«پنج ستاره» داستان خانواده طبقه كم درآمد جامعه را روایت می كند كه مزد زحمات پدر را می توان هر شب با خرید پیتزا برای شام دریافت كرد! قصه از جایی شروع می شود كه دختر خانواده در دانشگاه آزاد رودهن قبول می شود، در حالی كه خانواده قابلیت تامین این هزینه را ندارد به ناچار دختر در یك هتل پنج ستاره همكار مادرش به عنوان خدمتكار می شود.
فیلمساز مناسبات دانشگاه را با یك نامه اعتراض آمیز به غذاهای دانشگاه می خواهد نشان دهد در حالی كه این فضا در سطح باقی میماند حتی همسفر شدن دختر با همدانشگاهیاش شقایق (لیلا بلوكات) هم رها می شود و به یکباره تا انتهای فیلم وارد هتل می شویم.
در هتل دائما زنهایی وارد فیلم می شوند كه هیچ گونه پی ریزی داستانی برای آنها در نظر گرفته نمی شود و تماشاگر با انبوهی شخصیت مواجه می شود كه هیچ شناسنامهای برای آنها وجود ندارد و باید مخاطب با دنبال كردن آن پی به ملغمهای از زن هایی ببرد كه در درون خود یك مشكل اساسی دارند كه هویدا خواهد شد.
روایت كل فیلم در هتل باعث می شود كه مخاطب هم همراه با فیلمساز در فضای بستهای قرار بگیرد كه كاركترها هیچ اوج و فرودی ندارند و صرفا دیالوگهای بین آنها رد و بدل می شود. از زمانی كه اختلاف یكی از خدمتكاران و محتشمی (سحر قریشی) با دختر آشكار می شود تماشاگر در انتظار یك دسیسه است كه ناجی آن رضا وحیدی (شهاب حسینی) خواهد شد و این حدس زدن موجب می شود كه دست فیلمساز خیلی زود برای مخاطب رو شود.
بزرگترین مشكل «پنج ستاره» در كشش نداشتن درام آن است به نحوی كه نویسنده در پرداخت به موضوع اصلی یك داستان نخنما شده را انتخاب كرده است كه در انتقال فرمی هم با لكنت همراه است به نحوی كه مسئله مهمی مثل اعتماد و تهمت موضوعی است كه می شود از آن فیلمهای بسیاری با فرم قابل قبول سینما ساخت اما تجربه نداشتن و بازی ضعیف و كنترل نشده برخی بازیگران زن در افت ریتم آن موثر است.
فیلم به شكلی آشكاری درصدد انتقال مفهوم میشود و مادری را كه در فروش خانه برای تهیه نمودن هزینه شهریه دانشگاه بی رحم نشان می دهد اما در چند سكانس بعد از او یك مادر قهرمان می سازد كه نوع انتخاب موسیقی هم به انتقال حسی این فضا بیشتر كمك می كند در حالی كه این جزییات را می توان در طول فیلم به شكل های مختلف انتقال داد كه به این نحو بیرون نزند.
بهنوش بختیاری یكی از اصلی ترین موتورهای محرك داستان است به نحوی كه مخاطب بیشتر درگیر او میشود علی رغم اینكه شخصیت وی فرعی است اما عدم درك نقش ها توسط سایر زنان بازیگر باعث شده تا بختیاری از این فضا به نفع خودش استفاده كند.
شهاب حسینی هم مانند تجربه های گذشتهاش در این فیلم به خوبی اثرگذار است به نحوی كه جنس صدایش علی رغم تاثیر آلودگی زمان فیلمبرداری بر صدایش به كمك او آمده است تا تلاش برای بی گناهی خدمتكاران بهتر پدیدار شود.
«پنج ستاره» پایانی غیر منطقی و در عین حال الكنی دارد كه می توانست افت ریتم و ضعف دراماتیزه آن را برطرف كند اما این اتفاق نیفتاده و تبديل به فيلمی شده كه در يادها باقی نمی ماند.
نظرات