به گزارش سینماپرس شاید حالا دیگر زمانی باشد که نشود به سادگی برچسب مثبت یا منفی روی یک فیلم چسباند و به واسطه آن فیلم را مورد حمله قرار داد یا برعکس از آن تعریف و تمجید کرد.
دیگر فیلم متعهد فیلمی نیست که شعار بدهد و یا مثلا یک فیلم بزن و بکوبی که در آن تکه پرانی هایی هم به آمریکا شده باشد و ...حالا حتی یک فیلم متعهد دفاع مقدسی فیلمی نیست که در آن صرفا چند گلوله و توپ شلیک شود و چند نارنجک بترکد و...حالا زمانی است که حرف و پیام و درونمایه فیلم از ظاهر آن مهمتر است و آن درونمایه اگر متعهد و دغدغه مند باشد و آن دغدغه و تعهد در جهت ارزشهای حاکم بر جامعه و اشاعه نیکهای دینی باشد آن وقت فیلم متعهد و دغدغه مند خواهد بود.
شاید به واسطه همین تعریف بشود گفت حالا و در میان فیلمهای روی پرده بشود فیلم انزوا از دینیترین و متعهدترین فیلمهای روی پرده باشد.
انزوا داستان پرویز است که به علت ضرب و جرح و ناقص کردن سه نفر باید دیه پرداخت کند اما توان پرداخت آن را ندارد و به همین دلیل سالهاست در زندان به سر میبرد. زنش تصادف میکند و میمیرد.
او حالا ۲۷ ساعت وقت دارد که از زندان بیرون برود و با خاکسپاری همسرش، بچه هایش را به کسی بسپارد و به زندان بازگردد. در این میان صاحبخانه با فهمیدن این موضوع که پرویز در زندان بوده، پس از دفن زن، عذر پرویز را برای ماندن در خانه میخواهد.
پرویز به صاحبخانه حق میدهد. چرا که زن او در این مدت طوری رفتار کرده بود که انگار شوهرش برای کار به خارج از کشور رفته. او حتی نخواسته که بچه هایش با موضوع زندانی بودن پدرشان مواجه بشوند و این کار همسرش، کار پرویز را در مواجهه با فرزندانش سخت میکند.
پرویز باید همه چیز را در سلسله وقایعی که به سفر میماند سامان دهد. سفری ناامیدانه که تنها نقطه امیدبخش آن رابطه ای است که میان پدر و فرزندانش برقرار میشود. او به خاطر تصوراتی که مادر بچه ها از پدر برای فرزندانش ساخته، ناچار است در این ۲۷ ساعت نقش یک پدر خوب را بازی کند. سفری که هر چه به انتهای آن نزدیک میشویم او را به شناخت جدیدی از زندگی میرساند.
انزوا فیلمی است که شاید بشود بستر و اساس آن را روایات و توصیههای دینی دانست. معروف هایی مثل نیکی و مهربانی و فرو بردن خشم و کمک که در دین همیشه به آنها توصیه میشود و منکرهایی چون شک کردن بیجا و تهمت زدن و پرخاشگری که مردم در دین اسلام بسیار نسبت به آنها نهی شده اند.
انزوا ریتم خوبی دارد. ریتمی که باعث شده بود در ایام جشنواره فیلم فجر همه منتظر دیدنش باشند. دیدن فیلمی اخلاقی و دغدغه مند با ریتم تند و امروزی و قصهای سرراست و اصولی.
انزوا از آنها بود که خبر میداد نسلی تازه نفس و خوش فکر در سینمای ایران از راه رسیده اند. نسلی که صریحاند. از کند بودن متنفرند. از پرگویی بیزارند. دغدغه دارند و سینما را صرفا به عنوان یک سرگرمی صرف نمیپذیرند.
نسلی که حرف دارند و حرفشان را با صداقت میزنند. انزوا حکایت نشان دادن دردیست که مسیر رسیدن به درمانش هم در کنار آن آمده است.
شاید اگر نوع روایت انزوا مثل قصه آن سرراست تر بود و بخشهایی مثل کار و دلمشغولی سابق پرویز و حکایت عشق به سینما و...نبود یا روایتش متناسب تر با سایر بخشهای فیلم بود میشد این فیلم را ازجمله پدیده های نسل نو سینما دانست.
انزوا فیلمی است که این روزها روی پرده است و مثل بسیاری دیگر از فیلمها قربانی عدم نمایش درست و گسترده شده است. حالا دیگر مافیای اکران و توزیع به سادگی با نوع و گستردگی توزیع و نمایش هر فیلمی را بخواهند به عرش میبرند و هر کدام را نخواهند فارغ از قابلیتهای آن و خوب یا بد بودنش چنان سر میبرند که هیچکس باخبر نمیشود.
شاید حالا وقتش رسیده باشد سیاستی برای حمایت از فیلمهای دغدغه مند اندیشیده شود. سیاستی که باعث شود تا جریانی دغدغه مند از فیلمهایش حمایت کند و مانع نابودی آنها شود.
*فارس
ارسال نظر