به گزارش سینماپرس، روز پنجم جشنواره، دو فیلم اجتماعی در پردیس ملت به نمایش درآمدند و یک فیلم در حواشی موضوع تکفیریها:
مغزهای کوچک زنگزده/ هومن سیدی
امپراطور جهنم/ پرویز شیخطادی
عرق سرد/ سهیل بیرقی
سیاه پررنگ
مغزهای کوچک زنگزده/ هومن سیدی
خلاصه داستان: مشکلات یک خانوادۀ حاشیهنشین با محوریت شاهین (نوید محمدزاده).
هومن سیدی در پنج فیلمی که ساخته است، مدام تکنیکیتر میشود و این تلاش او قابل تقدیر است. اما مضمون فیلم اخیر او، آنقدر سیاه است که حتی در تصور نمیگنجد تا چه رسد به باور کردن. بر خلاف فیلم اعترافات ذهن خطرناک من (۱۳۹۳) که به راحتی میشد آن را تخیلی دانست و از آن لذت برد، در فیلم مغزها... کارگردان اصرار دارد تا مخاطبان، فیلمش را باور کنند.
خداوند حکیم، دنیا را در آمیزهای از رنج و لذت آفریده است. اگر فیلمی بخواهد دنیا را همچون بهشت تصویر کند همانقدر نادرست است که اگر دنیا را همچون جهنم نشان دهند. افراط و تفریط، دو سمت جادۀ حق و اعتدال و از آفریدههای شیطان هستند و جادۀ اعتدال از میانۀ این دو عبور میکند.
اگر جناب کارگردان قصد میکرد فیلم مغزها... همچون اعترافات... در سبک سوررئال ساخته شود اینجانب با فیلم او مشکلی نداشتم. اما هومن سیدی قصد کرده که فیلمی واقعنما بسازد و مخاطب را به این نتیجه برساند که دنیای حاشیهنشینها، به این اندازه سیاه و بیامید است. حتی در فیلمهای تگزاسی و غرب وحشی نیز سیاهی تا این مقدار پررنگ نیست. دقت کنید که مثلاً در فیلم خوب بد زشت (۱۹۶۶) که جزو ۱۰ فیلم برتر مخاطبان سینما است همیشه جایی برای امید باقی است.
نکتۀ دیگر که سیدی تعمداً آن را فراموش کرده، لحن نادرست و عصبی فیلم است. در حالیکه ساختۀ قبلی او یعنی خشم و هیاهو (۱۳۹۴) در این خصوص بسیار درست و ایدهآل عمل کرده بود، به حدی که راقم بارها آن را عنوان یک فیلم معیار و استاندارد معرفی کرده است. خشم و هیاهو در عین تلخ و گزنده بودن طنز را از نظر دور نمیداشت. اما عجیب است که در فیلم مغزها... فیلمساز از عوامل خارجی نیز استفاده کرده تا فیلمش را واقعنما نشان دهد. برای نمونه، بازی دادن لادن ژاوهوند که از کمپ معتادان برای انتخاب شده تا نقش مادر ایفاء کند. مخصوصاً فعالیت رسانهای چند ماهه عوامل فیلم، تا مخاطبان او را بشناسند تا به واقعنمایی فیلم و باورپذیری مخاطب منجر شود. زهی خیال باطل که سینما با این چیزها ساخته شود.
******
اتحاد شیعۀ انگیسی و سنّی افراطی
امپراطور جهنم/ پرویز شیخطادی
خلاصه داستان: بعد از آنکه به سبب تهاجم پلیس فرانسه به خانوادۀ ریاض (علی نصیریان) فرزندش سقط شده و همسرش میمیرد، او دست به شورش میزند و گروهی از تروریستها را به فرانسه و سوریه میفرستد.
فیلمی که ما دیدیم ۹۰ دقیقه بود و پرشهایی در قصه داشت و به طوریکه قسمتهایی از آن، قابل فهم نبود. در نشست خبری آقای محمد خزاعی در مقام تهیه کننده خبر داد که اصل فیلم، ۱۳۰ دقیقه بوده است و ما را مجبور کردهاند که بسیاری از سکانسهای فیلم را حذف کنیم. به عبارت دیگر، ۴۰ دقیقه از فیلم در نسخۀ کنونی وجود ندارد!
