در یک مزرعه آرام ، دور از چشم مزرعه دار حریص اما نادان، یک عده گوسفند به ظاهر سر به زیر و مظلوم آماده اند تا به کمک بره ناقلا مزرعه را بهم بریزند و دراین بین سگ گله که گاهی از مزرعه دار با مسئولیت تر است و گاهی نیز با تنبلی حرص مزرعه دار را درمی آورد، باید قبل از لو رفتن ماجرا و خبر دار شدن مزرعه دار، همه چیز را به حالت عادی خودش برگرداند! در نهایت هم درست در وقت اضافه، بره ناقلا با ایده های عجیب و نبوغ آسای گوسفندیش همه چیز را ختم به خیر می کند!
به یاد والاس و گرومیت
خالق اصلی شاون شيپ، نيك پارك، انيماتور معروف و مدير شركت آردمن است و سه همكار او در اين شركت در خلق شخصيتهای قصه به او كمك كردهاند. ريچارد گولژوفسكی و كريستوفر سادلر به صورت مشترك كارگردان 80 اپيزود مجموعه بودهاند. و زمان تقريبي هر اپيزود مجموعه حدود هفت دقيقه است. تهيه كننده اين مجموعه، شركت انيميشنسازی آردمن انيميشن است كه بعد از توليد مجموعه تلويزيوني «والاس و گروميت» (كه نسخه سينمايي آن موفق به دريافت جايزه اسكار بهترين انيميشن سال شد و فروش بالايي هم در جدول گيشه نمايش سينماهای جهان كرد) به شهرت زيادی در كشورهای جهان رسید.
در امتداد سینمای صامت
قسمت های مختلف شاون شيپ تلفيقی از كمدی معروف بزن و بكوب (اسلپ استيك) و كمدیهای كلاسيك صامت دنيای سينما هستند. اين تلفيق با سبك و ایده های خاص شركت فيلمسازی آردمن درهم آميخته شده و مجموعه انيميشن كمدی ويژهای را به وجود آورده که واقعا دیدنی است. ديالوگ و گفتوگويی در طول قسمت ها وجود ندارد و حتی آدم های داستان هم حرفی به زبان نمیآورند. همين نكته است كه شباهت زیاد شيپ با كمدی های كلاسيك سالهای اول اختراع سينما مانند برادران مارکس را به نمايش میگذارد. در غيبت ديالوگ، اين علائم و نشانهها و حركات خاص و بانمك شخصيت های مجموعه است كه به بيان احساسات و عواطف اين شخصيت ها می پردازد و حس و حال درونی و روحيه آن ها را آشكار می كند.
پخش مجموعه «شاون شيپ» هم با استقبال بالای تماشاگران روبهرو شد و هم نقدهای مثبت عموم منتقدان را به همراه داشت. اكثر منتقدان با الفاظی مثل «گرم و خيرهكننده» و «بی نظير و عالی» به استقبال آن رفتند. اين مجموعه بچههای چهارتا هفت ساله را ميخكوب ماجراجويی های جذاب خود می كند. شايد همين نقدها و آمار بالای تماشاگران مجموعه بوده كه شركت آردمن را به فكر توليد فيلمی سينمايی براساس قصه مجموعه انداخته است
گوسفند عقل کل
بيشتر انيميشنهای محبوب دنيا برای شخصيتهای خود به ويژگیهای برتر و تا حدودی دست نيافتنی مثل قدرت و نبوغ متكی هستند تا به كمك آن ها بتوانند مخاطب را همراه كنند. اين خصوصيات بيشتر به شخصيتهای خاص و برتر تعلق دارند. حالا فکرش را بکنید که این ویژگی ها برتر کننده همگی یکجا در وجود یک بره ظاهر شود که در واقعیت سمبل سادگی و کودن بودن است!
این تضاد در واقع نتها بار کمدی داستان را به دوش می کشد، بلکه باعث به وجود آمدن ایده ها و داستان های خلاق هم می شود.
تضاد گوسفندی!
تقابل گوسفند باهوش با گوسفندان ابله و ساده گله سبب تمايز اين انيميشن با نمونههای ديگر شده است. هر بار كه شان، شخصيت اصلی قصد دارد با كمك دوستانش كاری كند حماقت آن ها سبب می شود تلاش ها و ايده هايشان بی نتيجه و بد از كار در آيد و اين مساله باعث به وجود آمدن جذابيت در داستان میشود...
