به گزارش سینماپرس، در این نشست که به بررسی جایگاه متن در تئاتر امروز پرداخته شد؛ اصغر نوری گفت: تصور ما این است که مشکلاتی که در ایران در ارتباط با تئاتر وجود دارد در کشورهای دیگر وجود ندارد اما با صحبتهای اخیر انزو کرمن متوجه میشویم همه به نوعی درگیر مشکلات هستند. متاسفانه در ایران نمایشنامهنویسان و تئاترهای عامهپسند توانستند از لحاظ اقتصادی جایگاههایی پیدا کنند و این ضربه به تئاتر فاخر میزند. این امر در کشورهای دیگر هم صادق است اما در کشوری مانند فرانسه دولت از نمایشنامهها و تئاترهای غیرتجاری استقبال و حمایت مالی میکند.
در ادامه حمید امجد گفت: متاسفانه تئاترهای سخیف جذابتر از تئاترهای حرفهای شدهاند. هایدگر در تعریف شعر میگوید شعر حاصل همزمانی اندیشیدن و ساختن است، که اندیشه همان ایده است و ساختن امر بالفعل یا ساختن تجربه است. ایده همان تصور و فکر است که در ذهن داریم، بین ایده و تجربه باید تعادلی برقرار باشد. در غیر اینصورت باعث ایجاد ذهنیت ایدئولوژیک میشود، تجربه بدون ایده معیار ارزشگذاری ندارد، خیلی از تجربهها میتواند حاصل تجربه آنی باشد. در ادبیات مواد و مصالح همان کلمه هستند. در واقع ما با کلام میاندیشیم و کلمه مواد و مصالح تجربه میشود و همزمانی ایده و تجربه اتفاق میافتد.
در تئاتر هر چه پروداکشن بیشتر باشد مانند عوامل سخت افزاری تعداد هنرمندان زمان و مکان یک نوع فرسایشگویی ایجاد میشود و هم زمانی ایده و تجربه اتفاق نمیافتد. ایده و متن و عمل نوشتن مهارت و شرایط خاص خود را دارد. برخی میگویند باید تئاتر متنمحور را کنار گذاشت و اجرا جایگزین آن شود که آن زمان به پستمدرن معروف شد و البته رنگ باخت. متاسفانه در ایران قبل از اینکه ایده را بیازماییم آن را اجرا میکنیم.
در ادامه حمید امجد گفت: ما جامعه شفاهی داریم و فرهنگ شفاهی اما فرهنگ امری مکتوب است و اجرا و نمایش هم باید مکتوب باشند. اندیشیدن برای گسترش نمیتواند شفاهی بماند ما همیشه به متن پر از جزئیات نیاز نداریم مهم آن است که چه میخواهد به وجود بیاید و چقدر نیاز به ظرفیت اجرایی دارد، متن و اجرا به هم وابستهاند
امجد درباره تاثیر نمایشناهنویسان در ۳۰ سال اخیر گفت: شرایط امری مهم در اینباره است. مانعی مانند سانسور باعث ایجاد اصطکاک میشود. در شرایط کنونی برای اجرا بیش از ۲ یا ۳ بازیگر نمیتوان داشت. در سال ۱۳۷۶ شرایط به نوعی تغییر کرد و تئاتر تماشاگر پیدا کرد.
لوک تارتار در پاسخ به سوال اصغر نوری دربارهی تحولات اروپا از دهه ۷۰ به بعد در فرم و میزانسن و نمایشنامه گفت: در فرانسه زمانی قدرت مطلق به دست کارگردانها افتاد مدتی طولانی نمایشها رویکرد میزانسنی داشتند و نمایشنامهنویسان جایگاه خود را از دست دادند. وزیر فرنگ فرانسه تمهیدی اندیشید برای کمک به متنهایی که دارای خلاقیت بودند کمکهایی نظیر بورس و غیره. الان نمایشنامهنویس جایگاه و اهمیت خود را دارد.
در ادامه لوک تار تار از تجربیات خود در باره کار با نوجوانها و دغدغهاش درباره آن گفت و این که تمام کارها مشکلات و سختی دارد اما برای انجام اثبات آن باید جنگید، باید دوباره جایگاه متن و نویسنده ابداع شود و ابزار کارمن کلمه است، متن یکی از عناصری است که اجرا را تشکیل میدهد.
در ادامه یاراحمدی و خاکی و سایر شرکتکنندگان در مراسم نیز صحبتهای خود را بیان کردند.
مراسم رونمایی و جشن امضای دو کتاب"هوس کشتن روی نوک زبان و اکتینگ"نوشته زویه دورنژه و ترجمه زیبا خادم حقیقت و کتاب"درست آخر دنیا و داستان عشق" نوشته ژان لوک لگراس ترجمه زیبا خادم حقیقت که هر دو کتاب توسط انتشارات نیماژ منتشر شد، انجام شد.
ارسال نظر