سجاد مهرگان/ «پرویز شهبازی» سه چهارسال یکبار فیلم میسازد و از این بابت باید انتظار داشت اندک طرفدارانش عطش خیره شدن به قابهایی که او دکوپاژ کرده و میزانسن برایشان چیده است را داشته باشند. اگرچه چندان به این اندک مخاطبانش هم احترام نمیگذارد! شهبازی در فیلم بسیار ضعیف و حاشیهدار خانه دختر به عنوان نویسنده حضور داشت و این فیلم را برای مخاطبانش تست رورشاخ اعلام کرده بود. رورشاخ یک آزمون روانی است که در آن افراد مورد معاینه، تلقی خودشان را از لکههای عجیب و غریب جوهر میگویند و بر اساس این تفسیر و تلقی، روانشناس، نوع شخصیت یا عملکرد احساسی فرد یا حتی اختلالات ذهنیاش را تشخیص میدهد.
معنی کلمه مالاریا یعنی «هوای بد»؛ هوای بد و مسمومی که شهبازی اصرار دارد بگوید تیپهای قصهاش در آن نفس میکشند و این هوای کشنده همه را گرفته است و دیگر جایی برای نفس کشیدن نمانده است. فیلم سرشار است از بازیهای ضعیف، دیالوگهای سرسری و نمادپردازیهایی که مخاطب هیچ چیز از آن سر در نمیآورد
چه توهینی بالاتر از این برای مخاطبین؟! مخاطبینی که در سالنهای سینما میآیند تا لحظهای جاذبه سینما آنها را با خود به فراز و فرودهایی روحی ببرد و در این فراز و فرودها به او زیبایی بیاموزد و خودشناسی را، اما پس از خاموشی چراغها، پرویز شهبازی با نفسانیتش روی پرده سینما ظاهر میشود تا اختلالات ذهنی مخاطبینش را رو کند! شهبازی از نفس عمیق به این سمت (به غیر از عیار ١۴) به نوعی ارائه دهنده تیپ جوانهای عاصی شده است؛ همان لفظی که در سینمای آمریکا به آن میگویند انگری یانگمن (Angry Young Man)، تیپی که اگر در آمریکا ظهور پیدا میکند به دلیل تبعات وحشتناک جنگ در آمریکای دهه ١٩۶٠ و درگیر در جنگ سرد و جنگ ویتنام است. تیپی که در ایران، ما به ازای تاریخی برایش نداریم اما چه کنیم پرویز شهبازی زیستن در این فضا را بیشتر دوست دارد و قبل از اکران فیلم هم میشد حدس زد با چه فیلمی روبهرو هستیم.
معنی کلمه مالاریا یعنی «هوای بد»؛ هوای بد و مسمومی که شهبازی اصرار دارد بگوید تیپهای قصهاش در آن نفس میکشند و این هوای کشنده همه را گرفته است و دیگر جایی برای نفس کشیدن نمانده است. فیلم سرشار است از بازیهای ضعیف، دیالوگهای سرسری و نمادپردازیهایی که مخاطب هیچ چیز از آن سر در نمیآورد. قسمت زیادی از فیلم توسط دوربین و قاببندی گوشی همراه پیش میرود که روی پرده عریض سینما اصلا نمای خوبی را خلق نکرده است. سراسر فیلم تخت است و هیچ فراز و فرودی در آن دیده نمیشود و از صحبتهای تماشاچیان و رفت و آمدهایشان میشد فهمید که این کارگردان از همان سه سال پیش و پس از فیلم دربند – که حتی ایده آن فیلمش را هم از چهار ماه، سه هفته و دو روز «کریستین مونجیو» برداشته بود – باید به فکر به دست آوردن دل مخاطبش باشد و به او احترام بگذارد.
* هفت صبح
ارسال نظر