مردان سیاست و اهل تدبیر اگر چه واقفند که ایجاد فضای«گشاد فرهنگی و اجتماعی»آن هم در ماه عسل کارزار سیاسی و گذار انتخاباتی موضوعی مقطعی و قابل درک است ولی اقدامهای شتابزده و عجولانه مردان اجرایی سازمان سینمایی ارشاد که مصداق«به جای کلاه سر آوردن» است به نظر میرسد برای خوش خدمتی پا را گلیم فراتر نهاده و دست به تابوشکنی های زدهاند که به طور قطع، عواقب و پی آیندهای آن بیش و پیش از همه دامن وزارت فخیمه ارشاد را میگیرد و به تداوم پاشنه آشیل دولت تبدیل می شود.
مضافا، اینکه احساس میشود کمترین درایت، هوشمندی و سیاست ورزی در اقدامات صورت گرفته دیده نمی شود.
درست است که میگویند حافظه تاریخی ما ضعیف است ولی جناب وزیر، این ضعف حافظه تا بدان جا نیست که یادمان رفته باشد وزیر سلف جنابعالی در خصوص برخی فیلمهای سینمایی از جمله: فیلم «پنجاه کیلو آلبالو» نزد مراجع و علمای اسلامی اظهار ندامت کرده و به صراحت عنوان داشته است که: فیلم« پنجاه کیلو آلبالو» نباید مجوز اکران میگرفته و از دست شورای صدور پروانه نمایش دررفته و بهاشتباه مجوز اکران دریافت کرده است.
تا جایی که به دستور وزیر وقت فیلم از پرده ها پایین کشیده شده و حاشیه های زیادی را به همراه داشته است. همچنین، در کنار این فیلم چندین فیلم توقیفی دیگر هم قرار داشته که اغلب آنها از جمله همین فیلم موهن «مادر قلب اتمی» رنگ پرده سینما را هیچگاه ندیده بودند. پخش نسخه ویدیویی فیلم سخیف و مخرب «پنجاه کیلو آلبالو» و اکران «مادر قلب اتمی»در سینماها و زمزمه های رفع توقیف فیلم هایی دیگر از این طیف بدون پروسه کارشناسی جای بسی نگرانی دارد. آن هم، اجرای ناگهانی سیاست درهای باز، دادن چراغ سبز به فیلمهای توقیفی و میدان دادن برای جولان و تاخت و تاز این دست از آثار در شرایطی که رهبری معظم انقلاب بیش از هر زمانی منتقد وضعیت نابسامان فرهنگی کشورعلی الخصوص، «سینما» هستند بسیار جای تأمل و مداقه دارد.
در این میان ماجرای فیلم سینمایی«مادر قلب اتمی»بیش از بقیه قابل توجه تر است. فیلمی که هم به دلیل رفتارهای ضدقانونی کارگردان آن که اتفاقا، متناظر به این فیلم و فیلم قبلی اش رکوددار توقیف فیلم در دولت های دهم و یازدهم است و هم به دلیل ساختار محتوایی، مفاهیم جلف و توهین آمیز و ابتذال فیلم نیاز به هوشمندی و بازاندیشی دارد.
شاید بتوان به صراحت عنوان کرد: تاکنون هـیچ فیلمسازی به اندازه کارگردان «مادر قلب اتمی» به ارشاد و موازین قانونی سینما بیحرمتی و دهن کجی نکرده است. این بیحرمتی هم در سطح نازل و ابتذال فیلم هایش، در واژه واژه دیالوگ ها، رفتارهای جنسی بازیگران، ارجاعات مفهومی ضد اخلاقی و ضد میهنی و ... ده ها نکته دیگر و هم در مواجهه فیلمساز با قوانین، نهادهای قانونی و مجاری آن بروز یافته است.
چرا سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به فیلمسازی هنجارشکن که هم در فیلم هایش هویت ملی و غیرت ایرانی را به تمسخر گرفته، و هم در انتشار غیرقانونی اثارش در فضای مجازی نظام سینمایی و مجراهای قانونی آن را مسخره کرده و در نطق هایش در حاشیه فستیوال های خارجی هم بر آن تأکید ورزیده، شتابزده و از سر هیجان کور و تمنیات شائبه برانگیز سیاسی و غیرفرهنگی مجوز داده است؟
وقتی متولی حرمت امامزاده را نگه نمی دارد از دیگران چه انتظاری می توان داشت؟ آیا با اقدام غیرکارشناسی«ارشاد» این رویه زشت و خطرناک باب نمی شود که هر جا وزارتخانه و مراجع قانونی مانع نمایش فیلمی شوند می توان با لابی، مشاطه گری و سیاسی بازی امتیاز گرفت و راهش را گشود. یعنی وقتی اجازه ورود از در را ندهند می توان از پنجره به داخل پرید؟ و با ایجاد جنجال و حواشی امتیاز گرفت؟
این احتمال هم بعید نیست که مدیران سینمایی ارشاد در اقدامی احساسی و غیرکارشناسی در هرم پرالتذاذ ماه عسل انتخابات و ایجاد فضای گشاد فرهنگی این تصمیمات را گرفته باشند که آن وقت، یکی از شعارها، سیاست ها و رویکردهای آقای رئیس جمهور با محوریت قانون مداری را دچار خدشه و چالش کردند و به فیلم و فیلمسازی هنجارشکن و قانون گریز مجوز دادند.
