دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۲:۲۷

نگاهی گذرا به فیلم مازیار میری

«سارا و آیدا»؛ وقتی کارگردان‌ مخاطب را رها کرد است و برای خود فیلمسازی می کند!

سارا و آیدا

سینماپرس: در هر حال مخاطب با مازیار میری «حوض نقاشی» روبه‌رو نمی‌شود که برای او عقبگرد بزرگی است، مسئله‌ای که شاید از نبود تمرکز کارگردان به دلیل مسئولیت دو کار سخت در سینمای ایران یعنی کارگردانی و تهیه‌کنندگی در یک اثر سرچشمه بگیرد.

گردش مالی امسال سینمای ایران موجب شد مخاطب در جشنواره با آثاری روبه‌رو شود که کارگردان و تهیه‌کننده آن یک نام باشد، اما از قدیم گفته‌اند چون دیده شود رازها نمایان می‌شود، مسئله‌ای که نشان می‌دهد کارگردان‌ها مخاطب را رها کرده اند و برای خود فیلمسازی می‌کنند که شاید این نقطه افول سینما کشور باشد. «سارا و آیدا» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی مازیار میری، از مخاطب دور است و دور هم می‌ماند، سازنده دنیایی نمی‌سازد بلکه می‌خواهد در همین شهر دوربینی قرار دهد تا تایم‌لاین به حد مناسب برسد، به همین دلیل تماشاگر باید بی‌دلیل صحنه‌هایی از مترو، پاساژگردی کاراکترها، خیابان‌ها و دابسمش بازیگران ببیند. البته اینها فاکتورهای مناسبی برای آنونس‌سازی و فریب مخاطب است، اما معیارهای خوبی برای خلق یک داستان نیست. میری بی‌جهت قصه را هر بار تغییر مسیر می‌دهد، تغییری که نه‌تنها کمکی به داستان نمی‌کند، بلکه در هر مسیر گره جدید ایجاد می‌کند که در نهایت نمی‌تواند از آنها گره‌گشایی کند، از میثاق به مادر، از مادر به سارا، از سارا به سعید که یک دور باطل را ایجاد می‌کند و در این چرخش کاراکترها، مخاطب تنها گمانه‌زنی‌هایی از عاقبت میثاق، سعید، همسرش و در نهایت سارا انجام می‌دهد و تا پایان فیلم سردرگم می‌ماند. فیلم «سارا و آیدا» روایت دو دوست را به تصویر می‌کشاند و حادثه‌ای که مسیر زندگی آنها را تغییر می‌دهد، اما مانند بسیاری از آثار، ضعف در فیلمنامه که از خرده‌ داستان‌های فیلم سرچشمه می‌گیرد، دیده می‌شود.


خللی که کارگردان قصد دارد با کشتن کاراکتر خود و غیرقابل پیش‌بینی بودن مسیر داستان آن را پر کند، مسئله‌ای که به آن پایبند نمی‌ماند و در نهایت می‌ترسد و پیام اخلاقی به مخاطب می‌دهد، اما میری فراموش کرده که شروع خوب، تازه نقطه آغاز کار است و گره‌افکنی که تعلیق را به دنبال می‌آورد، باید مخاطب را به هدفی برساند هدفی که در چارچوب فیلم باشد، اما کارگردان برای آنکه با پول خود اثر را ساخته است به تمامی اصول فیلمسازی پشت می‌کند و سوژه خود را می‌سوزاند. اما زمانی که کارگردان از مسیر خود خارج می‌شود عوامل دیگر هم در پشت آن قرار می‌گیرند و به همین دلیل بازی‌های ضعیف که خارج از منش فیلم است، دیده می‌شود، بازی‌های بزرگنمایی شده که تنها برای به رخ کشیدن توانایی‌های خود به کار گرفته می‌شود و ضربه‌زننده به اثر است، همان‌گونه که فیلمبرداری ابتر و بی‌هدف است. در هر حال مخاطب با مازیار میری «حوض نقاشی» روبه‌رو نمی‌شود که برای او عقبگرد بزرگی است، مسئله‌ای که شاید از نبود تمرکز کارگردان به دلیل مسئولیت دو کار سخت در سینمای ایران یعنی کارگردانی و تهیه‌کنندگی در یک اثر سرچشمه بگیرد.

* جوان - مهدی خرامان

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.