بهمن سرآغاز پیروزی انقلاب است، سرآغاز گذر از دیکتاتوری و حرکت به سوی جمهوری اسلامی، فصلی برای رهاییبخشی از حقارت ملت، فصلی که اهمیت مردم و قدرت ملت را یادآوری میکند، اما اکنون فرهنگ کشور در گرو استبداد و رفتارهای اربابرعیتی قرار گرفته است، رفتاری که از سیاستزدگی سرچشمه میگیرد و در پس واژه مردم پنهان شده است.
البته تاریخ هیچگاه فراموش نخواهد کرد و به همین دلیل حکایتها گاهی ضربالمثل میشوند، ضربالمثلی از جنس«شاه میبخشد، شیخ علیخان نمیبخشد»، حکایتی از رفتار «شاه سلیمان عباسی» در مجالس عیش و طرب شبانه، آن هنگامی که سرش از باده ناب گرم میشد، دیگ کرم و بخشش او به جوش میآمد و برای رقاصهها و مغنیان مجلس مبالغ هنگفتی حکم صادر میکرد که صبح بروند و از شیخ علیخان بگیرند. چون شب به سر میرسید و بامدادان حوالههای صادر شده را نزد شیخ علیخان میبردند، او همه را بیپاسخ میگذاشت و متقاضیان را دست از پا درازتر برمیگردانید.
اما بحث بر سر حکمهای رئیس سازمان سینمایی که گاه از طریق شورا پروانه نمایش ملغی میشود یا حتی باجدهی به آقازادهها در جشنواره مزین به نام فجر که طلوع عدالتخواهی است یا ایجاد حواشی برای فیلمهای انقلابی نیست، بحث بر سر بیاحترامی به مردم است، البته «هر دم از این باغ بری میرسد، تازهتر از تازهتری میرسد». به همین دلیل در سینمایی به نام ملت توهین میکنند به همان ملت، روزگار است دیگر، اما هیچگاه ظلمت پایدار نمیماند و مطمئناً بگذرد این روزگار تلختر از زهر.
این مقدمه طولانی تنها نقطه آغاز است، برای بیان هرج و مرج در سینمای کشور، موضوع اصلی درباره حواشی فیلم «کاناپه» عیاری است، حواشی که تنها از بیتدبیری مسئول و از رندی کارگردان سرچشمه میگیرد که باید به چند نکته اشاره کرد:
یکم- حقیقتاً مخاطب در این موضوع کجا قرار گرفته است، غیر از آن است که کارگردان محترم در مصاحبه خود میگوید: «هیچ اعتراضی ندارم بلکه منتظرم آنها به من اعتراض کنند» یا از سوی دیگر دبیر جشنواره مسئله را حواله میدهد به بالادستیها و دیگر پیگیری هم نمیشود.
دوم- علت انتخاب یک روحانی(حجتالاسلام مرقاتی) در میان هیئت برگزیده این دوره به چه دلیل است؟ آیا بهتر نیست به جای پاسکاری به بالادستیها کمی افراد وظایف خودشان را بهتر انجام دهند؟
سوم- تا کجا قرار است به مخاطب بیاحترامی شود، ابتدا در ذهن مخاطب ایجاد شبهه میکنند و بعد بهراحتی از آن گذر میکنند، اما اینبار باید مسئولان پاسخگو باشند، حق مخاطب است که بداند 40 سال سینمای کشور تنها به دلیل مسائل عرفی و بدون استدلال شکل گرفته است یا تحقیقاً این موضوع براساس احکام شرعی که بر پایه حجتهای عقلانی صورت پذیرفته است میتوان شبهه را برطرف کرد.
چهارم- بسیاری از رسانهها در این مدت دلایل رد یا درستی این اتفاق را بررسی کردهاند، به فرض آنکه اثبات این موضوع توسط رسانهها صورت گرفته باشد- که نگرفته است و تنها در حد یک دعوا مانده است- آیا واکنشی نسبت به دلایل بیان شده از سوی رسانهها توسط کارگردان اثر یا مسئولان سینمایی دیده شده است؟
پنجم- خبر آغاز مجدد فیلمبرداری «کاناپه» رسانهای شد و تنها گمانهزنی که میتوان انجام داد این است که این بازی تنها برای چند تومان فروش بیشتر بوده است که از رندی کارگردان سرچشمه میگیرد که روی سادهلوحی مسئولان جشنواره حساب باز کرده بود تا در بهترین زمان برای این فیلم تبلیغ کنند.
در هر حال یکی از راههای اهمیت ندادن به مردم نهان شدن در پشت آنهاست زیرا هیچگاه در این شرایط عکسالعملهای آنها را نمیتوان دید، اما سپر خوبی برای ماندگاری در مسند قدرت خواهد بود، مسئلهای که مردم کاملاً توجیه شدهاند که مشترک مورد نظر قادر به پاسخگویی نمیباشد و به همین دلیل از تلاش مجدد خودداری خواهند کرد تا دیگر در دهه پیروزی «ملت» اینگونه تحقیر نشوند.
* جوان
ارسال نظر