آرش سجادی حسینی فیلمساز به مناسبت هفته کتاب درباره اینکه چرا فاصله زیادی میان نویسندگان ادبی و فیلمسازان برای تولید آثار اقتباسی وجود دارد و حلقه مفقوده در این جریان چیست، تصریح کرد: زمانی که کلا ارتباط سینماگران با کتاب و رمان قطع است، چطور میتوان راجع به کتابی فیلم ساخت؟ ضمن اینکه از طرفی خود نویسندگان کتابها هم در این ماجرا خیلی با سینماگران همکاری نمیکنند. من خودم شخصا چندین بار قصد داشتم آثار اقتباسی تولید کنم اما متاسفانه دیدم که نویسندگان خیلی به این کار راغب نیستند و درواقع خیلی با سینماگران آشنایی ندارند و بعضا اینگونه فکر میکنند که اگر فیلم اثرشان ساخته شود، دیگر کتابشان به فروش نمیرود و کسی آثارشان را نمیخواند. بنابراین در مجموع من فکر میکنم حلقه مفقوده در این جریان بیشتر کتاب نخواندن سینماگرن است.
او ادامه داد: من اکنون به عنوان یک فیلمساز مشغول ساخت یک اثر اقتباسی هستم و در همین اثر میبینم که متاسفانه همه عوامل هیچکدام این رمان را نخواندهاند؛ در حالی که یکی از رمانهای معروف جهانی است اما هیچکدام مطالعهای نداشتند. به همین خاطر مسلما سینماگران ارتباطشان با کتابخوانی و رمانخوانی قطع است و از سویی دیگر نیز ارتباط نویسندگان ادبی و صاحبان قلم هم با سینماگران قطع است. قطعا زمانی که ارتباط دو سویه میان این دو قشر وجود نداشته باشد نتیجهای از کار هم حاصل نخواهد شد. نکتهای که در زمینه ساخت آثار اقتباسی قابل بیان و اشاره است این است که مسلما در مدت زمان ۱۰۰ دقیقه نمیتوان ۵۰۰ صفحه رمان را با همه جزئیات روایت کرد؛ بنابراین کمی دستخوش تغییرات است. در مجموع به نظرم همکاری نویسندگان و سینماگران در خلق آثار اقتباسی ماندگار نیازمند یک آگاهی و رغبتی برای هر دو طرف است که باید بتوانند خوب به هم نزدیک شوند تا فیلمساز بتواند جان کلام داستاننویس را به خوبی متوجه شود و بالعکس داستاننویس هم بداند که با نزدیک شدنش به فیلمساز جان کلامش به فیلمساز منتقل خواهد شد.
سجادی حسینی سپس در پاسخ به اینکه سینماگران بهتر است برای خلق آثار اقتباسی به چه مواردی توجه داشته باشند تا هم به اصل اثر نویسنده لطمه نخورد و هم اینکه اقتضائات سینمایی در آن رعایت شود، خاطرنشان کرد: به هر حال این یک واقعیت است که چنین فاصلهای را میان فیلم و کتاب بهوجود آورده است، یعنی درواقع رمان و فیلم دو دنیای متفاوت از هم هستند. دنیای فیلم، تصویر است و دنیای رمان، دنیای توصیف جزئیات و لحظههاست. به همین خاطر باید دو طرف به هم اطمینان داشته باشند و بخواهند که به هم نزدیک شوند وگرنه هرگز نمیتوانند باهم بر سر یک سفره بنشینند. باید آگاهی هردو طرف بالاتر برود؛ ضمن اینکه یک فیلمساز متعهد در این زمینه باید به اصل آنچه که به آن اقتباس میکند، وفادار باشد و برداشت آزاد نکند، از سویی دیگر نویسنده اثر ادبی هم نباید این انتظار را داشته باشد که جزء به جزء و مو به موی داستانش در فیلم روایت شود که این اتفاق مستلزم این است که هر دو طرف در ساختار پروژهای در کنار هم قرار بگیرند و ساعتها باهم بحث و گفتوگو کنند تا به نتیجه مطلوب برسند.
او گفت: متاسفانه بعضا میبینیم که رماننویس فیلمساز را قبول ندارد و بالعکس که به نظرم این مسائل یکسری اشتباهات تفکراتی است که اگر این نوع نگاه اصلاح شود، به جای پرداختن به آثار کممایه و سخیف سینمایی، میتوانند به رمانهای بسیار قوی و خوب مراجعه کنند؛ حال چه در حوزه ادبیات دفاع مقدس و چه در حوزه ادبیات اجتماعی که با یک تعامل دو سویه مطمئنا میتوانیم شاهد تولید آثاری فاخر و ارزشمند باشیم.
این فیلمساز در پایان گفتوگویش درباره اینکه آیا سینمای اقتباس را یک ژانر مستقل میداند، تاکید کرد: قطعا همینطور است. سینمای اقتباس سینمایی دارای هویت مشخص است. به عنوان مثال، حتی در صنعت هم چنین چیزی دیده میشود؛ اینکه فرضا یک اتومبیلی را اقتباس میکنند تا تولیدی جدید داشته باشند. بنابراین به نظرم اقتباس بهتر از یک کار اورجینال کمکیفیت است و به نوعی یک سر و گردن از آثار بی کیفیت و ضعیف بالاتر است؛ ضمن اینکه امروزه به دلیل سرانه پایین مطالعه در ایران، اقتباس بهترین بهانه برای این است که حداقل از طریق تصویر، آثار ارزشمندی را به مخاطبان معرفی کنیم و به نوعی کتابخوانی را برایشان دیکته کنیم. امیدوارم در این زمینه به یک تعامل و همفکری خوب دوسویه برسیم.
ارسال نظر