گيرد.
قريشي: متاسفانه آنها همانطور كه دوست داشتند نوشتند و عقده گشايي كردند، هم اكنون از طريق وكيلم در حال پيگيري قانوني هستم. از من پرسيده شد كه از شما خواستند به اين شكل بازي كنيد؟ گفتم كه: هر يكي از عوامل مثل آقاي اسكندري در مقام گريم بعد از خواندن فيلمنامه براساس هريك از شخصيت ها يك مهندسي كردند كه به پرسوناژي اصلي آن دست يابند، همانطور كه در نظر گرفتند كه در چهره من آرايشي انجام نگيرد به دليل موقعيت اجتماعي كه شخصيت نازنين دارد، بازيگري هم به همين شكل است، بازيگر هم بايد درباره تمامي جوانب يك شخصيت مهندسي مي كند و بعد از مشورت با كارگردان به يك منظور مشترك خواهيم رسيد كه در نهايت نظر كارگردان شرط است.
اگر در اين فيلم بازي كردم و به سليقه شما خوب نبوده از نظر من هم برخي پلان ها خوب نشده و دليلي ندارد كه از كلماتي كه من استفاده مي كنم سوء استفاده شود، آقاي فرح بخش از من خواستند در اين مميزگرد حضور پيدا كنم تا مشكلات مصاحبه اخير برطرف شود اما من سعي مي كنم به شيوه خودم مشكل بوجود آمده را حل كنم و آمدم اينجا كه به شكل درستي اين موضوع را حل كنم.
درست است كه من نقش هاي مشابه «نازنين» را زياد بازي كردم، اما در اين فيلم قرار نبود بدبخت باشم، شايد ثروتمندترين دخترهاي تهران هم مشكل نازنين را داشته باشند و اينكه پدرشان اعتياد دارد، بايد به نجابت اين دختر توجه داشت كه اين نجابت تبديل به نجاست نشده بود، با تمام مشكلات برادر پشتوانه خوبي براي نازنين بود، چراكه برادر نجابت را در اين دختر ديده بود و برخلاف نظر من با سليقه كارگردان، منصور (اميرحسين آرمان) به خانه نازنين آمد كه من به اين كار آقاي گلستانه احترام مي گذارم و من وظيفه دارم كه به حرف كارگردان گوش كنم.
سكانس هايي كه در كوچه منصور و نازنين به هم نگاه مي كنند ديالوگ داشت كه با نظر درست كارگردان آنها حذف شد و ديالوگ هاي كه در كوچه داشتيم اصلا قابل توصيف نيست كه نگفتنش جذابتر از گفتنش است، ايراد گرفته بودند كه چرا منصور و نازنين به هم نگاه مي كنند.
يك نگاه عاشقانهاي كه بعد از درگيري منصور بين او و نازنين شكل مي گيرد، اصلا كاركردش در كل داستان درنمي آيد.
قريشي: در اين سكانس يك واقع پذيري را بايد قبول كنيم، وقتي شخص سوم به عنوان دوست برادر وارد زندگي خصوصي نازنين مي شود معمولا گفته مي شود كه دوستي هاي صميمي از دعوا آغاز مي شود در سكانس بعد از دعوا يك جور برداشتن رودربايستي ها بين منصور و نازنين بود، يك جور تلنگر بين اين دو باشد و به دليل زمان كم نمي خواستيم روي اين موضوع فوكوس كنيم.
ضمن اينكه قرار هم نبود منصور و نازنين به هم برسند، داستان «نازنين» اجتماعي است تا عشقي.
بعد از اين ماجرا هم اين دو در كوچه به نوعي نشن داده مي شود كه از علاقه به هم بدشان نمي آيد، چسبيدن اين پلان ها به هم مي خواهد اين موضوع را برساند اما پرداخت نمي شود، شايد اين فيلمساز بوده كه علاقه مند به بيان اين عشق هرچند گذرا بوده است.
