یکشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶ - ۱۰:۳۶

نقد و بررسی مستند «بهت میاد»

محمد حسن یادگاری

سینماپرس: محمدحسن یادگاردی کارگردان مستند «بهت میاد» و شیرین معصومی پژوهشگر اثر معتقدند که آفت پژوهش درباره حجاب و پوشش، افراط و تفریط است. آنها می‌گویند در پژوهش این مستند سعی کردند همه نگاه‌ها را ببینند و پوشش دهند.

به گزارش سینماپرس؛ مستند «بهت میاد» فیلمی با موضوع زیبایی و پوشش است که تلاش دارد ضمن معرفی نوع پوشش در هر دوره، به این سوال پاسخ بدهد که تعریف درست زیبایی چیست‌؟ پرداختن به موضوعاتی مانند مد، نوع لباس مردم در هر دوره در تاریخ معاصر ایران و پوشش امروزی که هویت ایرانی را کمرنگ‌ کرده است در جهت پاسخ به سوال بالا است. به گفته کارگردان و پژوهش‌گر کار،  این مستند پژوهش گسترده‌ای بر موضوع مد و تاریخچه پوشش در ایران دارد و تلاش می‌کند تا مدل مواجهه‌ی جامعه‌ی ایرانی و به ویژه زنان را با مسئله‌ی پوشش به تصویر بکشد.

این مستند چندی پیش در حوزه‌ هنری رونمایی شد و اکنون نیز در سایت‌های سینمایی به فروش می‌رسد. مستند «بهت میاد» در حال حاضر در جشنواره مردمی فیلم عمار نیز رقابت می‌کند. در ادامه میزگرد با حضور محمدحسن یادگاری کارگردان و شیرین معصومی پژوهشگر این مستند منتشر می‌شود.

در روند مستند با معضلاتی روبه‌رو می‌شویم که به صورت سریع بیان شده و رد می‌شوند در حالی که شاید فرصت برای پاسخ جامع به آن هم نرسد. به نظر می‌رسد که فیلم برای بیان موضوعات متنوع، نیازمند وقت بیش‌تری بوده است و فیلم باید در چندین قسمت ساخته می‌شد.

یادگاری: موضوع فیلم پیچیدگی‌های زیادی دارد و شاید ده‌ها المان وجود دارد که می‌تواند بر آن تاثیرگذار باشد. ممکن است عوامل مختلفی وجود داشته باشد که هر کدام سهمی در شرایط امروز ما داشته باشد. این را قبول دارم که در یک فیلم یک ساعته نمی‌توان حجم زیادی از اطلاعات را منتقل کرد اما باید نقاط عطف گزیده را انتخاب کنیم و به آنان بپردازیم. یک زمان هست که مدل مو پررنگ شده است و یک زمان است که مدل لباس پر رنگ شده و یا زمانی جراحی زیبایی مورد توجه قرار گرفته است. سعی کردیم تا کلیدهای اصلی را برداریم و کار را بسازیم. ما از ابتدا گفته بودیم که چنین موضوعی باید در چند قسمت ساخته شود اما به دلیل مشکل مالی امکان‌پذیر نبود. من در ابتدا این مستند را ۳ قسمتی نوشته بودم.

حمایت صدا و سیما از ساخت و پخش این مستند چگونه بود؟ به نظر می‌رسد که اولین جایی که این مستند را می‌تواند اکران کند، رسانه ملی است. آیا برای این کار تماسی با شما گرفته شد؟   

یادگاری: فرق مستند با فیلم داستانی در این است که فیلم مستند واقعیت پیرامونی جامعه را نشان می‌دهد. ما نمی‌توانیم چشمانمان را بر روی خیلی از واقعیت‌های جامعه‌مان ببندیم. اکنون شبکه مستند بعضی از خط قرمزها را کنار گذاشته و این خوب است چرا که باعث می‌شود مسائل به صورت واقعی‌تر دیده بشود. فیلم ما محدودیت زیادی دارد اما اینطور هم نیست که نشود آن را نمایش داد. فیلم جسارت زیادی دارد و فرم خوبی هم به کار گرفته شده است. به نظرم صدا و سیما با جامعه فاصله دارد و پخش چنین فیلم‌هایی برایش غیرطبیعی است اما این‌ها چیزهایی است که ما در هر روز در اطراف خودمان می‌بینیم. این‌ها موضوعاتی است که در محل کار، دانشگاه، خیابان و ... دیده می‌شود. وظیفه‌ی من به عنوان مستندساز ساخت فیلم و هشدار درباره‌ی این موضوع است.  