در مورد فیلمی که یک ثلث آن حذف شده، چه میتوان گفت؟ جز همان دردهای کهنۀ خودمان که چرا مسئولان جمهوری اسلامی از ظرفیت سینما غافل هستند و چرا خوف دارند که در مورد وقایع سیاسی روز فیلم بسازند!؟ نتیجۀ مدیریت منفعل جناب ایوبی و دولت تدبیر همین میشود که چهار سال جلوی ساخت این فیلم را بگیرند و از جشنوارۀ گذشته کنار بگذارند تا فیلم بسوزد و موضوعش بیات شود. و حالا هم با قلع و قمع فیلم، اجازه نمایش آن را صادر کنند تا مبادا نسل خاندان سعودی از جمهوری اسلامی مکدر شود! بگذریم.
با همۀ این حرفها، جناب شیخطادی فیلمی تماشایی ساخته است که میتوان آن را قسمت دوم از شکارچی شنبه قلمداد کرد. بازی علی نصیریان هنوز هم بدیع و خیرهکننده است. برای اول بار در یک فیلم به شیعۀ انگلیسی پرداخته شده که چطور با سنیهای افراطی متحد هستند. دکورهای فیلم مخصوصاً مسجدی که بر شنزار بنا شده، زیبا و باورنکردنی است. طراح صحنۀ فیلم (بابک پناهی) به راقم خبر داد که آن مسجد در یک سوله ساخته شده و با جلوههای ویژه میدانی و سپس رایانهای به این شکل در آمده است. به هر حال، سابقۀ طولانی مدت آقای شیخطادی در طراحی صحنه، به مدد آمده و فیلم بدین لحاظ بسیار تماشایی است.
امیدوارم که در وقت اکران، فیلم کامل را ببینیم.
******
بیانیۀ فمینیستی
عرق سرد/ سهیل بیرقی
خلاصه داستان: افروز اردستانی (باران کوثری) کاپیتان تیم ملی فوتسال، به دلیل ممنوع الخرج شدن توسط همسرش یاسر شاهحسینی (امیر جدیدی) به مشکلاتی برمیخورد.
تقلیل دادن فیلم و سینما به «رسانه» و صدور بیانیههای سیاسی ـ اجتماعی، ناشی از شناخت نادرست از «سینما» است. بنده این مشکل را با تهمینه میلانی و منیژه حکمت نیز داشته و دارم. فیلمساز باید بدون جانبداری، قصۀ خود را روایت کند و از غلطیدن آشکار به جانب شخصیتها خودداری ورزد. اما جناب سهیل بیرقی با دو فیلمی که ساخته، از دو زن یاغی حمایت کرده است! تهمینه میلانی اگر از زنان بدکارۀ فیلمش تسویه حساب (۱۳۸۸) دفاع میکند تا حدی قابل فهم است. چون او خود را وکیل مدافع همۀ زنان میپندارد. اما فمینیسم سهیل بیرقی از کجا ناشی میشود؟ آیا او هم از زنان وکالت دارد!؟ بدمن فیلم «من» (۱۳۹۴) چرا مورد تمجید بیرقی واقع میشود؟ آیا باید همیشه از زنان حمایت کرد حتی اگرمجرم باشند!؟
جناب بیرقی در مقام نویسنده و کارگردان، موضوع خوبی را برای فیلمش برگزیده است و تا حدی نیز موفق بوده است. اما او از همان اولین نمایی که یاسر (امیر جدیدی) را نشان میدهد به تمسخر او میپردازد. قافیۀ شعری که او به عنوان مجری تلویزیون میخواند «بسم الله الرحمن الرحیم» است. نشانههای واضح دیگری در فیلم هست که پرچم بیرقی علیه دین و قانون شرع بلند شده است. غافل از اینکه ریشۀ شرعیات به آدم و حوا میرسند. چون خداوندی که ما را آفریده، این قوانین را نیز از همان زمانها معین فرموده است. لذا میبینیم که قوانین تورات و قرآن در بسیاری از موارد یکسان هستند از جمله در مورد قصاص، ازدواج، مهریه، باکرگی و غیره.
اما اکنون فمینیستهای تازه به دوران رسیده قصد دارند با ده هزار سال تاریخ بشر مقابله کنند و آنچه را که انبیاء الهی در قرون سابق «معروف» کردهاند، ظلم و خلاف بشمارند و «منکرات» خودشان را به زور رسانههایی از قبیل کتاب و روزنامه و سینما و تلویزیونهای خارجی، در جهان شهرت بدهند؛ یَأْمُرُونَ بِالْمُنکَرِ وَ یَنهَْوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ ... (توبه/ ۶۷). کفر اینها که واضحاً درآمده چنانکه همه زندگیشان را در همین دنیا میبینند و به جهان دیگر اعتقاد ندارند.