گلستانه: بله من تمايل به اين موضوع داشتم، وقتي آقايي وارد يك حريم خانواده مي شود براي خلق درام و باور مخاطب برخلاف شما كه با گارد ديديد، اين جوان كه از شهرستان آمده و هزاران ناديده دارد نمي تواند به نازنين نگاه كند، اما آدمي هم نيست كه از ابتدا تمايل به ارتباط با نازنين داشته باشد، از طرف ديگر ما دختري داريم كه قرار نيست چراغ سبزي باشد براي منصور و تنها نيازمند يك تلنگر هستيم براي كاشت و برداشت در پلان فردا صبح در كوچه و خوشحالم كه ديده شده و شما تاكيد داريد.
حسين آرمان: به نظرم از اين جزييات بيرون بيايم كه تنها اتلاف وقت است و مي توان يكم كليتر به فيلم پرداخت، كليت فيلم اين است كه منصور از شهرستان آمده و يا ارتباط با دختر برقرار مي شود و يا برقرار نمي شود! ولي يك حسي بينشان ايجاد مي شود و كليتي كه قرار بود در فيلم اتفاق بيافتد همين بوده و در فيلم هم درآمده.
جاي نگاه ها و نوع ديالوگ ها مي توانست به يك شكل ديگر باشد و به نظرم آنچه كه قرار بوده توسط كارگردان و بازيگران اتفاق بيافتد انجام شده است.
آقاي آرمان شما در فيلم هاي متفاوتي مثل «برف روي شيرواني داغ»،«يه حبه قند» و «بيداري روياها» بازي كرده ايد كه با «نازنين» متفاوت است چرا كه جنس اين فيلم متعلق به سينماي بدنه است.....
آرمان: اول سينماي بدنه را براي من تعريف كن.
سينماي بدنه سينمايي است كه محوريتش مخاطب عام است و براي كشاندن مخاطب به سينما چه در نوع تبليغات ، عناوين و داستان از الگوهاي كليشهاي استفاده مي كند.
امير حسين آرمان: من در اين فيلم كليشه نديدم، همه فيلم مي سازند كه مخاطب استقبال كند، مخاطب هم خاص و عام ندارد.
ما داريم درباره سينمايي صحبت مي كنم كه در پايتخت تنها ۲۵ سالن دارد كه سر دستيابي به آن دعوا است و هر فيلمي كه ساخته مي شود در همين سالنها قرار است نمايش داده شود، حال مي تواند يه حبه قند، بيداري روياها يا نازنين باشد! هيچ كس فيلم نمي سازد كه در خانهاش براي فاميلش نمايش دهد بلكه همه دنبال كسب درآمد از فيلم هستند.
حالا ممكن است يك فيلم تنها ۱۰درصد مخاطب داشته باشد و فيلم ديگر ۵۰درصد و اين اكثريت به اندازه آن اقليت هم نه كتاب مي خوانند و نه فيلم مي بينند، بلكه در حال سپري كردن زندگي روزمره هستند و راهشان هم متفوات است.
من تجربهاي در سينماي به نوعي خاص دارم و حالا تجربهاي هم در اين زمينه دارم.
پس اين تفكيك را قبول داري؟
آرمان: بله، من فيلم داشتم «بيداري روياها» كه اصلا متوجه نشدم كي اكران شد! اين چه سودي براي من دارد، حالا هر چقدر شما از فيلم تعريف كني، ما كارمان رابطه مستقيمي دارد با مردم، من از قبلتر علاقه مند به همكاري با آقاي فرح بخش بودهام و خدا را شاكرم كه در اين فيلم قسمت شده كه نتيجه هم فيلم خوبي شده است، بله من پاسخ مثبت به آقاي فرح بخش دادم تا فيلمم الان در ۶۰ سالن در حال نمايش است. دوست دارم در فيلمي حضور داشته باشم كه اكران موفقي دارد.
اما اين دليل نمي شود شما منكر سينماي بدنه شويد.
امير حسين آرمان: اين فيلم سينماي بدنه نيست!
حسين فرح بخش: شما با نگاه فحش درباره سينماي بدنه صحبت نكرديد، يك كسي كه مُردواژه فيلمفارسي را با خودش آورده بود و الان يكي پيدا شده و مي گه سينماي بدنه. آقاي آرمان حرف درست زدند كه فيلم براي مخاطب است.
آرمان: اصلا هنر كارش همين است.