در این مجموعه انیمیشنی از شخصیت های خیر و شر کلاسیک خبری نیست بلکه صحبت از خنگی و زیرکی است! بره ناقلا آدم زرنگ قصه است که جای قهرمان مثبت را گرفته و در جبهه دیگر گوسفندان ابله گله قرار دارند که با خنگ بازیشان برای شان مانع تراشی می کنند.
در واقع وقتی در داستان خیر و شری وجود نداشته باشد شخصیت ها به هر حالتی می توانند در بیایند و ماهم مجبور نیستیم آن ها را مثل آدم های قصه های دیگر قضاوت کنیم. همه چیز بخاطر این است که ما سرگرم تر شویم و بی قضاوت، راحت تر بخندیم.
حتی صفاتی مثله حماقت و ساده لوحی که بار منفی هم دارند می توانند در وجود شخصيتهايی از اين دست، دوست داشتنی و محبوب به نظر برسند. درست مثل شخصیت های پت و مت که الگو حماقت در برابر حماقت هستند و در حد کشنده ای سرگرم کننده است.
درام به سبک گوسفندی!
در اين انيميشن با گرههایی بظاهر ساده روبهرو هستيم، اما وقتی شخصيتها به عنوان يك گوسفند با آن روبهرو می شوند، آن وقت است که پيچيده و مبهم به نظر می رسد. مثلا در يكی از قسمتهای اين مجموعه میبينيم كه گوسفندان با ديدن بادبادكی به وحشت می افتند، اما وقتی شان را در تلاش برای گرفتن بادبادك می بينند ديگر ترسی ندارند و در به دست آوردن بادبادك به او كمك می كنند. شايد اين موضوع به ظاهر گره و معمايی ساده به نظر برسد، اما ديدن تلاش گوسفندان و همراه شدن با آن ها به عنوان يك گوسفند، نه تنها نشانی از سادگی در موضوع ندارد، بلكه ما را به همان تجربه ی ناب همذات پنداری با گوسفندان نزدیک می کند!
جالب اين است كه تعليق و انتظار برای حل معما در اين مجموعه نيز بار طنز دارد. بيشتر مواقع نقشهها و تدابير شوان با حماقت و سادگی گوسفندان ديگر نقش برآب می شود و مخاطب با علم به اين كه دليلی برای حل معماهای داستان وجود ندارد از ديدن سادگی گوسفندان گله و تلاش به ثمر نرسيده شوان برای رسيدن به اهدافش از خنده روده بر می شود. در اين ميان اگر هم موفقيتی حاصل شود خالی از لطف نیست و چه بسا نگاه مارا به گوسفندان واقعی هم که خیلی گوسفندند عوض کند!
همه گوسفندان مزرعه!
عناصر دراماتيك داستان با دقت و در تناسب با شخصيتها و حال و هوای انيميشن انتخاب شدهاند، طوری كه نمی توان ايراد خاصی به آن گرفت. به جرات می شود گفت قسمتی از مجموعه را نمی توان يافت كه كسالت بار و خسته كننده به نظر برسد. فقط كافی است فرصت ديدن مجموعه را داشته باشيم و همراه شخصيت ها وارد داستان شويم و بعد متوجه می شويم نه تنها گذر زمان را حس نكردهايم، بلكه لحظاتی خوب و كمیک را نيز همراه تعدادی گوسفند تجربه كردهايم.
تمام شخصيتهای داستان جايگاه مهمی در پيشبرد قصه دارند، از شان شخصيت اصلی داستان گرفته تا گوسفند چاق و پرخور گله و بره نوزاد شر، همه به عنوان يك شخصيت كاملا باورپذير و واقعی هستند و به قول منتقدان فعال هستند و در فیلم کار می کنند. نه اين كه صرفا فضای بصری فیلم را گوسفندی تر کنند!
در كنار تلاش برای سرگرم كردن مخاطب، گاهی نكات آموزشی ظريفی را می بينيم كه با دقت و وسواس بسيار در مجموعه گنجانده شده تا هم مجموعه را از حالت سرگرمی صرف خارج كند و هم مانع بيان حرف خود به صورت شعارگونه و زننده شود. اما با این حال در تمام مجموعه وجه سرگرم کننده و طنز کار بر وجه آموزشی و تربیتی آن برتری دارد.
نظرات