امینی در گفتگو با خبرنگار سینماپرس با اشاره به کمرنگ بودن فیلمنامه های اقتباسی در سینما بیان داشت: «البته افرادی بوده اند که در این زمینه فعالیت هایی داشته اند و آثاری را به روی پرده سینما بردند اما با شکست تجاری مواجه شدند چون این تفکر در سینما مشتری ندارد همان گونه که کتاب و ادبیات هم مخاطب چندانی ندارد.»
وی اظهار داشت: «جنبه هنری و فرهنگی سینما در ایران مغلوب جنبه تجاری شده است؛ در سال های آغازین ورود سینما به وجه فرهنگی خانواده ها، به جای اینکه تاثیرگذاری سینما بر جامعه به لحاظ فرهنگی پررنگ باشد، سرگرم کردن و داد و ستد مهمترین شاخصه برای سینماگران و تهیه کنندگان شد.»
وی تصریح کرد: «سینما باید ابزار بیان فرهنگی باشد نه ابزار سرگرمی مردم! در برخی از کشورها بخشی از سینما تجاری و بخش دیگر آن ابزار بیان یکی از مکاتب فلسفی و یا یکی از جریان های فکری بوده؛ اما این فضا هرگز در کشور ما وجود نداشته است فقط عده معدودی بوده اند که آن هم جریان اصلی سینما را بیان نکرده اند.»
وی تصریح کرد: « مخاطب تصور غلطی از سینما دارد و آن هم بعد تفریحی است؛ اگرچه آن هم بخشی از سینما است، اما بخش اصلی دیگری در این میان فراموش شده و آن هم درک تجربه ها و اندیشه های انسانی است؛ به بیان دیگر فیلمهای اندیشه مندی تولید نمی شود تا مخاطب با سلسه بحث های ادبی در جامعه آشنا شود.»
امینی بیان داشت: «در سینمای ایران فیلم هایی که اندیشه های فرهنگی را بیان کرده اند همیشه در گوشه و حاشیه بوده اند در حالی که نباید این گونه باشد. معدود افرادی در سینمای ما وجود دارند که یکی از کتب ادبی را تا انتها خوانده باشند؛ به عنوان مثال کمتر کسی می داند که داستان آرش کمانگیر در شاهنامه وجود ندارد دلیلش هم این است که فکر می کنیم دانستن آن ضرورتی ندارد.»
این استاد دانشگاه اظهار داشت: «حتی داستان «لیلی و مجنون» که داستانی همسو با روحیه جوانان امروزی دارد هم مورد مطالعه قرار نگرفته است؛ ما فقط به داشته های ادبی کشورمان می بالیم؛ اما دریغ از گوشه چشمی به آن! مسئله کمرنگ بودن ادبیات در سینما به مانند فردی است که باغی پر از گل های زیبا و رنگارنگ دارد اما درب آن باغ را بسته و از پشت شیشه به آن می نگرد و فقط به داشتن آن می بالد.»
وی پیرامون دلیل عدم اقتباس در تلویزیون بیان داشت: «در تمام دستگاه های فرهنگی هیچ چیز به اندازه پول اولویت ندارد؛ کارفرمایی که بودجه را می دهد بر اساس اولویت های خود و بدون توجه به نیازهای مردم بودجه در اختیار فیلم ساز قرار می دهد طبیعی است که چنین آثاری مورد توجه مخاطب قرار نمی گیرد.»
وی در پایان افزود: «ما بین شعار و ابتذال مانده ایم؛ ابتذال برای جاذبه و شعاری برای راضی نگه داشتن کسانی که بودجه را تامین می کنند! رسالت تلویزیون نه ابتذال است و نه شعار، تلویزیون باید به بیان زیبای مبانی هنری و فرهنگی بپردازد.»
ارسال نظر