اما سخن در این است که آیا باغ سبزی که این فمینیستها ما را به آن دعوت میکنند کدام است؟ آیا بهشت خیالی آنها مطلوب و ایدهآل است؟ آمار سال ۲۰۱۴ نشان میدهد که ۵۵ درصد از موالید در فرانسه، غیر مشروع هستند. علت در چیست؟ چون غلبۀ فمینیستها آنقدر زیاد شده است که مردها اصلاً به ازدواج فکر نمیکنند؛ درها را بستهاند و خلایق از روی دیوار عبور و مرور دارند! جادههایی را که انبیاء احداث کردهاند متروک گذاشتهاند و مردم را به پرتگاهها میکشانند.
بازیگران فیلم به دقت انتخاب شدهاند. باران کوثری از حامیان نسل جدید فمینیسم در ایران است. یادم هست که سه سال قبل در کنفرانس خبری فیلم «کوچۀ بینام» در حالیکه هاتف علیمردانی در مقام کارگردان از موضعگیری علیه ازدواج موقت پرهیز میکرد او با افتخار گفت: بله! ما این فیلم را بر ضد صیغه ساختیم! سهیل بیرقی نیز این درایت را داشت که در جواب اعتراض اینجانب در کنفرانس مطبوعاتی، جواب سربالا بدهد اما این بار لیلی رشیدی این خبط را مرتکب شد که نیات پشت صحنۀ فیلم را علن کند.
بنده قصد ندارم که در زندگی عوامل این فیلم سرک بکشم اما سه بازیگر خانم این فیلم هر سه در زندگی شخصی و مقولۀ ازدواج، شکست خورده هستند؛ لیلی رشیدی، سحر دولتشاهی و باران کوثری. و کارگردان نیز در کنفرانس مطبوعاتی نیت خود را به نحوی دیگر علن کرد و گفت: زنها، تنها قیام میکنند (یعنی به طور فردی). و موضوع فیلم عرق سرد همین است. یک قیام فردی علیه خانواده و قوانین شرعی. کارگردان عرق سرد بدون درس گرفتن از زندگی مشاهیری که هر چند یک بار رسوایی به بار میآورند باز هم همین روش را در فیلمش توصیه میکند. و این نشان میدهد که فمینیستها تا چه حد متفرعن و خودرأی هستند که حاضرند برای یک دستمال، قیصریه را به آتش بکشند. آنها حیا را خورده و آبرو را قی کردهاند. و هیچ حد و مرزی برای خود قائل نیستند. به هیچ قانونی احترام نمیگذارند.
و اعتراض دیگر بنده به کسانی بود که علیه فیلم لاتاری در کنفرانس مطبوعاتی، حرف میزدند. تنها به این دلیل گخ قانون کشور امارات را رعایت نکرده است، بدون اینکه به قاچاق و فریب دختران ایرانی به آن کشور اشاره کنند. و همانها در کنفرانس مطبوعاتی عرق سرد، در مورد نقض قوانین رسمی کشورمان که پشتوانۀ چندین هزار ساله دارد سکوت کردند! واضح است که اینها دروغ میگویند. در میان رؤسای جمهور ایران، کسی بیشترین قانون شکنی را داشت و از رهبر معظم نیز دستورات فراقانونی میخواست که خودش در تبلیغات مرتباً تکرار میکرد که قانون، فصل الخطاب است و محور همه چیز باید قانون باشد.
در مورد سرقت فیلمساز از فیلمهای دیگران نیز باید در جای خود سخن گفته شود. چنانکه فیلم قبلی کارگردان نیز از یک فیلم خارجی سرقت شده بود Honey / Valeria Golino /۲۰۱۳. و در مورد فیلم اخیر نیز مواردی مطرح است که از حوادث واقعی و زندگی آقای توتونچی و همسرش اقتباس شده است بدون اینکه رضایت آنها جلب شود.
یادم هست که فروردین ۱۳۹۰ در ضمن مصاحبهای با تهمینه میلانی به او خاطر نشان کردم که فمینست افراطیِ او نهایتاً به همجنسخواهی ختم میشود. اکنون میبینیم که آن پیشگوییهای راقم، متأسفانه در فیلم بیرقی ظهور یافته است
*امیر اهوارکی
ارسال نظر