۱- حمله به کلانتری ۱۳ (۱۹۷۶)

اولین فیلم قابل توجه جان کارپنتر به داستان یک کلانتری در شرف تعطیلی و حمله گروهی خلافکار تشنه ی خونریزی به آن می پردازد.   کارپنتر از دیرباز از طرفداران و دوستداران ژانر وسترن بوده است و تقریباً تمامی فیلم های او عناصری از دنیای وسترن را در خود دارند. در مورد فیلم «حمله به کلانتری ۱۳» (Assault on Precinct ۱۳) وی بیشتر از فیلم «ریو براوو» (Rio Bravo) ساخته هاوارد هاکس در سال ۱۹۵۹ الهام گرفته است که می توان شباهت هایی را بین این دو در شخصیت های بی عاطفه و داستان و پردازش آن دید. کارپنتر در سال های بعد نیز به این رویه خود ادامه داد هر چند هیچ کدام با فیلم اول او قابل مقایسه نخواهند بود.

۲- ستاره تنها (۱۹۹۶)

یکی از فیلم هایی که به وضوح شاخصه های فیلم های وسترن را در خود دارد فیلم «ستاره تنها» (Lone Star) ساخته جان سایلس است که ساختارشکنی و دیالوگی خاص از ملاحظات و ساختار روایی فیلم های کلاسیک وسترن را به نمایش می گذارد. فیلم داستان کلانتری را روایت می کند که به مکاشفه در مورد زندگی پدرش که یک رنجر بوده می پردازد و رفته رفته با دنیای خشن و خالی از احساسات مردی که او را اسطوره خود قرار داده بود آشنا می شود.

۳- مخمصه (۱۹۹۵)

در واقع در فیلم های وسترن خط فاصل بین گاوچران ها و بومیان آمریکایی یا شخصیت های خوب و شخصیت های بد که معمولاً احشام را می دزدند بسیار واضح ترسیم می شود. تنها با نگاه کردن به رنگ کلاه هایشان می توانید تشخیص دهید که هر یک به کدام دسته تعلق دارند. فیلم جنایی و بی نظیر «مخمصه» (Heat) ساخته مایکل مان اما اوضاع کمی متفاوت است و خط فاصل بین شخصیت های سرسخت قهرمان و شرور داستان گاه قابل تشخیص نیست. پلیسی کله شق و تند مزاج در پی دستگیری گروهی سارق بانک بیرحم و دوست داشتنی است و تماشاگران اگر چه شخصیت پلیس را دوست دارند اما از دستگیر شدن سارقان نیز خوشحال نمی شوند.

۴- اگر سنگ از آسمان ببارد (۲۰۱۶)

فیلم «اگر سنگ از آسمان ببارد» (Hell or High Water) ساخته دیوید مکنزی که یکی از شانس های دریافت جایزه اسکار سال نیز بود که رگه هایی از ژانر وسترن را به زیبایی و ظرافت کامل در خود جای داده بود. در فیلم نامه بی نقص تیلور شریدان، دو سارق بانک (کریس پاین و بن فاستر) توسط یک مرد قانون بی رحم و سرسخت (جف بریجز) و همکار سرخ پوستش تحت تعقیب قرار می گیرند. این داستان بسیاری از فیلم های وسترن کلاسیک است اما این داستان به شکلی خیره کننده و باور نکردنی برای دنیای امروزی نوشته شده است. سارقان بانک در واقع خود قربانیانی هستند که از جانب بانک مورد ظلم قرار گرفته اند و نمی توان آن ها را شخصیت های شرور داستان نام نهاد.

۵- تپه سرخ (۲۰۱۰)

تاکنون فیلم های وسترن زیادی در استرالیا ساخته شده که آن را به تگزاس تشبیه کرده است. در فیلم «تپه سرخ» (Red Hill) ساخته رایان کوانتن، یک کلانتر جوان با قاتلی خونسرد مواجه می شود که اخیراً از زندان فرار کرده است. این فیلم در میان فیلم های وسترن مدرن استرالیایی از خشونت وسترنی خاصی برخوردار است.

