«سيد مرتضی آوينی» چون ستارهای درخشان در آسمان هنر و معنويت ايران اسلامی متجلی شد و نور افشانی كرد و با حضور و عروج خود به حكم عشق، ايمان و ايثار خطی از نور از ملك تا ملكوت كشيد.
سيد شهيدان اهل قلم از همان لحظات نخستين پيوستن عاشقانهاش به دريای معرفت، يکپارچه نور شد؛ اين مسافر شهر عشق چون از منزل كشف، شهود و جذبه الهی به حق رسيده بود، از همين منظر هم به انسان تكميل و تكامل مینگريست و در تعريف و تبیین هنر نيز با نور مینوشت، می ساخت و رهنمون میكرد.
شهيد مرتضی آوينی در بحبوحه هجمههای رنگارنگ نگاهها، شيطنتها، ايسمها و هنرفروشی هنرمند نماها به همراه يارانی از جنس بلور پرچم نگاه الهی و انسانی را در عرصههای قلم، هنر و سينما برافراشت. او به ياری آن ها كه سينما، هنر و ادبيات را زينت من و تن میدانستند، از بطن انقلاب متولد شده و مدافع ارزشها بودند؛ آمد، گفت و نوشت كه چگونه باید ديد و چه انتظاری از علم، ادب و هنر بايد داشت و چه چيزی را بايد به پای تكامل هنر الهی و انسانی قربانی كرد.
سيد مرتضی آوینی همه اين ها را با زندگی و شهادتش آموخت، شهيد سید مرتضی آوينی به ريشهها نظر داشت و معتقد بود كه بايد طرحی نو در انداخت و از نگاه تجملی، پوچ و انحرافی به نگرش ايمان و اخلاقی كوچ كرد و به همه چيز از نو به شیوه ای دگرگون نگريست.
ماحصل نگاه، تلاشهای مشتاقانه و سختكوشانه او ارائه نظريههای برخاسته از تفكرات الهی، ايمانی و منطبق با نيازها و آمال انسانی در بستری از زيباشناسی شهودی و فلسفی وجودی انسان بود.
شهید سيد مرتضی آوینی نوع و سمت نگاه را به اصول معطوف و اثبات كرد كه با شستن چشمها جوری ديگر هم میتوان ديد؛ نظريههای هنری، سينمايی، فلسفی و اسلامی او از يك سو و آنچه از جبههها و عرصههای اجتماعی به تصوير كشيد، گواه صادق اين ادعا است.
او نه تنها به ارائه ديدگاهها و نظرياتش بسنده نكرد بلكه با حضور آيتهای نور و شيدايی يعنی كربلاهای ۸ سال دفاع مقدس و خواندن نماز عشق در عاشوراهای جبههها، دوربينش را به ثبت عاشقانه ضيافت عاشقان و بلاجويان دفاع مقدس برد و از ماندگاری و جاودانگی لحظهها، ايثارها و شهادتها برای آيندگان حماسهها به يادگار گذاشت.
سيد شهيدان اهل قلم هر جا كه حضور داشت؛ محفلها، مساجد، حوزهها، جبههها، سينماها و سمينارها؛ فانوس اخلاق، ادب و هدايت به همراه داشت. او با باورها و عقايد ايمانیاش زندگی میكرد و راوی ايثارگریها، عروجها و فتحها بود.
ديدگاههای اين بزرگوار و جايگاه راستين او در عرصههای قلم و هنر به رغم تلاشها، ياوریهای دوستان و همراهانش هنوز و همچنان نشكفته مانده است و بايد كلمه به كلمه، سطر به سطر نوشتهها و فصل به فصل فيلمهايش را مكرر ديد، آموخت و آموزش داد.
علاوه بر اين خصلتها و رسالتها از شاهكارهای بزرگ سيد مرتضی آوینی، زندگیاش بود، انسانی كه نور را بازيافت و با آن همراه شد و سرانجام راوی فتح قله عشق اما اين بار به دست خود شد و لباس شهادت به تن كرد و جاودانه گشت.
راويان نور، فتح و عشق هنوز هم راوی داستان زندگی سيدی هستند كه از فتح گفت و از فتح نوشت، فتح را نشان داد و عاقبت خودش هم فاتح عشق شد.
ياد و راهش همواره جاودانه باد.
ارسال نظر