وی در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: هنر و تجربه می توانست فرزند خلف سینمای ایران باشد چنانچه بر مبنای اصول و قاعده و ملزومات سینمای کشور کارشناسی، برنامه سازی و هدفمند می شد ولی اکنون به دلیل ندانم کاری، روشنفکرمآبی و بی اعتنایی به مناسبات سینمایی مسئولانش و تولید و نمایش همه نوع فیلم ضعیف، متوسط و معمولی از فیلمسازان آماتور و حرفه ای و حتی گاه ادعای آقایی بر سینمای کشور تبدیل به فرزندی ناخلف و روان پریش شده که نه فقط به قوت و اعتبار سینمای ایران کمک نمی کند که باعث سردرگمی سرعت بخشی به ساخت فیلم های آزمایشگاهی و تجربی عده ای از سینماگران جوان کشور شده است.
وی ادامه داد: در صورت کارشناسی بودن و حرکت حساب شده و هدفمند گروه هنر و تجربه در مسیر همسویی با سینمای ملی می توانست به کمیت و کیفیت سینمای ایران بیفزاید. نگرانی حرفه ای ها که منطق حرفه ای هم در پس آن است گویای این امر است که اگر بودجه، وام، امکانات، تسهیلات و سالن های سینمایی که در اختیار آثار گروه هنر و تجربه و فیلم هایی که تماشای آن ها تحمل و صبر ایوب می خواهد قرار می گیرد به سینمای بدنه تعلق می گرفت بر توسعه و رونق سینمای حرفه ای می افزود. در هر حال این گروه ناقص الخلقه و بی سر و سامان هنر و تجربه به علت سماجت و لجاجت متولیان غیر کارشناس آن همچنان به حیات بی رمق خود ادامه می دهد و در این میان گرچه ۲-۳ فیلم خوب هم ساخته و اکران می شود اما چون در بطن بیمار هنر و تجربه جای می گیرند آسیب پذیر می شوند.
آذین با تأکید بر اینکه به هر صورت سازندگان و حامیان فیلم های گروه یاد شده که اغلب آن ها نه در تعریف هنر می گنجند و نه جایی در تجربه گرایی سازندگان شان در عرصه های ساختاری و فرم و محتوا و روایت دارند اظهار داشت: با بی اعتنایی به سیر حرکت و تحولات سینما، فرهنگ و جامعه و سینماگران حرفه ای و نسل آینده فیلمسازان کشور کار خود را می کنند و راه غلط خود را می روند. در این گروه با هدف حمایت از فرهادی و فیلم «فروشنده» او جشن نمایش آثار این سینماگر برقرار است و در کنار فیلم های دیگر، «چهارشنبه سوری»، «شهر زیبا» و «رقص در غبار» از این فیلمساز که هیچ ربطی هم به هنر و تجربه ندارند اکران شده اند. به تازگی ۳ فیلم جدید هم به فیلم های این گروه اضافه شده است. «آی آدم ها»، «گشر» و «قیچی»؛
این منتقد سینما سپس به نقد آثار جدید اکران شده در این گروه پرداخت و گفت: «آی آدم ها» ساخته سینماگر حرفه ای کشور رخشان بنی اعتماد است که بعد از نمایش ناقص و غیر دلخواه فیلم «قصه ها» یش در گروه هنر و تجربه به نمایش درآمده است. «آی آدم ها» یک فیلم مستند تبلیغاتی درباره کودکان بی سرپرست و موسسه خیریه جهانی زنجیره امید است. در واقع «آی آدم ها» به نوعی صدای یاری خواهی و امدادطلبی بنی اعتمادها از انسان ها برای مشارکت در امر خیر مساعدت و دستگیری از کودکان بی سرپرست و بیمار است که از منظر ساختار سینمایی فیلمی حرفه ای از منظر مضمون و محتوا اثری عاطفی، انسانی و اخلاقی محسوب می شود.
وی افزود: صرف نظر از اینکه چه کس یا کسانی و با چه نیت هایی در ایران و خارج از کشور پشت این موسسه هستند و با خوش بینی به اهداف انسان دوستانه آن ها و امید اینکه زنجیره مذکور به راستی زنجیره امید و رهایی باشد و در ادامه مسیر خود مانند برخی از موسسات مشابه در دام سوداگری نیفتد و زنجیره ای بر دست و پای خیران نبوده و از اهداف انسانی اش دور نشود و همچنین بدون مکث بر روی مسأله سفارشی یا دلخواه بودن ساخت این فیلم آنچه در «آی آدم ها» به تصویر درآمده تأثیرگذار، عاطفه و احساس برانگیز و تکان دهنده است. این مستند ۶۵ دقیقه ای به عبارتی معرف و مبلغ ساخت و تجهیز پروژه بیمارستان فوق تخصصی و ۵۴۰ تختخوابی جراحی اطفال است و قرار است این مجموعه با همکاری پزشکان ایرانی و خارجی بهترین خدمات درمانی به بچه های بیمار ارائه کند. به ظاهر در موسسه زنجیره امید تاکنون ۷ هزار کودک مورد درمان قرار گرفته اند که ۱۵۰۰ تن از آن ها پناهندگان افغان بوده اند. «آی آدم ها» فیلمی بامحتوا و خوش ساخت است که تماشاگرانش را متأثر و منقلب می کند.
