به گزارش سینماپرس، شاید وقتی برای نخستین بار در سال ۱۹۰۸ شرکت فرانسوی «پاته» در ۸ حلقه فیلم زندگی مسیح را به صورت رنگی ساخت، کمتر کسی از مخاطبان سینما در غرب و یا سایر نقاط جهان که صاحب سینما بودند، حدس میزدند که این موضوع در آینده یکی از اصلیترین سوژههای سینمای جهان خواهد شد. اما خیلی زود و پس از آن در سال ۱۹۰۹ فیلمهای بوسه یهودا و تولد عیسی در فرانسه ساخته شد.
در همان سال اولین فیلم درباره عیسی مسیح (ع) در آمریکا را «توماس آلوا ادیسون» تحت عنوان ستاره بیت اللحم ساخت و در ۱۹۱۱ کمپانی «ویتاگراف»، فیلم گرچه گناهت نابخشودنی است را تهیه کرد که در آن «چارلز کنت» در نقش حضرت مسیح و «جولیا گوردون» در نقش حضرت مریم ظاهر شدند.
در ۱۹۱۲ موج فیلمسازی درباره حضرت مسیح به ایتالیا رسید و کمپانی «آمبروسیو» فیلمی چهار قسمتی به نام شیطان یا درام انسانیت را به کارگردانی «لوئیجی ماجی» ساخت که اپیزود دوم آن به زندگی حضرت عیسی مسیح میپرداخت. در طی سالهای ۱۹۱۰-۱۹۱۲ شخصیت حضرت مسیح در بخشهایی از فیلمهای گوناگون نشان داده شد. مانند: نجات یافته از مشیت الهی، بیگانه اسرارآمیز، نجار، بن هور (نسخه اولکات) و زائر (کاسه ینی) و بالاخره اولین فیلم بلند از زندگی حضرت عیسی (ع) ساخته شد؛ فیلم از رهبری تا صلیب به کارگردانی «سیدنی اولکات» که در مصر و فلسطین فیلمبرداری شد و فیلمنامهنویس آن که خود نیز نقش مریم مقدس را ایفا کرد، «جین گانتر» بود. در این فیلم نقش حضرت عیسی(ع) را «هندرسون بلاند» ایفا نمود.
موضوع زندگی، برانگیخته شدن و تصلیب حضرت عیسی مسیح (ع) یکی از دیرینترین موضوعات تاریخ سینما به شمار میآید که تقریبا از همان اوان پیدایش هنر هفتم و دوران سینمای صامت تا به امروز به انحاء مختلف و از زوایای گوناگون و توسط بسیاری از فیلمسازان برجسته تاریخ سینما جلوی دوربین و بر پرده سالنهای سینما رفته است. براساس آمار موجود تاکنون ۲۵۰ فیلم درباره حضرت عیسی مسیح (ع)، ۱۲۰ فیلم درباره حضرت موسی (ع)، ۴۰ فیلم با موضوع بودا و ۸۹ فیلم هم درباره سایر پیامبران الهی از جمله حضرت ابراهیم (ع)، حضرت یوسف و حضرت داوود ساخته شده است. اما در طول تاریخ سینما تنها یک فیلم درباره پیامبر عظیمالشان اسلام (ص) تولید شده و پس از گذشت ۳۵ سال از پیروزی انقلاب اسلامی هم فیلم دیگری درباره کودکی و نوجوانی حضرت تولید شده است.
شاید بتوان گفت تقریبا اغلب فیلمسازان بزرگ تاریخ سینما وظیفه خود میدانستند که به گونهای به ماجرای حضرت مسیح (ع) بپردازند که این پرداخت شیوهها و فرمهای مختلفی داشت؛ از نقل کامل زندگی ایشان که جزییات تولد و بعثت و معجزات و ارتباط با حواریون را در بر میگرفت تا اشاراتی مختصر و یا حکایتی از حضرت مسیح در پس زمینه داستان اصلی فیلم، تا بازگویی داستانهای حضرت مریم (س) و یا دیگر قدیسین و تا بالاخره خلق شخصیتها و کاراکترها و قهرمانهایی در داستانهای خیالی که به لحاظ خصوصیات و ویژگیهای شخصیتی و تاریخی بر شخصیت حضرت عیسی مسیح (ع) منطبق میشدند. از این طریق نوعی از فیلم در سینما پدید آمد که امروزه محور تولیدات جریان اصلی سینمای غرب به خصوص هالیوود را تشکیل میدهد به نام سینمای آخرالزمانی!
شخصیت حضرت مسیح (ع) در نمایی از فیلم «تعصب» ساخته گریفیث
حتی وقتی که قرار شد سینما در رقابت با تلویزیون، برگ برنده پرده عریض (اسکوپ) را به میدان بیاورد، بازهم روایتی در حاشیه حکایت عیسی مسیح (علیه السلام) توسط هنری کاستر، دستمایه فیلمی به نام خرقه قرار گرفت تا در سال ۱۹۵۳ بر پرده سینماها رفته و تماشاگران مفتون جعبه جادو را بازهم مسحور پرده سینما گرداند. اما نخستین اثر معروف و ماندگاری که نشانی از حکایت حضرت مسیح را برخود داشت در سال ۱۹۱۶ توسط «دیوید وارک گریفیث» از بنیانگذاران سینمای غرب ساخته شد، فیلم تعصب که در ۴ اپیزود، ۴ روایت مختلف را نشان میداد و تنها در یکی از قسمتهای چهارگانه فیلم، صحنه به صلیب کشیدن حضرت مسیح توسط یهودیان تصویر میشد که بعدا به دلیل نفوذ و تسلط یهودیان بر سینما، این صحنه حذف گردید و رومیان عامل تصلیب مسیح نشان داده شدند. چهار سال بعد در دانمارک و در یکی از اولین فیلمهای فیلمساز مولف، «کارل تئودور درایر» به نام برگهایی از دفتر شیطان (که در واقع برداشتی از همان فیلم تعصب بود) بازهم در یکی از اپیزودهای چهارگانه فیلم، وسوسه شیطان برای یهودا نشان داده میشد تا مکان مخفی شدن عیسی مسیح (ع) را لو دهد.