۶- بیل را بکش: نسخه دوم (۲۰۰۴)

کوئنتین تارانتینو افسانه ی انتقام خود با عنوان «بیل را بکش» (Kill Bill) را به دو قسمت مجزا تقسیم کرده است: قسمت اول با ریشه های شرقی و قسمت دوم کاملاً وسترن. در قسمت دوم این فیلم شخصیت اما تورمن به مکزیک و تگزاس می رود و درگیری های سخت و خشنی در نقاط مختلف درمی گیرد که از شاخصه های واضح ژانر وسترن است. در واقع چیزی که این فیلم را دیدنی می کند تغییر وجهه اما تورمن از یک سامورایی به ششلول بندی بیرحم است.

۷- سر آلفردو گارسیا را برایم بیاور (۱۹۷۴)

در فیلم «سر آلفردو گارسیا را برایم بیاور» (Bring Me the Head of Alfredo Garcia) فیلم شبه وسترن و خشن سام پکینپا، سرکرده یک گروه خلافکار برای سر آلفردو گارسیا یک میلیون دلار جایزه تعیین می کند زیرا او دخترش را بی عفت کرده است. از همان ابتدا اوضاع بدتر و پیچیده تر می شود که صحنه های خشن و پر از کشت و کشتار آن از خصیصه های اصلی فیلم های پکینپا می باشد. روایت داستان فیلم بسیار غیرمعمول و پیچیده است اما همه یک هدف دارند و آن هم بدست آوردن جایزه است.

۸- کوهستان بروکبک (۲۰۰۵)

فیلم «کوهستان بروکبک» (Brokeback Mountain) فیلمی است که شاخصه های ژانر وسترن کلاسیک را تغییر داده و چیزی جدید و کاملاً منحصر بفرد را بوجود می آورد. این فیلم از روی داستانی کوتاه از لری مک مارتری ساخته شده و گاوچران های نمادین آمریکایی را با عمق و رگه های جدیدی به تصویر می کشد. فیلم داستان دو گاوچران در دهه ۶۰ را روایت می کند که رابطه ی نابخشودنی و ممنوعه ای بین آن دو شکل می گیرد.

۹- دسپرادو (۱۹۹۵)

فیلم تاریخ ساز رابرت رودریگز با نام «دسپرادو» (Desperado) فیلمی سراسر کشتار است که می توان آن را ملغمه ای سینمایی از فیلم های اکشن و سبک مورد علاقه سام پکینپا دانست. این فیلم که در آن به وضوح از غلو در همه زمینه ها استفاده شده در واقع هم بازسازی و هم دنباله فیلم قبلی رودریگز با نام «ال ماریاچی» (El Mariachi) است. داستان فیلم تماماً در مکزیک رخ می دهد و مردی با تلاشی از روی درماندگی می کوشد از خلافکاری که باعث مرگ همسر و فرزندش شده انتقام بگیرد. داستان فیلم شباهتی کامل با داستان فیلم های وسترن کلاسیک دارد اما در دنیای مدرن رخ می دهد.

۱۰- لوگان (۲۰۱۷)

فیلم نمادینی که پایان شخصیت دوست داشتنی وولورین و هیو جکمن را رقم زد تلاش های بی وقفه مردی خسته برای رد شدن از مرز را به تصویر می کشد که تنها امید او را زنده نگه داشته است. شاید فیلم «لوگان» (Logan) بی نقص نباشد اما تصویری آشنا از جستجوی خستگی ناپذیر و ساختار شکنی یک شخصیت تنهای شبه گاوچران را با ایده ها، تم ها و مفاهیم جدید را به تصویر می کشد. هیو جکمن در این فیلم درد و رنج را در درون شخصیتی ارائه می دهد که به گاوچرانی می ماند که گلوله ای برای او باقی نمانده است.