فروش ۲ روز اول فیلم، آن را پر فروش‌ترین فیلم هفته کرد

 حدود ۳ هفته است که از رونمایی این مستند گذشته و فروش اینترنتی را در این ایام آغاز کردید. میزان فروش فیلم و بازخوردها چه طور بود؟  

یادگاری: شروع فروش فیلم در اینترنت بسیار خوب بود و بسیار فروخت. در سایت سینما مارکت و در ۲ روز اول، توانست به عنوان پر فروش‌ترین فیلم هفته شناخته بشود. البته دقیق‌تر این را باید از تهیه‌کننده پرسید. باید بگویم که در حوزه زنان، برنامه درست پژوهشی دقیق نداشتیم که بتواند زنان و دختران را تحت تاثیر قرار بدهد. جامعه مخاطب هدف این فیلم، دختران جوان و خانم‌های جوان ۱۵ تا ۲۵ سال است که البته تعدادشان کم نیست. بنابراین، با توجه به این که تاکنون کاری با این وسعت پژوهشی در این حوزه نداشتیم، بسیار مورد توجه قرار گرفت.  

افراط و تفریط، آفت پژوهش‌ درباره حجاب و پوشش است

البته این را رو راست باید بگویم که پژوهش‌هایی که در این حوزه تاکنون انجام شده است یا افراطی بوده و یا تفریط داشته است. چند وقت قبل برنامه «از لاک جیغ تا خدا» در تلویزیون پخش شد. من قائل به آن برنامه‌ها نیستم چرا که مخاطب‌شناسی خاصی در آن صورت نگرفته است. هم‌چنین استدلال‌هایی که برای موضوع حجاب آورده شده است، کاملا حسی است و حس هم منطق نیست. هیچ وقت اندیشه‌ای در پشت آن نیست که بداند چه مخاطبی، چه حرفی و چه نکته‌ای را باید بگوید.

در روند پژوهش این کار، مخاطب‌مان را شناختیم، با عرف جامعه آشنا شدیم؛ در حقیقت به درستی متوجه شدیم که چه موضوعی را در کجا و چگونه باید بگوییم. برای مثال، چند سال پیش، کلیپی را به مناسبت عید نوروز با عنوان «به ایران خوش آمدید» پخش کردیم. در آن موقع و در حالی که تلگرام و فضای مجازی به این قدرت وجود نداشت، چیزی حدود ۶۰۰ هزار بازدید از این کلیپ را داشتیم در حالی که خودمان حدود ۲۰۰ هزار بازدید را تخمین زده بودیم. ما این تجربه را داشتیم که چه حرفی را در چه شرایطی و به چه مخاطبی باید بگوییم. شاید کار پیچیده‌ای نباشد اما فهم همین موضوع بخش زیادی از مستندسازی است.  

بعد از رونمایی فیلم و فروش اینترنتی آن، کامنت‌های بسیار زیادی برای من آمد.  از میان آن‌ نظراتی که خواندم و افرادی که به من مراجعه کردند، صحبت‌های موافق و مخالفی را مطرح می‌کردند. باید بگویم که از آنجایی که در این حوزه، کار زیادی صورت نگرفته است، این مستند و پژوهش آن بسیار غنیمت شمرده می‌شود. البته این را هم بگویم که نگاه منصفانه ملاک است، نه نگاه افراطی. من مستند «انقلاب جنسی» را قبول ندارم چرا که کپی برداری از چند مستند خارجی است. هم‌چنین به مستند «پول و پورن» به تعبیری نقد دارم. به نظرم خیلی راحت نمی‌توانیم راجع به این موضوع صحبت کنیم. چرا که ادبیات سخن فرق دارد. از  آنجا که در این فیلم‌ها کار پژوهشی جامعه‌شناسانه صورت نمی‌گیرد، این قدر راحت با آن برخورد می‌کنند.  