آذین سپس در رابطه با یکی دیگر از آثار اکران شده در این گروه سینمایی گفت: «گشر» فیلمی است که در داخل کشور از سوی برخی منتقدان و سینماگران و در خارج از کشور از طرف چند جشنواره و منتقد و سینماگر جهانی مورد تحسین قرار گرفته است. «گشر» نخستین ساخته وحید وکیلی فر است که پس از ۷ سال در این گروه به نمایش درآمده است. کارگردان این فیلم فیلمنامه «گشر» را در ۲۴ سالگی نوشته، در ۲۷ سالگی آن را ساخته و اکنون خود ۳۴ ساله است.
وی خاطرنشان کرد: از وکیلی فر در سال ۱۳۹۳ فیلم علمی-تخیلی «تابو» در گروه هنر و تجربه به نمایش درآمده است. انگیزه توقف ۷ ساله «گشر» و متوقف کنندگان راه اکران آن هرچه بوده ساختار و محتوای معمولی فیلم دلیلی بر توقف آن نشان نمی دهد مگر تلخی ها و نمایش زندگی سخت کارگران را علت آن بدانیم. «گشر» گرچه داستان تلخ و غمبار گوشه ای از زندگی چند کارگر مهاجر است ولی دورنمای مضمون و محتوای آن بر کرامت و شرافت انسان تکیه دارد. ـ «گشر» برشی از زندگی ۳ مهاجر است که در عسلویه برای کار و بخت آزمایی جهت گذر از سختی ها و رسیدن به قله های یک زندگی معمولی و انسانی تلاش می کند.
این منتقد سینما ادامه داد: فیلم وحید وکیلی فر حاوی چند صحنه و سکانس تأثیرگذار هم است و گرچه تأثیر فیلم های فیلمسازان خارجی و ایرانی و از جمله ساخته های امیر نادری، ناصر تقوایی و کیانوش عیاری در تصویرسازی های آن قابل رویت است ولی بازسازی خلاقانه آن ها گویای شناخت تصویر و مفاهیم زیباشناختی کارگردان است. به عنوان نمونه به یاد بیاوریم صحنه غروب را که در پهنه آن مردان کار به سوی لوله ها بتنی می شتابند تا به زندگی محقرانه اما شرافتمندانه خود تداوم بخشند.
وی در ادامه اظهار داشت: فیلم «گشر» نمایشگر حضور خشک و خشن غول صنعت و تمدن و تلاش انسان ها برای به زانو درنیامدن در مقابل این غول است. سخت پوست یا پوست کلفت شدن زندگی حلزونی ۳ شخصیت اصلی فیلم و کوشش آن ها برای عبور امیدوارانه از رنج ها و ناکامی ها و رسیدن به دورنمایی از شادی ها و کامروایی ها مضمون اصلی «گشر» است. این فیلم سازنده اش را فیلمسازی خوش فکر و مستعد نشان می دهد هرچند فیلم «تابو» ی او به محکمی و خوبی و لطافت معنایی «گشر» نبود ولی این فیلم تلخ اما امیدوارانه نشان می دهد که وکیلی فر در صورت حمایت می تواند فیلم های خوش ساخت مردمی بسازد.
آذین سپس به نقد یکی دیگر از آثار اکران شده در این گروه سینمایی پرداخت و گفت: فیلم کریم لک زاده بیش از بهره وری از ابزار و امکانات سینمایی و تصویری و هنری محصول غریزه و یادمانده های پراکنده او از مشاهده فیلم های دیگران است. «قیچی» یک فیلم آنارشیستی بدون منطق روایی و داستانی و جذابیت های سینمایی است. راما که با قیچی همسرش را کور کرده و سپس پدر خود را هم به قتل رسانده برای فرار از مکافات به جنوب می رود تا از کشور خارج شود گرچه سرنوشت محتوم وی در فیلم با مرگ رقم می خورد ولی فیلمساز برای به اصطلاح دراماتیک کردن اثر خود و شکل دادن به کشمکش های آن تعدادی حادثه سطحی کنار هم چیده که نه فقط به استحکام روایی «قیچی» کمک نکرده که آشفتگی و پراکندگی آن را بیشتر نمایان کرده است.
وی ادامه داد: قتل پدر، دعوا در کنار ساحل، شترکشی، پلیس بازی در قطار و... از آن جمله هستند. «قیچی» نمایانگر علاقه لک زاده به بازی های فرمیک سینمایی است که به دلیل فقدان دانش تصویرسازی و تصویربرداری و بی تجربگی در کارگردانی بسیار خامدستانه به آن ها توجه شده است. «قیچی» یک فیلم نمای زیرخط استانداردهای رایج در فیلم های سینمای حتی بدنه است.
این منتقد سینما خاطرنشان کرد: این فیلم نما می توانست یک درام پلیسی-اجتماعی خوب باشد چنانچه سازنده اش گونه های پلیسی-اجتماعی را خوب می شناخت و به جای اداهای روشنفکرانه و بازی با دوربین روی دست و بازی های الاکلنگی با دوربین و بازیگران و ساختار فیلمش از دانش و مشاوره کافی و لازم برای ساخت آن استفاده می کرد. در هر حال «قیچی» سینما را با آزمایشگاهی برای کالبدشکافی فکر و ذوق و توانایی های اندک سازنده اش تبدیل کرده است.
آذین در خاتمه این گفتگو متذکر شد: گروه هنر و تجربه چنانچه به خود بیاید و دست از کجروی، سرکشی و طغیان و حیف و میل بودجه و امکانات و تسهیلات دولتی و ملی بردارد و سعی کند فرزندی خلف، با دانش، مستعد و سر به راه برای سینمای ایران باشد می تواند آتیه خوبی داشته باشد وگرنه بی راهه، عصیان و طغیان آن را نابود خواهد کرد.
ارسال نظر