پس از آن، فیلمهای متعددی زندگی حضرت مسیح را تا به صلیب کشیده شدن او نمایش دادند، از فیلم بزرگترین داستان عالم ساخته ۳ فیلمساز معروف دهههای ۵۰ و ۶۰ یعنی «جرج استیونس»، «دیوید لین» و «ژان نگولسکو» گرفته تا فیلم شاه شاهان «نیکلاس ری»، عیسای ناصری «فرانکو زفیرلی» (که یکی از کاملترین فیلمها در این دسته آثار به حساب میآید) تا فیلم سوال برانگیز «مارتین اسکورسیزی» یعنی آخرین وسوسه مسیح و تا مصائب مسیح «مل گیبسون» که در همین اوایل هزاره سوم واکنشهای جنجالی را در عالم سینما به راه انداخت و در مکان هشتمین فیلم پرفروش تاریخ سینما قرار گرفت. حتی در سینمای خودمان نیز «نادر طالب زاده» به این موضوع پرداخت و براساس انجیل بارنابا فیلم بشارت منجی را ساخت. اگرچه روایاتی که در فیلمهای دیگر مورد بهرهبرداری فیلمنامهنویسان و تهیهکنندگان آثار یاد شده قرار گرفت، اغلب همان روایات مجعول انجیلهای تحریف شده بودند. اما بیشتر منتقدین و کارشناسان سینما، این دسته فیلمها را نه آثاری دینی بلکه فیلمهایی تاریخی محسوب نمودند.
اما دستهای دیگر از فیلمها، روایت حضرت مسیح را در پس زمینه داستان اصلی خود قرار دادند، اگرچه آن را به عنوان محور تغییر و تحولات قهرمان فیلم خود مطرح ساختند، مانند فیلم بن هور که در یکی از ورسیونهای نخست خویش به سال ۱۹۲۵ (به کارگردانی ۵ فیلمساز مشهور آن روزهای سینما یعنی فرد نیبلو، رکس اینگرام، چارلز برابین، کریستی کابین، جی جی کوئن) عنوان فرعی «داستانی درباره مسیح» را برخود داشت و هنگامی که ۳۴ سال بعد در نسخهای هفتاد میلیمتری توسط «ویلیام وایلر» بر پرده سینما رفت، همچنان شخصیت عیسی مسیح اگرچه تنها در صحنهای کوتاه دیده میشد اما تاثیر اصلی را بر کاراکتر اصلی یعنی خود بن هور میگذاشت. یا در فیلم باراباس که چندین بار در تاریخ سینما ساخته شد (و معروفترین آنها در سال ۱۹۶۱ توسط ریچارد فلایشر) در صحنه آزادسازی باراباس توسط نماینده سزار، آزادی او یا عیسی مسیح به رای مردم گذارده میشود.
موضوع زندگی حضرت مسیح (علیه السلام) در آثار فیلمسازانی که به زندگی قدیسان یا هنرمندان مومن مسیحی پرداختند نیز حضور جدی داشت همچون آندری روبلف «آندری تارکوفسکی»، برادر خورشید خواهر ماه «فرانکو زفیرلی»، فرانچسکو «لیلیانا کاوانی»، ترز «آلن کاوالیه»، عیسای مونترال «دنیس آرکاند» و… و حتی روایات متفاوتی همچون انجیل به روایت متی «پییر پائولو پازولینی» (که عقاید مادی گرایانه داشت!) و مسیح ساخته «روبرتو روسلینی».
اما حضور عیسی مسیح در گروه کثیری از فیلمها (که به فیلمهای ایدئولوژیک آخرالزمانی مشهور شدند) مربوط به آخرالزمان و در شکل و شمایل نمادین و براساس عقاید و باورهای اوانجلیکی مبنی بر بازگشت یا ظهور مسیح ترسیم شد که معتقدند وی لزوما «عیسی بن مریم» (ع) نبوده و بعضا وی را عیسی بن داوود و از نسل عیسی بن مریم و مریم مجدلیه میدانند. این ظهور مسیح به عنوان منجی آخرالزمانی را از آثاری همچون نارنیا میتوان رویت کرد که به طور رسمی شیر اصلان در آن فیلم را مسیح لقب دادند تا امثال هری پاتر در مجموعه فیلمهایی به همین نام، تا «فرودو» در مجموعه فیلمهای ارباب حلقهها تا «لوک اسکای واکر» در مجموعه فیلمهای جنگهای ستارهای تا نئو در مجموعه فیلمهای ماتریکس تا دختر بچه فیلم قطبنمای طلایی، تا سوفی فیلم رمز داوینچی (که رسما مسیح بودنش در فیلم اعلام میشود) و تا رییس جمهور آمریکا در فیلم امگا کد ۲…
*نقد سینما
ارسال نظر