از نظر فرمی نمی‌گویم که فیلم «بهت میاد» خیلی عالی است بلکه  از نظر فرمی، به این کار نمره متوسط رو به پایین می‌دهم اما از نظر محتوا نمره بالایی به آن می‌دهم. به نظرم فیلم مستند هم همین محتوا است. اگر هدف آموزش و ارتقای سواد فرهنگی و اجتماعی و رسانه‌ای باشد، به این کار نمره خیلی خوبی می‌دهم. این فیلم باید در تک تک دبیرستان‌های دخترانه پخش بشود. همسر من معلم دبیرستان است و از او می‌شنوم که چه اتفاقاتی در دبیرستان‌ها رخ می‌دهد. اولین کار پژوهشی ما مربوط به یک صوت است که در آن ۸ دختر دبیرستانی نشسته‌اند و توضیح دادند که سلیقه‌شان راجع به زیبایی، حجاب و آرایش چیست. در حقیقت اولین ایده ساخت کار را از این صوت گرفتیم سپس مطالعات تاریخی و جامعه شناسی انجام دادیم و بقیه مراحل.

در پژوهش فیلم چه ملاحظاتی داشتید و چطور کار پژوهش را پیش بردید؟ چقدر می‌شود به این پژوهش اعتماد کرد؟  

معصومی: پژوهش این فیلم در حدود ۵-۶ سال به طول انجامید. البته به کار خودمان نقد می‌کنیم اما خیلی از جاها سانسور شد. اما واقعیت این است که این پژوهش این قدر کامل و جامع است که می‌توانیم از آن یک سریال با این موضوع بیرون بیاوریم. نکته اصلی این است که ما از دختران مقطع راهنمایی و دبیرستان شروع کردیم و از در سنین مختلف، عقاید و نظرات را جمع‌آوری کردیم. هم‌چنین وارد دانشگاه‌ها شدیم و نظر آنان را پرسیدیم. جالب است که من برای این که بتوانم به آرایش‌گری و ... پی ببرم یک دوره کامل آرایش‌گری را آموزش دیدم تا با گریم و مدلینگ و ... آشنا شوم.  

ما با یک قشر خاص صحبت نکردیم. در حقیقت فقط به دنبال کسانی نرفتیم که حجاب کامل دارند یا بی حجاب هستند بلکه همه را دربر گرفتیم. مصاحبه‌های ما این گونه بود که با یک خانمی که هیچ اعتقادی به حجاب نداشت، صحبت کردیم و در مقابل با خانم‌هایی حجاب کامل داشتند هم گفتگو کردیم. به نظرم چیزی که خیلی در پژوهش این مستند مهم است این است که ما نمی‌توانیم بیاییم و بگوییم که صرفا یک پوشش اسلامی می‌خواهیم و یا صرفا یک پوشش ایرانی می‌خواهیم. ترکیب این دو با هم بهتر است و برای معرفی آن پژوهش‌هایی لازم بود که ما آن را انجام دادیم.  به نظرم عوامل و دست‌اندرکاران باید ما را یاری کنند تا به یک پروژه مشترک دست پیدا کنیم و هدف آن این باشد که پوشش ایرانی اسلامی توام با هم را معرفی کنیم.  

در روز رونمایی از مستند و پس از آن یک ایرادی به فیلم وارد کردند و گفتند که این گونه نیست و یک طرح پوشش ایرانی اسلامی به نام «شیما» داریم. این موضوع در حالی است که من تحقیق کردم و اگر این طرح وجود داشته باشد، با قیمت‌های عجیب و غریب در فروشگاه‌ها به فروش می‌رسد. مزون‌ها و فروشگاه‌هایی که این پوشش را ارائه می‌دهند، هزینه هنگفتی را دریافت می‌کنند. برای مثال یک مانتوی آن چیزی در حدود ۳ میلیون تومان به فروش می‌رسد که رقم بسیار بالایی است. اگر قرار باشد که طرحی این چنینی مطرح بشود و مزون‌هایی خاص لباس آن را بفروشند، باید اقداماتی صورت گیرد که به سطح عامه مردم و قدرت خرید آنان نزدیک بشود. جالب است که من تحقیق کردم و فقط ۵ مزون لباس در تهران وجود دارد که براساس طرح شیما لباس می‌فروشد. باید یک تیم تحقیقاتی شکل بگیرد تا این موضوع را بررسی کند. یکی از اهداف فیلم هم همین بود.

*تسنیم

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.