احساس میشود فیلم «مادر قلب اتمی» نه بر اساس پارامترها و استانداردهای ارزیابی و ارزشگذاری در شورای نظارت ارشاد که صدور مجوز آن نتیجه« بازی سنگ -کاغذ- قیچی» باشد.
سازمان سینمایی کلاهش را بالا بیندازد با دادن مجوز نمایش به فیلمی که بدیهی ترین قواعد و قوانین را رعایت نکرد و زیرپا گذاشته است. فیلمی فاقد وجاهت اولیه برای عنوان «سینمایی بودن» و اصلاً معلوم نیست چرا سازمان سینمایی به فیلمنامه این فیلم مجوز ساخت سینمایی اعطا کرده است؟!
مشخصات بارز این فیلم عبارتند از: «پورن محوری» با نشانههای رفتاری پرونوگرافیک و همجنسگرایانه دو شخصیت زن، دیالوگهای وقیح و مبتذل، بی حجابی بازیگران، مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی حتی هنگام رانندگی، تمسخر و ریشخند باورهای ملی، دینی و قوانین، وطن گریزی و نفرت از وطن و رؤیای سفر به خارج از کشور و لو، سفر به دنیای انتزاعی از طریق خودکشی، آوازخوانی زنان فیلم، و دهها مشخصه دیگر.
بعد از چراغ سبز ارشاد بر اساس آخرین مصوبه شورای نظارت مقرر شد که ۱۹ مورد و به مدت نیم ساعت از فیلم حذف گردد. متأسفانه حتی، این بار هم سازندگان فیلم مصوبات قانونی را تمکین نکردند و تنها با حذف فقط پنج دقیقه از فیلم آن را روانه سینماها کردند. موضوعی که با اعتراض خاموش مدیران سینمایی حوزه هنری انقلاب اسلامی مواجه شد و حتی، در اعتراض به صدور پروانه نمایش برای چنین اثری اجازه اکران آن را در سینماهای حوزه ندادند. اقدامی که به نظر منطقی و درست میآید و جای قدردانی دارد.
شاید بتوان گفت: اکران این فیلم نشان داده است که حوزه هنری برخلاف جوسازی های مستمری که علیه اش به اسم «تحریم»صورت می گیرد ظاهراً، حق دارد تا اجازه ندهد شان و منزلت سینماهایش با اکران فیلمهای افسارگسیخته و بی حیا زیر سؤال برود و حق دارد اجازه ندهد تا مردم و خانواده ها برای تماشای چنین محصولات مبتذل و مستجهنی به سینماهایش بروند.
پیش از اینها هم شاهد بودهایم که این نهاد انقلابی و مردمی به دلیل پیگیری مطالبات و منویات رهبری هیچگاه اجاز ه میدان داری به فیلمهای سخیف، موهن، هنجارشکنُ و ضد هویت ملی و دینی را نداده و این بار هم این مسیر را به تعبیر رهبری« آتش به اختیار» برای اصلاح، ارتقا و رشد سینمای ایران استمرار بخشیده است.
هرچند واکنش مخاطبان عمومی و خانوادهها در عدم استقبال از این فیلم در سایر سینماها هم نشان داده است که حریم سینما حریمی پاک و سالم است و قطعا، از آثار مریض و مخل مبانی اخلاقی و ملی استقبال نخواهد شد. واکنش قاطبه منتقدان و رسانهها در مدت اکران این فیلم مضافا، ثابت کرده است که رویکرد سینماداری حوزه هنری در مواجهه با این نوع فیلمها نه تنها اشتباه نبوده بلکه گامی در جهت تقویت و بهداشت سینماهاست.
بدیهی است که این جنس آثار نان از حاشیه می برند و می کوشند با دوپینگ جنجال های رسانه ای، هیاهوها، جار و جنجال ها و جنگ های زرگری آب را گل آلود کنند تا بلکه بهره ببرند.
حال این سوال پیش می آید: چرا فیلم هایی که تا همین دیروز از گلوگاه ها و مجاری قانونی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اجازه عبور نداشته اند به یکباره، راهی جامعه می شوند؟ آن هم آثاری که بعضا، صدای اعتراض مراجع تقلید و کارشناسان اجتماعی و دینی را هم در آورده اند؟ اینک، چه شده است که این آثار مبرا از اتهامات صلاحیت مصرف عموم را پیدا کرده اند؟ آیا محتوای فیلم ها تغییر کرده که شواهد نشان می دهد در این زمینه اتفاقی رخ نداده است. یا اینکه قوانین تغییر کرده اند؟
وقتی رهبری معظم انقلاب از فضای پرمسئله و پرچالش و از وضعیت بغرنج فرهنگ و سینما انتقاد دارند عرضه آثار مسئله دار و بعضا، اهانت آمیز و ریشخند کننده به هویت ملی و آرمان های نظام و اعتقادات مردم چه توجیهی دارد؟
ارسال نظر