دوشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۷

حواشی فجر و تکه‌ای از کوه یخی سازمان سینمایی

آیا از این بدتر هم می شود جشنواره‌ای را برگزار کرد؟

آرم فجر35

سینماپرس: مشکلات جشنواره فیلم فجر همانند کوه یخی می‌ماند که تنها ذره‌ای از هزارتوها و حواشی‌ همیشه همراهش را در سازمان عریض و طویل فجر پیش چشم نمایان می‌سازد و برای اینکه به ذره‌ای از معضلات و مشکلات عدیده این سازمان پربودجه و گشاده‌دست آگاهی یابیم، تنها کافی است عملکرد سازمان سینمایی را در برگزاری هرچه تمام‌تر تنها یک دوره از جشنواره فیلم فجر زیر نظر بگیریم.

سال گذشته که محمد حیدری که پیشینه مدیریت تئاتری دارد به عنوان دبیر جشنواره فیلم فجر انتخاب شد، خیلی‌ها پیش‌بینی می‌کردند با توجه به عدم تجربه این مدیر جوان با جشنواره‌ای پرحاشیه و سردرگم مواجه خواهند شد، اما آقای ایوبی به دوست و رفیق دیرینه‌اش در سازمان اکو اعتماد کرد و سکان مدیریت جشنواره را برخلاف تمام انتقادها به حیدری سپرد و در نهایت شد آنچه که نباید می‌شد؛ جشنواره‌ای شلخته، پرحاشیه، بی‌نظم و بدون هدف. از انواع و اقسام مشکلات گرفته تا آن شکل کاندیدا کردن یک فیلم و جایزه دادن به یک فیلم دیگر و نادیده گرفتن چند فیلم خیلی خوب.

امسال نیز خیلی از منتقدان چشم بر هم گذاشته و بر انتخاب مجدد ایشان صحه گذاشتیم و در این عمل رئیس سازمان سینمایی غور کردند تا شاید حکمت آن را دریابند، اما حیف که به قول شاعر: آزموده را آزمودن خطاست!

هرچند برخی منتقدان به هر بهانه‌ای رسم‌شان بر این است که با هر انتخاب و هر اقدامی بر هر که مسئولیتی برعهده دارد، بتازند و بتازانند که چه کردی و چرا! اما از حق نگذریم امسال و در آستانه سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر، این حضرات مدیران بودند که بند را به آب داده و زبان هرچه منتقد بود را لال و با کرده خودشان دست هرچه بدخواه است را از پشت بستند!
مگر تدبیر در برگزاری یک جشنواره با این میزان از اختیارات بودجه از بیت‌المال چقدر ثقیل و نشدنی است که هنوز فجر نتابیده، بانگ همه سینماگران و مخاطبان و رسانه‌ها به هوا رسیده است. از هیئت انتخاب در عجب بمانیم که حرف دو عاقل و بالغ‌شان با هم نمی‌خواند و ضد و نقیض در ادعای‌شان خنده‌دار می‌شود. یا از تدبیر مدیران برای فروش بلیت‌ها و خیل مشتاقان و مخاطبین منتظر که هر سال تشنه‌تر از پارسال از چشمه پرخروش فجر بازمی‌گردند آب در چشم بیاوریم؟
از برخورد عجیب‌شان با انجمن منتقدین سینما بگوییم یا بر زخم‌هایی که بر فیلم‌های قلع و قمع شده انقلاب وارد آمده، مرهم بنشانیم...؟