فرح بخش: شما مي گيد هنر من مي گم خدا هم كارش همين است، خدا انسان را براي اين خلق كرد كه پي به بزرگي خودش ببرد و خدا روح خودش را در كالبد انسان دميد چرا كه اين كار را براي موجودات ديگر انجام نداد، گوسفند،افعي،مار و.. چه مي فهمند قدرت خدا چي است؟ انسان قدرت الهي را درك مي كند.
بندهاي كه خدا به نام فيلمساز خلق كرده است، دوست دارد همه فيلمهايشان را ببيند، اسم نمي آورم فيلمسازي كه فيلمش اصلا فروش نكرد مصاحبه مي كند كه فيلم نمي سازم كه مردم ببينند! در حالي كه پول بيت و المال را در اختيار داشته است.
به نظرم اميرحسين حرف تازهاي درباره نسبيت اكثريت به اقليت زد كه براي خود من با ۳۰ سال سابقه تازگي داشت.۱۰ درصد از مردم است كه مطالعه مي كنند،فيلم مي بينند و روشنفكر هستند.
آرمان: من تعريف سينماي بدنه را بلدم كه ربطي به «نازنين» ندارد، چون فيلمي است كه لودگي و ابتذال ندارد.من سينمايي را مي گم بدنه كه به جز پوسته بيروني چيز ديگري ندارد ولي چه «يه حبه قند» و چه «بيداري روياها» همين فيلم از كارهايي بودند كه بخشي از جامعه درگير آن بوده اند، معضلات كساني كه از شهرستان مي آيند در «نازنين» آمده و يا درباره تبليغات بد شبكه هاي ماهوارهاي و مشكل امثال منصور از بي اطلاعي موقعيت است.
در اين فيلم بازي كرديد براي بيشتر ديده شدن يا از نقش خوشتان آمد؟
آرمان: در اين فيلم بازي كردم چون بازيگرم و خيلي ساده در سال پيشنهادي مي شود و بايد تصميم بگيرم كه در چه كاري بازي كنم و كدام پيشنهاد را رد كنم.
در هر صورت هر بازيگري يك سري معيارهايي براي انتخاب نقش دارد.
امير حسين آرمان: پيشنهاد خوبي بود، قصه فيلم را دوست داشتم همينطور مهدي گلستانه را من از اولين فيلمم مي شناسم، زمان «ازدواج به سبك ايراني» مهدي گلستانه دستيار آقاي حسن فتحي بودند و تماس گرفت با حس خوب من را براي فيلم انتخاب كرد، از طرفي آقاي فرح بخش هم از خوش حساب ترين و خوش برخوردترين تهيه كننده هاي سينما است.
تنها آدمي است كه در سينما تماس مي گيرد كه بيا دستمزدت را بگير.
حسين فرح بخش: اينكه وظيفه است و بايد پول مردم را داد.
امير حسين آرمان: به هر حال همه به اين شكل فكر نمي كنند، با سحر قريشي دوست داشتيم دوباره همكاري كنيم و علاوه بر تجربه خوب اين بار برخلاف «دوباره با هم» نتيجه خوبي داشته باشيم.
خانم قريشي اعتراضات شما در نشست خبري «دوباره با هم» چقدر در ادامه مسير سينما تبديل به آفت شد براي شما؟
سحر قريشي: همه آنهايي كه گفتم واقعيت بود، من فيلم بد بازي كردم الان هم در اين موقعيت نيستم كه بين بد و بدتر را انتخاب مي كنم، فيلم بد نسبت به پيشنهادهايي كه به من شده بازي كردم، فيلم «دوباره با هم» فيلمنامه بسيار خوبي داشت اما در ساخت و پرداخت بد بود، همه ما روي اين فيلم خيلي عذاب كشيديم و من بارها از خستگي گريه كردم كه چرا هيچ چيزي سرجاش نيست، من به دليل توهين به شعور مخاطب اعتراض كردم، در حالي در جشنواره اكران شد كه هيچ يك از مقدمات نمايش را انجام نداده بود، فقط دنبال حضور در جشنواره به هر شكلي بودند و از مخاطب براي بازي در اين فيلم عذر خواهي كردم.
الهام نادری فرید- حمید غفاریان
ارسال نظر