آهنگساز فیلم های سینمایی «فروشنده» و «جدایی نادر از سیمین» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: بیراه نیست اگر این نکته را عنوان کنم که برای ساخت موسیقی این ۲ فیلم به اندازه تمامی سال های فعالیتم تلاش کردم! من خوشبختانه از کارنامه کاری خود راضی هستم و در کارنامه سینمایی ام نام فیلم های مهمی به چشم می خورد اما واقعاً «ماهورا» و «فیلشاه» جزو فیلم های متفاوت من بوده اند و این امکان را برایم به وجود آوردند که بتوانم قدرت موسیقایی را از درون خود فیلم ها بهره بگیرم و به خود آثار تزریق کنم.
وی در پاسخ به این سوأل که تفاوت ساخت موسیقی در آثاری مانند «ماهورا» که اثری دفاع مقدسی است با فیلم های آپارتمانی چیست اظهار داشت: تفاوت ساخت موسیقی برای فیلم هایی مانند «ماهورا» که متعلق به خطه خاصی از کشور هستند قطعاً با ساخت فیلم های اجتماعی آپارتمانی تفاوت بسیار دارد. در فیلم «ماهورا» به دلیل آنکه داستان در جغرافیای خوزستان می گذشت و موسیقی در روند ادامه بازی های فیلم بود و به نوعی سخن دوم فیلم را آغاز می کرد و ناگفته های فیلم را بیان می نمود ما دشواری زیادی را متحمل شدیم تا نتیجه ای مطلوب از آن مان شود.
اورکی تأکید کرد: یکی از نکات مهم در مورد فیلم «ماهورا» سکوت بسیار زیادی است که در فیلم جریان دارد؛ برخی از بازیگران اصلی این فیلم اصلاً دیالوگی ندارند و از این لحاظ این اثر سینمایی فضای خاصی دارد. بخشی از فیلم تنها آمبیانس محیط است و بخش دیگری از آن موسیقی؛ به همین علت آقای زرگرنژاد در ابتدا بسیار نگران بود و مرتب به بنده می گفت که این فیلم دیالوگ ندارد و شما باید کاری کنید که زبان دوم فیلم موسیقی باشد.
آهنگساز فیلم سینمایی «فصل نرگس» خاطرنشان کرد: من تلاش بسیار زیادی کردم تا آنچه مورد نظر کارگردان است در ساخت موسیقی این فیلم اتفاق بیفتد و از سوی دیگر به جغرافیای فیلم هم وفادار باشم و مهمتر از همه کاری کنم که موسیقی این فیلم در عین محلی بودن جهانشمول نیز باشد. این اتفاق درگیری های ذهنی زیادی را برای من به وجود آورد به نحوی که بیش از یک سال درگیر این کار بودم و این فیلم را همراهی می کردم؛ من بسیار سعی کردم با یکایک شخصیت های این اثر سینمایی همذات پنداری کنم و از آنجا که خودم فرزند آن دیار و اقلیم بودم به راحتی توانستم به این مهم برسم.
این آهنگساز در پاسخ به این سوأل که شناخت جغرافیای یک فیلم برای آهنگساز چه تفاوتی می تواند داشته باشد اظهار داشت: بگذارید من برای شما یک مثالی بزنم؛ اگر قرار باشد فیلمی در آذربایجان ساخته شود برای من که هنوز این خطه را از نزدیک ندیده ام و تمامی فرهنگ و سنن مردم آنجا برایم بیگانه است نیاز است که کلی تحقیق و بررسی کنم و خودم را به آن ها نزدیک کنم تا بتوانم اثری باورپذیر خلق کنم اما وقتی خودم به جغرافیایی تعلق داشته باشم برایم همه چیز حاضر و آماده است.
وی افزود: من قبیله عرب ها را خوب می شناختم چون خودم با این اقوام بزرگ شده ام و از سوی دیگر طی تمامی سال هایی که از این دیار دور بودم هیچ گاه دست از تحقیق و تفحص برنداشتم و سعی کردم ارتباطم با جنوبی ها حفظ شود و به همین علت ایمان داشتم که در عین دشواری های فراوان اتفاقات خوبی باری فیلم رقم خواهد خورد و به همین علت تمامی توان خود را به کار بستم و عاشقانه این فیلم را دنبال کردم؛ البته باید تأکید کنم که من هیچ گاه مایل نبوده و نیستم که موسیقی فیلم هایم زیاد در چشم بیاید.
اورکی در پاسخ به این سوأل که به چه دلیلی در سینمایی که اغلب دست اندرکاران آن به کمیت اهمیت می دهند و تنها می خواهند خودشان دیده شوند مایل نیستید موسیقی آثارتان زیاد به چشم بیاید اظهار داشت: معتقدم من به صورت فردی نباید دیده شوم باید یک مجموعه دست به دست بدهند فیلم دیده شوند و کیفیت کلی کار برایم مهمتر است. من خودنمایی در کار و به رخ کشیدن های شخصی را دوست ندارم و همیشه هم از این نگاه حذر کرده ام.
وی در خاتمه این گفتگو متذکر شد: اگر در «ماهورا» و یا «فیلشاه» بنده این کار را انجام داده ام به آن دلیل بوده که قدرت موسیقی در فیلم حل و جاری شد و موسیقی بخشی از تصویر و رنگ شد و هرگز غلوآمیز نشد و بیرون نزد. من معتقدم موسیقی خوب موسیقی ای است که هم شنیده شود و هم شنیده نشود!؛ موسیقی در یک فیلم باید مثل یک بازیگر عمل کند و هر زمان که نیاز درام و فیلمنامه است حضور داشته باشد.
ارسال نظر