یکشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۴

نگاهی به اولین تجربه مهشید افشارزاده؛

كشش درام؛ حلقه مفقوده «پنج ستاره»

فیلم پنج ستاره

سینماپرس: حمیدغفاریان / بعد از تجربه‌های مختلف بازیگری، «پنج ستاره» اولین تجربه مهشید افشارزاده به عنوان كارگردان است و او این گام را با فیلمنامه، فرمی ساده و امتحان پس داده برداشته است كه می تواند آغازی بی تكلیف برای او باشد.

«پنج ستاره» داستان خانواده‌ طبقه كم درآمد جامعه را روایت می كند كه مزد زحمات پدر را می توان هر شب با خرید پیتزا برای شام دریافت كرد! قصه از جایی شروع می شود كه دختر خانواده در دانشگاه آزاد رودهن قبول می شود، در حالی كه خانواده قابلیت تامین این هزینه را ندارد به ناچار دختر در یك هتل پنج ستاره همكار مادرش به عنوان خدمتكار می شود.

فیلمساز مناسبات دانشگاه را با یك نامه اعتراض آمیز به غذاهای دانشگاه می خواهد نشان دهد در حالی كه این فضا در سطح باقی می‌ماند حتی همسفر شدن دختر با هم‌دانشگاهی‌اش شقایق (لیلا بلوكات) هم رها می شود و به یکباره تا انتهای فیلم وارد هتل می شویم.

در هتل دائما زنهایی وارد فیلم می شوند كه هیچ گونه پی ریزی داستانی برای آنها در نظر گرفته نمی شود و تماشاگر با انبوهی شخصیت مواجه می شود كه هیچ شناسنامه‌ای برای آنها وجود ندارد و باید مخاطب با دنبال كردن آن پی به ملغمه‌ای از زن هایی ببرد كه در درون خود یك مشكل اساسی دارند كه هویدا خواهد شد.

روایت كل فیلم در هتل باعث می شود كه مخاطب هم همراه با فیلمساز در فضای بسته‌ای قرار بگیرد كه كاركترها هیچ اوج و فرودی ندارند و صرفا دیالوگ‌های بین آنها رد و بدل می شود. از زمانی كه اختلاف یكی از خدمتكاران و محتشمی (سحر قریشی) با دختر آشكار می شود تماشاگر در انتظار یك دسیسه است كه ناجی آن رضا وحیدی (شهاب حسینی) خواهد شد و این حدس زدن موجب می شود كه دست فیلمساز خیلی زود برای مخاطب رو شود.

بزرگترین مشكل «پنج ستاره» در كشش نداشتن درام آن است به نحوی كه نویسنده در پرداخت به موضوع اصلی یك داستان نخ‌نما شده را انتخاب كرده است كه در انتقال فرمی هم با لكنت همراه است به نحوی كه مسئله مهمی مثل اعتماد و تهمت موضوعی است كه می شود از آن فیلم‌های بسیاری با فرم قابل قبول سینما ساخت اما تجربه نداشتن و بازی ضعیف و كنترل نشده برخی بازیگران زن در افت ریتم آن موثر است.

فیلم به شكلی آشكاری درصدد انتقال مفهوم می‌شود و مادری را كه در فروش خانه برای تهیه نمودن هزینه شهریه دانشگاه بی رحم نشان می دهد اما در چند سكانس بعد از او یك مادر قهرمان می سازد كه نوع انتخاب موسیقی هم به انتقال حسی این فضا بیشتر كمك می كند در حالی كه این جزییات را می توان در طول فیلم به شكل های مختلف انتقال داد كه به این نحو بیرون نزند.

بهنوش بختیاری یكی از اصلی ترین موتورهای محرك داستان است به نحوی كه مخاطب بیشتر درگیر او می‌شود علی رغم اینكه شخصیت وی فرعی است اما عدم درك نقش ها توسط سایر زنان بازیگر باعث شده تا بختیاری از این فضا به نفع خودش استفاده كند.

شهاب حسینی هم مانند تجربه های گذشته‌اش در این فیلم به خوبی اثرگذار است به نحوی كه جنس صدایش علی رغم تاثیر آلودگی زمان فیلمبرداری بر صدایش به كمك او آمده است تا تلاش برای بی گناهی خدمتكاران بهتر پدیدار شود.

«پنج ستاره» پایانی غیر منطقی و در عین حال الكنی دارد كه می توانست افت ریتم و ضعف دراماتیزه آن را برطرف كند اما این اتفاق نیفتاده و تبديل به فيلمی شده كه در يادها باقی نمی ماند.

