داستان «طعم شيرين خيال» از زبان دختری به نام شيرين با بازی نازنین بیاتی روايت می شود. فیلمی که مضمون اصلی آن در حمایت از محیط زیست است و به شدت سفارشی و شعارزده به مرحله تولید رسیده و به نوعی مانیفستی برای دغدغه های ذهنی فیلمساز محسوب می شود. مانیفستی که به هیچ عنوان نمی تواند برای مخاطبانش جذاب باشد و مسلماً مخاطبان عام سینما هیچ ارتباطی نمی توانند با این فیلم برقرار کنند.
استاد شیرین به شدت عاشق او است و به هر ترتیب که شده می خواهد به وصلت شیرین برسد اما او به دلایل مختلف توجه چندانی به استاد خود ندارد. استاد دانشگاه آدمی عجیب است که به مسئله هایی همچون انرژی پاک، نظافت طبیعت و امثالهم توجه ویژه ای نشان می دهد و از همین رو در میان عامه مردم به عنوان فردی مجنون شناخته می شود.
کمال تبریزی برخلاف اغلب ساخته های پیشین خود این بار سراغ سوژه ای آمده که بسیار خنثی است و در جامعه امروز ایران هیچگونه جایگاهی ندارد. سوژه ای که شاید تنها برخی از شبه روشنفکران بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و مسلماً عامه مردم نه با رویکردهای جدید این فیلمساز ارتباطی برقرار می کنند و نه این اثر می تواند در جامعه ایران دست به یک فرهنگ سازی برای توجه به طبیعت و حفظ منابع طبیعی شود. رویکرد کمال تبریزی در این اثر به اصطلاح سینمایی تا حدودی مخاطبان را به یاد فیلم «نارنجی پوش» به کارگردانی داریوش مهرجویی می اندازد ، با این تفاوت که فیلم مهرجویی حداقل یک داستان را در دل خود روایت می کرد و می توانست با مخاطبان عام سینما ارتباط برقرار کند که فیلم تبریزی هیچیک ازنشانه های عامه پسند یک فیلم را با خود به همراه نداشته و از این رو نمی تواند در گیشه با موفقیت روبرو شود.
این رویکرد جدید تبریزی هرچند که به واسطه ساخت فیلم های اخیر وی که با شوخی های جنسی و طرح برخی از مسائل سیاسی همراه بودند می تواند تجربه ای جدید در دنیای فیلمسازی وی لحاظ شود اما سوال مهمی که بعد از تماشای «طعم شیرین خیال» برای هر مخاطبی پیش می آید این است که اگر دیگر نهاد و یا سازمانی بودجه ای برای تولید فیلم های سفارشی در اختیار این فیلمساز نگذارد آیا او همچنان به مانیفست های خود پایبند خواهد بود یا اینکه مجدداً به سمت تولید فیلم هایی با شوخی های رکیک جنسیتی و نگاه های سیاسی خواهد رفت؟
«طعم شیرین خیال» برخلاف اغلب ساخته هایش در قالب طنز گنجانده نمی شود اما فیلمساز سعی کرده با ایجاد برخی از موقعیت ها فیلمش را به سمت و سوی آثار طنز گرایش دهد که در این راستا نمی تواند موفق عمل نماید.
جدا از محتوا، «طعم شیرین خیال» از لحاظ ساختار نیز با مشکلات عدیده ای همراه است مخاطب در میانه های فیلم با انیمیشن هایی مواجه می شود که قرار است به نوعی مکمل سکانس های دیگر فیلم باشند اما وجود این انیمیشن ها فیلم را به سمت مضحک شدن صرف گرایش داده و به شدت از شأن فیلم تبریزی می کاهد. از سوی دیگر تبریزی بدون هرگونه دلیل منطقی در این فیلم خود سعی کرده به گرایشات سیاسی خاص خود توجه داشته باشد. او در این فیلم اشاراتی نابجا به مسئله زندان سیاسی و یا حتی انرژی هسته ای دارد.
بازی بازیگران این فیلم نیز به شدت ضعیف است. اغراق نیست اگر این مهم را عنوان کنیم که شهاب حسینی یکی از بدترین نقش های خود را در طول دوران حرفه ای کاری اش در این فیلم به نمایش گذاشته است. نازنین بیاتی نیز بر خلاف نقش آفرینی های خوبش در فیلم هایی همچون: «دربند» و «فرشته ها با هم می آیند» در این فیلم بسیار ضعیف حاضر شده است که این مهم شاید به دلیل شخصیت پردازی های بسیار ضعیف فیلمنامه «طعم شیرین خیال» باشد.
فیلم جدید تبریزی شاید تنها بتواند برای برخی از نهادها و ان جی او هایی که در رابطه با محیط زیست فعالیت می کنند موثر واقع شود و در برخی از کلاس های درس و دانشگاه به عنوان زنگ تفریحی برای دانشجویان زیست محیطی به نمایش درآید!
ارسال نظر