کارگردان سریال تلویزیونی «کلاه پهلوی» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: جشنواره فیلم فجر از ابتدا بر پایه این امر بنیان شده بود که مدیران سینمایی بتوانند در آن بیلان خود را ارائه نمایند و آثار تولیدی یکسال سینمای ایران را به نمایش بگذارند. شاید یکی از دلایل مهم این موضوع هم این بود که در سال ۱۳۵۶ تولید فیلم در سینمای ایران با آن همه سوژه های مبتذل نزدیک به ۱۴۰ فیلم در سال رسیده بود، اما بعد از انقلاب اسلامی تا حدود سال ۱۳۶۲ رسماً هیچ تولیدی در سینمای ایران وجود نداشت و این باعث شده بود تا مدیران بخواهند اگر معدود تولیدی در سینمای ایران صورت می گیرد آن را با صدای بلند اعلام کنند.
وی تاکید کرد: بعد از شروع تولیدات بعد از انقلاب به دلیل آنکه بخش خصوصی جانی برای کار کردن نداشت و بخش دولتی نیز به دلیل آغاز دفاع مقدس در این مسائل چندان ورود پیدا نمی کرد، بسیاری از اهالی سینمای ایران به دلیل بحران شدید بیکاری متلاشی شدند و برخی از آن ها نیز درگذشتند.در عین حال در این میان برخی مدیران تنها به فکر این بودند که در ارائه آمار عملکرد خود «پز» بدهند مثلاً بگویند در سال قبل ۱۰ فیلم تولید کرده بودیم که امسال به ۲۰ تولید رسیده است!
دری خاطرنشان کرد: از سوی دیگر دخالت و نظارت وزارتخانه ای در آن دوران بسیار سنگین بود و فیلمنامه ها به راحتی پروانه ساخت و نمایش دریافت نمی کردند؛ حتی به یاد دارم در مقاطعی دستگاههایی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با بنیاد سینمایی فارابی مشکلات زیادی داشتند و مثلاً اگر طرحی در وزارت ارشاد تایید شده بود فارابی هیچ حمایتی از آن نمی کرد و این در حالی بود که سینما در آن دوران و شرایط به شدت به حمایت احتیاج داشت. تمامی این جریانات باعث شده بود تا معدود فیلم هایی که در سینما تولید می شوند در جشنواره فیلم فجر از آن ها پرده برداری و رونمایی شود که بعضاً به دلیل شتاب زدگی های بی حد و حصر لطمات شدیدی را به فیلم ها وارد می ساخت.
کارگردان فیلم سینمایی «سینما سینماست» گفت: یکی از معضلات مهم جشنواره فیلم فجر این است که فیلم ها را در جشنواره فیلم فجر رونمایی می کند این در حالی است که بایستی حداقل یک سال جشنواره فیلم فجر متوقف شود و چرخه اکران فیلم ها به نمایش درآیند و مردم به تماشای فیلم ها بروند و سپس جشنواره مانند یک آکادمی عمل کرده و از میان فیلم های اکران شده در طول یک سال گذشته بهترین ها را انتخاب نماید.
وی افزود: انتخاب های ما همیشه اشتباه است به عنوان مثال ما در جشنواره فیلم فجر بهترین فیلم مردمی را از نگاه تماشاگران انتخاب می کنیم و سپس در بخش تجلی اراده ملی و شهرستان ها نیز فیلم های دیگری به عنوان بهترین فیلم برگزیده می شوند که این ها اشتباه است چرا که کمتر مشاهده شده که بهترین فیلم های جشنواره در طول اکران نیز با اقبال عمومی روبرو شوند و فقط یکی دو مورد مانند فیلم های مسعود ده نمکی بوده است که هم در جشنواره به عنوان بهترین فیلم از نگاه تماشاگران انتخاب شده و هم در اکران توانسته است با استقبال عظیمی روبرو شود اما در اکثریت موارد فیلم های برگزیده از نگاه تماشاگران در گیشه با شکست مواجه شده اند.
