به گزارش سینماپرس، جشنواره عمار نوعی شهاب است، رسام است، گونه ای عریان از آتش به اختیار است. کلیشه شکنی است.
کنار زدن پرده ها و حجاب هاست. افقی تازه است. وقتی از فرط اتفاقات مکرر خسته می شوی، وقتی زیر بار انبوه زرق وبرق ها و پزهای آزاردهنده کلافه می شوی و در اتمسفر بی رمق فرهنگی و سینمایی، روح و جانت از محافظه کاری، سیاسی کاری و کلیشه ها و شعارها به تنگ می آید به ناگاه افقی باز می شود به نام عمار. روزنی جدید به آن سوی جامعه، به زوایای تنگ و تاریگ و پیچیگی های آن و با زبانی صریح و شلاق وار حرف می زند.
وقتی زیر بار انبوه حجاب ها و کتاب ها تاب نمی آوری دوست داری دریچه ایی گشوده شود به سمتی تازه.
جوان گرایی و انقلابی گری ویژگی عمار است. یعنی باید ویژگی اش باشد. در کشور سالانه، ده ها جشنواره سینمایی برگزار می شود عمار اما بی توجه به همه مدل ها و ساختارهای اجرایی سایر جشنواره ها تلاش کرد نگاه نویی را در پیش بگیرد.
این جسارت و تهور را هم در بدنه اجرایی و تیم برگزاری و هم در ساختارهای محتوایی و افق نگاه آثار جشنواره حس می کنیم. البته باید مراقبت کرد تا خود این جریان انقلابی به کلیشه بدل نشود و در جا نزند.
رویکردهای آموزشی، ایده پردازی ها، شکل اکران های مردمی و انتخاب مکانیسمی شبیه «بچه های مسجد» سال های آغازین انقلاب در کنار تاکید و توجه به تکنیک و فرم هنری آثار که البته قدری ضعیف تر است عمار را برغم نونهالی جریان ساز ساخت.
خیلی از اتفاقات و جشنواره های سینمایی ژست و قواره اشرافی و تجمل گرایانه دارند مانند خیلی از ما به ازاها و مصداق های آن در عرصه های سیاسی و اجتماعی؛ عمار اما با پرهیز از تجمل گرایی و طمطراق های زاید رفت سراغ اصل جریان. سوگیری کرد به قلب حوادث.
گونه ایی از سینمای پیشرو، انقلابی و معترض را معرفی کرد و در این مسیر خودش را الینه جریانات تثبیت شده و «آدم گنده ها» نکرد. از این روست که با آن موجی از انرژی جوان و انقلابی به بدنه سینما دمیده شد و سینمایی را نشان داد که چندان گرفتار بروکراسی ها و تنگناهای معمول نیست.
کار جریان سینمایی عمار شبیه کار شعر نو است که به یکباره چارچوب های سنتی را کنار زد. «عمار» جریان سینمای نو ایران است. با همه کاستی ها و لنگش هایی که هنوز دارد.
سینمایی است که فارغ از گرفتاری ها و کلیشه زدگی های سینما، فرز و چابک با جهش های خیره کننده تا اعماق جامعه و زیر و بم آن را جستجو می کند و در این راه، ابایی ندارد از افشاگری ها و خوانش مگوها.
شکی نیست که باید مراقب بود این جریان انقلابی در ادامه راه بی رمق، خسته یا منحرف نشود.
زمانی موج نو سینمای ایران انقلابی به پا کرده بود. موجی که پیام و فضایی جدید و هوایی تازه را با خودش آورد. عمار می تواند موج نو امروز سینمای ایران باشد به شرطی که اسیر روزمرگی، سیاسی کاری و مصلحت اندیشی ها نگردد.
*ابوالفضل ذوالفقاری
ارسال نظر