پس چرا سینمای ایران تنها مانده و فجرش که نوروز سینماگران و سینمادوستان است، تبدیل به عزای عمومی شده است که باید در هر روز آن تا زمان برگزاری دعا کنیم که نام فیلم یا اسم یا شخص یا گروه یا سازمان یا انجمنی وارد لیست سیاه نشده و جزو مغضوبین درگاه واقع نشود.
القصه دبیر محترم جشنواره فیلم فجر امروز با متنی رسماً از کرده خود در قبال سپردن فروش بلیت جشنواره به یک سایت گمنام و تازه‌کار تأسف و پشیمانی‌اش را اعلام کرده است، اما مسئله اینجاست که عذرخواهی دبیر جشنواره فیلم فجر در این دقیقه ۹۰ فینال سینمای ایران مشکلی از ترافیک بالای تقاضای مخاطبان جشنواره فجر برای خرید بلیت‌ها حل نمی‌کند، مشکلی که هر ساله نه تنها در جهت رفع آن از سوی برگزارکنندگان جشنواره تلاشی نمی‌شود بلکه سال به سال بر معضلات آن افزوده شده و همیشه بر تعداد ناراضیان و منتقدان عملکرد جشنواره در باب فروش بلیت فیلم فجر افزوده می‌شود.
 جالب‌تر آنکه با توجه به سیستم مدیریت و تیم اجرایی جشنواره فجر که با سال گذشته حداقل در سطح مدیرانش قرابت بسیاری دارد، مدیران حتی بر تجربیات خود نیز تکیه نکرده و از آنها بهره نبرده‌اند، کما اینکه اگر برگزارکنندگان جشنواره همانند سال گذشته و سالیان قبل‌ترش با سایت سینماتیکت یا دیگر سایت‌ها و سامانه‌های فروش اینترنتی بلیت‌ها همکاری می‌کردند، تجربه‌ای موفق‌تر از سال گذشته را رقم می‌زدند؛ اقدامی که چندی پیش در پی بروز مشکلات فنی برای سایت جدیدالتأسیس سینوگرام از سوی مدیران انجام شد، اما دیگر کار از کار گذشته بود و هیچ سامانه حرفه‌ای این موقعیت بیات شده را من‌باب همکاری نپذیرفت.

اما چه می‌توان کرد که هر موقعیت تجاری به‌رغم آنکه پایش در زمینه فرهنگی و بدتر از آن دولتی باشد، پشت پرده‌ای پیدا می‌کند که عرض و طولش از اندازه پرده اسکوپ سینمای پاناروما نیز عریض‌تر می‌شود و دست‌هایی را به سهم‌خواهی در این سفره بیت‌المال باز می‌کند تا نگذارند کار به شکلی موفق و به نفع مردم و مخاطبین که صاحبان اصلی این سینما و فرهنگ جامعه هستند، پیش رود.
سخن در رابطه با اینکه سایت معلوم‌الحالی که به دستور مدیران سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متولی فروش بلیت‌های مهم‌ترین جشنواره سینمایی کشور شده است به صورت قانونی و حرفه‌ای در سطحی از توانمندی قرار دارد که بتواند این بار را از دوش برگزارکنندگان جشنواره فیلم فجر بردارد یا نه در این مقال نمی‌گنجد، اما همین سخن بس که کار فرهنگی نیازمند استفاده مفید از تجربیات موفق پیشینیان است که بدون در نظر گرفتن منافع فراقانونی برای دیگران یا خودشان، باید از تمام ظرفیت‌های اجرایی ممکن بهره ببرند تا مخاطبان و مردم که همانا اصالت هر جشنواره‌ای را مشخص می‌کنند در آسودگی کامل و بدون فوت وقت بتوانند به مطالبات مشخص و قانونی خود برسند، این همان اتفاقی است که در سال‌های اخیر جشنواره فیلم فجر حداقل در ساحت خرید بلیت از سوی خریداران رخ نداده است و هر ساله شاهد بلبشوهایی در دقیقه ۹۰ هستیم که چیزی به جز برجسته‌تر کردن حواشی نسبت به متن سینما و جشنواره فجر انقلاب ندارد.

در انتها باید گفت مشکلات جشنواره فیلم فجر همانند کوه یخی می‌ماند که تنها ذره‌ای از هزارتوها و حواشی‌ همیشه همراهش را در سازمان عریض و طویل فجر پیش چشم نمایان می‌سازد و برای اینکه به ذره‌ای از معضلات و مشکلات عدیده این سازمان پربودجه و گشاده‌دست (البته برای بزم‌های خودی و آدم‌های خودی) آگاهی یابیم، تنها کافی است عملکرد سازمان سینمایی را در برگزاری هرچه تمام‌تر تنها یک دوره از جشنواره فیلم فجر زیر نظر بگیریم، آن هم نه به دید بدخواهی و از زیر ذره‌بین نظر کردن، بلکه به امید بهتر شدن و طلوع فجر را از پس ظلمات نگه کردن؛ پس باشد که خداوند همه ما را به راه راست هدایت کرده و پرده محشر را که بر پرده همه سینماها افضل است بر دیده ناخدا و پاروزن و نقشه‌دار و دزد دریایی این کشتی باز گشاید.

جوان

نظرات

  • زهرا ۱۳۹۵/۱۱/۰۴ - ۱۵:۵۰
    1 1
    باریکلا . به این می گن نقد سالم و بی غرض اما حیف که گوش شنوایی نیست

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.