کارگردان سریال تلویزیونی «کیف انگلیسی» تاکید کرد: سیاست گذاران جشنواره فیلم فجر باید به این مهم دست پیدا کنند که مردم در ابتدا باید به سینما رفته و فیلم ها را ببینند و بعد با استناد به آمار فروش فیلم ها در جشنواره فیلم فجر بهترین فیلم از نگاه تماشاگران انتخاب شود. چرا که سلیقه و انتخاب تماشاگران با گیشه ارتباط مستقیمی دارد و اصولاً فیلمی که پر فروش شده باشد می تواند به عنوان بهترین فیلم مردمی شناخته شود.
این کارگردان در ادامه این گفتگو ارزیابی در مورد کیفیت تکنیکی فیلم ها را بعد از دوران اکران بهتر از نمایش در جشنواره خواند و افزود: جامعه می بایست بسته تولیدی سینمای ایران را بدون جنجال قبلی تماشا کرده و خودش انتخاب نماید که کدام یک از فیلم ها از نظر کیفیت بهتر هستند و سپس چند کارشناس ارشد سینمایی با ۴-۵ فیلمی را که نزدیک به یکدیگر هستند مورد داوری قرار داده و از میان آن ها بهترین را برگزینند.
دری یکی دیگر از معضلات جشنواره فیلم فجر را انگشت گذاشتن روی یک سوژه و موضوع و ژانر خاص برشمرد و گفت: بارها دیده شده که در دوره های گوناگون جشنواره مثلاً تنها فیلم های اجتماعی که بعضاً دارای سیاه نمایی هستند مورد توجه قرار می گیرند و این باعث می شود که بخش اعظمی از فیلمسازان به سمت و سوی تولید اینگونه آثار بروند اما این فیلم ها به دلیل تکراری بودن دچار شکست شدیدی شده و نمی توانند با اقبال عمومی مواجه گردند.
کارگردان فیلم سینمایی «باد و شقایق» عدم ریسک پذیری مدیران سینمایی در دوره های گوناگون را یکی دیگر از مشکلات مهم جشنواره فیلم فجر دانست و تاکید کرد: هیچیک از مدیران سینمایی در دوره های گوناگون مدیریتی خود حاضر به ریسک نبوده اند و از سوی دیگر رسانه ها نیز هیچگاه با مدیران همراهی نکرده و همین مسئله باعث شده است سودها، منفعت ها و زیان ها شناخته نشوند. ای کاش ما مثلآً در همین سی و سومین دوره برگزاری جشنواره فیلم فجر این ریسک را می پذیرفتیم و جشنواره را برگزار نمی کردیم تا سال آینده تبعات مثبت آن را برای جامعه و سینمای ایران مشاهده کنیم.
دری خاطرنشان کرد: به طور سنتی در میان مدیران کلان فرهنگی و هنری ما باب شده است که سیاست های گذشته را ولو آنکه بسیار غلط باشد تکرار می کنند. برخی از سیاست های ما در حوزه سینما مشخص و روشن است از جمله آنکه ممیزی ها و خطوط قرمز نظام معلوم هستند و اصولاً هیچ فیلمسازی نباید روی آن ها پا بگذارد. از سوی دیگر در کشور ما می بایست آثار مرتبط با انقلاب اسلامی ساخته شود و مفاهیم انقلابی به درستی برای همگان تعیین و تبیین گردد. این ها نکاتی است که دیگر مشخص و واضح شده است و همگان باید از آن ها تبعیت و اطاعت کنند اما مدیران ما تنها در پی تنظیم بخشنامه و دستورالعمل هستند و نمی دانند که با دادن دستور العمل نمی توان جریان آینده سینمای ایران را تعیین نمود.
کارگردان «لژیون» ادامه داد: ما بارها شاهد آن بوده ایم که حضرت آقا در فرمایشات صریح خود تاکید فرموده اند که می بایست فیلمسازان ما در مورد شخصیت ها و وقایع صدر اسلام، انقلاب اسلامی و... دست به تولید آثار بزنند. اما وقتی که پای کار می رسیم مرتب آدم هایی را می بینیم که در حال غر زدن هستند و می گویند ساخت چنین فیلمی بودجه های عظیم میلیاردی می خواهد، پول نیست، وقت نیست و هزار و یک بهانه واهی دیگر و همین ها باعث می شود تا ما نتوانیم راهکار درستی داشته باشیم و به آنچه که باید برسیم.
ارسال نظر