سه‌شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۲

نقد شفاهی فیلم های جشنواره فجر؛

«او» (خانه)؛ ملودرامی اجتماعی در دل ژانر جنایی!

ائو-خانه

سینماپرس: امیرافشار فتوحی منتقد سینما در رابطه با اولین ساخته سینمایی اصغر یوسفی نژاد گفت: اِو (خانه) ، ملودرامی اجتماعی است که با گره گشایی در جای جای فضای قصه و با پایان بندی زیبا، خود را در دل ژانر جنایی می نشاند. فیلم با گریه و جیغ و داد دختری شروع می شود که اجاز نمی دهد جنازه پدرش را برای دفن ببرند. او می خواهد جنازه پدر به داخل خانه بازگردانده شود.

این منتقد سینما در این باره ادامه داد:  ریتم تند و شروع چکشی و بده بستان هایی که در سکانس افتتاحیه اتفاق می افتد مخاطب را به همذات پنداری با دختر داغدار و پی‌گیری وا می دارد و به همین سادگی صاحب اثر مخاطب را درگیرقصه اش می کند. فیلمنامه نویس با ظرافت و درایتی خاص قصه‌ای را پی‌ ریزی و گسترش می‌دهد که در ابتدا مخاطب با موضوع مرگ و واکنش خانواده، فامیل و همسایگان روبروست، اما همین که قصه پیش می‌ رود ابعاد دیگری بروز و ظهور پیدا می‌ کنند.

وی خاطرنشان کرد: نگاه همسایگان به این حادثه نشان از آن دارد که با مرحوم و افراد این خانواده مراوده خاصی نداشتند، اما وظیفه همسایگی خود را در ابراز همدری انجام می‌دهند. خواهر زاده مرحوم به عنوان محور اصلی که با توجه به حرکت دوربین که روی دست میان اهالی می‌چرخد  مدام در نقطه طلایی قاب دوربین قرار دارد  که معرف جایگاه او در روند قصه است. کسی که نظرها را با بازی زیبایش به خود جلب می‌کند و در واقع  از مخاطب می‌خواهد داستان را از طریق او پی‌گیری کند.

امیرافشار فتوحی سپس با بیان اینکه یوسفی نژاد با ارائه یک قصه ساده و نشان دادن برشی کوتاه و چند ساعته از زندگی یک خانواده‌ آذری زبان چند موضوع را در عیان و لفافه مطرح می‌کند اظهار داشت: این فیلمساز به سادگی و صادقانه بخشی از فرهنگ خانواده و جامعه را به تصویر می‌کشد و مدبرانه ساختمان قصه‌اش را می‌سازد. او با شخصیت پردازی خوب توانسته کاراکترهای قصه‌اش را به خدمت بگیرد تا روایتش را آنگونه که می‌خواهد و ما دیدیم به تصویر بکشد.

وی افزود: خواهر زاده مرحوم، نگاه‌ها را به سمت یک عشق پنهان و یکطرفه و ناکام جلب می‌کند. او با بازی حساب شده که قطعا هدایت کارگردان را می طلبیده، عشق به دختر عمه، حسادت و نفرت از مردی که با دختر عمه‌اش ازدواج کرده را به گونه‌ای به مخاطب القا می‌کند، گویی موضوع فیلم دیگر فوت پدر خانواده نیست بلکه یک درام عشقی است، که در کنار خاله زنک‌بازی‌ها و کدورت‌های خانوادگی و با دیالوگ‌هایی که جای پای نویسنده اثر را محکمتر می‌کند،   کم‌کم حقایقی مطرح می‌شود و هر چه جلوتر می‌رود تماشاگر را باچالشی جدید روبرو می‌کند.

این منتقد سینما تاکید کرد: یوسفی نژاد، دقیقا قبل از چالش اصلی و پایانی که قرار است حقایقی را برای مخاطب برملا کند و ماهیت اصلی دختر ودامادی که از ابتدا فقط نامش بود و هوشمندانه همانند جسد در قاب دوربین قرار ننداده را فاش نماید، پسر عمه عاشق را از داستان خارج  و در دالان تاریکی که روشنایی دهانه آن نوید بخش است تمام عقده‌های چندین ساله‌اش را خالی می‌کند. از نگاه نویسنده و کارگردان با ورود داماد، در واقع نیروی شر وارد شده و پسر عمه عاشق باید از داستان خارج می‌شود. که به نظر این نگاه نگاه کاملا سیاه و نا امید کننده است. دختر خانواده که او نیز بخوبی از عهده نقش خود برآمده در واقع نوعی بازی در بازی را به اجرا می گذارد. نقش دختر دلسوز و عاشق بابا که هر چه فیلم جلوتر می‌رود ، رفتار و منش و دیالوگ‌هایش به سمتی می‌رود که در انتهای فیلم شخصیت اصلی‌اش رو می‌شود و در واقع تازه مخاطب متوجه می‌شود اصرار دختر برای این که جنازه طبق وصیت به اتاق تشریح داانشکده پزشکی برده نشود چیست. او شریک قتل پدر است و چه زیبا تلفیقی از ملودرام و تراژدی در ژانر جنایی به نمایش گذاشته می‌شود.

وی در خاتمه گفت: اصغر یوسفی نژاد در اولین تجربه‌ اثری را در معرض قضاوت گذاشته که می‌توان افق خوبی را برایش متصور شد، او با توجه به این که فیلمش را با زبان ترکی و زیر نویس فارسی ارائه داده؛ اما  توانسته در ارتباط گرفتن با مخاطب فارسی زبان هم موفق عمل کند و فیلم شریف و محترمی را روانه پرده سینما کند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.