نظرات

  • عبدالرضا تبریزی ۱۳۹۳/۰۳/۱۱ - ۱۸:۳۷
    0 0
    نویسنده گمنام سلام ،نوشته بهاصطلاح نقد تان را خواندم درنوشته شما چیزی شبیه نقد به نظر نمی اید خیلی شباهت به دشمنی با فیلم دارد .حال خدا داند مشکل شماها با فیلم یا عوامل برجسته ان است .ازاینها بگذریم،این فیلم باجسارت از قشر کارگر وجایگاه والای انسانی کارگران زحمتکش واعتماد بنفس ایشان قدرددانی کرده ومردم بدرستی خوب وازبد تشخیص دادهاند .ودرنتیجه استقبال ازاین اثر فهم وشعور مردم دانا را نشان میدهد البته بدلیل استقبال ازاین فیلم دوستان ،ازروی حسادت دشمن شدهاند .اگربه گفته هایت ایمان دارید ،جلسه بحث وگفتگو بگذارید با سازنده فیلم،البته اگر ازبحث و نقد فیلم شناختدارید
  • حميد غفاريان ۱۳۹۳/۰۳/۱۱ - ۲۰:۳۵
    2 0
    اينكه بنده را گمنام خطاب كرديد بيشتر نشان از عدم اطلاع شما نسبت به حوزه رسانه مي دانم و اين فضيلتي براي شما محسوب نمي شود و نه رذيلتي براي بنده!!! عنوان حسادت را نمي فهمم... اگر فيلمسازان ما و يا شماي ناآشنا از اين توهم خارج بشن قطعا سينماي ايران هم پيشرفت خواهد كرد....شما وظيفه قدرداني داريد اما تمي توانيد اين را به من توصيه كنيد....ممنون از شما
  • عبدالرضا تبریزی ۱۳۹۳/۰۳/۱۲ - ۰۳:۲۹
    0 0
    زیاد مزاحم نمیشوم تشکر میکنم ازپاسخ شما ،مثل قدیمی داریم هرکس تنها به قاضی برود خوشحال برمیگردد .دوست محترم حتما دانش نقد شمارا به لطف خدا ندارم وراضی هستم،دراین فصل بداکران وقتی فیلمی در راس اول فروش قرار میگیرد ،معنی دارد ،پس مردم فیلم شناس فهم وشعور دارند .نباید یک تنه به شعور مردم تاخت وتاز کرد.درمورد نقد فیلم نمی خواهم ایرادی بگیرم ولی وقتی تصمیم میگیری فیلم را ازریشه بزنی ،حداقل به صدها نقد اساتید نظری بنداز ،هرچند شمااستاد فن هستیدوشرط انصاف را رعایت کن وباسازنده فیلم جلسه بحثو...بگذارید تادیگران قضاوت کنند ومردم از دانش نقد شما لذت ببرند .البته اگر به صداقت گفتار خود ایمان دارید.بنده ناشناس! اگرسعادت داشتم شاگردیم را ببذیرید.ازشمادرس وروش نقد شمارا یاد بگیرم البته یادتان باشد سازنده خود گفته ادعایی ندارد!!!
  • عبدالرضا تبریزی ۱۳۹۳/۰۳/۱۲ - ۰۳:۵۷
    0 0
    با عرض معذرت یادم رفت بگویم شما درنقدتان فرمودید پدر مزدزحمات خودرا به خریدن پیتزا! دقت فرمایید پدر پیک موتوری پیتزا فروشی است وخیلی واضح میگوید مهمانی داشتیم واین پیتزاها اضافه بوده، پس پدر مزد خودرا برای خرید......نداده،درضمن مادر قهرمان برای فروش خانه جهت تامین هزینه دانشگاه دختر .....فرمودید درحالیکه پدر برای فروش خانه اصرار دارد وبشدت برخلاف گفته شما مادر قهرمان مخالفت میکند باز هم دوست داشتید عرض میکنم. خوشحال میشوم فیلم را مجددا ببینید وبه نظرات قبلی ونقد فعلی خودتان نگاهی .... سینما زمانی درست خواهدشد که دقت وصداقت در گفتار داشته باشیم وحتما شمادارید .ازصبروحوصله شما تشکر میکنم وجسارت بنده راببخشید که دقت نداشتم ونام حضرتعالی را ندیده بودم ازگفتن کلمه گمنام عذرخواهی میکنم این بحث هم فقط برای ارزش گذاشتن به نظرات است درغیر اینصورت هرکس برای خودش مینویسد با آرزوی موفقیت شما دوست بزرگوار
  • هدیه حدادی ۱۳۹۳/۰۳/۱۲ - ۱۱:۴۷
    1 0
    آقای تبریزی لازم دیدم که برای بالا بردن سطح اطلاعات بیشتر شما از این فیلم و به دلیل این امر که پیگیر آن هستید بگویم فیلمی که با 800 میلیون تومان تولید شده و تاکنون تنها به فروش 380 میلیون تومان رسیده است بعید می دانم فیلم موفقی باشد...

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.