سریال «آرماندو» به تهیه کنندگی ایرج محمدی و کارگردانی احسان عبدیپور در ابتدا قرار بود برای نوروز ٩٦ ساخته شود؛ از اواخر سال ١٣٩٥ کلید خورد و تا اواسط تابستان سال جاری تصویربرداریاش طول کشید. هنوز تکلیف این سریال برای نمایش معلوم نیست. شاید «آرماندو» سریال شبکه ۳ در نوروز ۹۷ باشد. حمیدرضا آذرنگ، مرجانه گلچین، الیکا عبدالرزاقی، علیرضا استادی، علی مسعودی، سحر ولدبیگی، علی اوجی، فریبا طالبی، مجید پتکی، شهربانو موسوی در «آرماندو» به ایفای نقش پرداختهاند.
در ادامه گفتوگوی حمیدرضا آذرنگ بازیگر سریال «آرماندو» را می خوانید:
-درباره داستان «آرماندو» بگویید.
«آرماندو» داستان یک خانواده است که امورات و ارتزاق مالی خودشان را از هنروری بدست میآورند و از بدنه تلویزیون و سینمای کشورمان هستند. شخصا اعتقاد دارم این افراد در ادامه بقای سینما و تلویزیون خیلی تاثیرگذار و از افراد با شرافت روزگار هستند. کلیات داستان «آرماندو» درباره این خانواده هنرور است.
-«آرماندو» چه ویژگیای داشت که در آن به ایفای نقش پرداختید؟
بدون تعارف بگویم بیشتر از همجواری با احسان عبدی پور به عنوان کارگردان و ایرج محمدی تهیه کننده این مجموعه نمایشی برای نقش آفرینی در «آرماندو» وام گرفتم تا دراین سریال حضور داشته باشم. در ارتباط با فیلمنامه باید بگویم که سناریوی کاملی در دست نداشتیم ولی امیدوارم از اعتماد به احسان عبدی پور و ایرج محمدی جواب خوبی بگیریم.
به عنوان بازیگر وقتی در مقابل دوربین یا یک اثر نمایشی حضور پیدا میکنم با توجه به نفس کشیدن در طول تولید فیلم شاید متوجه شوم که کار معمولی رو به پایین یا معمولی رو به بالا از آب درخواهد آمد، ولی اینکه آیا اثر نمایشی مربوط ایدهآل خواهد شد، واقعا شخصا پس از این همه سال حضور در تئاتر و سینما متوجه معیارهای آن نشدم، ولی به ضرس قاطع به خودم ثابت شده که اگر در روند مسیر تولید یک اثر نمایشی در تلویزیون و سینما حال گروه خوب باشد و انرژی جمعی خوبی در کار وجود داشته باشد، نتیجه نهایی مطلوب خواهد بود و شرمنده نمیشویم. در«آرماندو» هم تمام عوامل اجرایی تلاش کردند تا آن میزان رسالتی که بر دوش ما برای خلق انبساط خاطر و قدری لبخند بوده را به نحوه مطلوبی ایجاد کنند.
-«آرماندو» چه پیامی به مخاطبانش میدهد؟
تنها چیزی که میتوانم درباره این سریال بگویم این است که انگشت گذاری و نشانه گذاری «آرماندو» بر روی عشق است. در هر حرفه و موقعیت مکانی و زمانی که یک انسان وجود داشته باشد، عشق خیلی راحت میتواند او را به زندگی امیدوار کند، مسئله ای که در جامعه امروز کم رنگ شده و ما دیگرعاشق یکدیگر نیستم و از نبود آن لطمه فراوانی خوردیم.
-برخی منتقدان میگویند حمیدرضا آذرنگ پاسور خوبی در آثار نمایشی است، قبول دارید؟
طول و عرض و امتداد خطی یک شخصیت که چقدر دیالوگ و بازی دارد اصلا مهم نیست، اعتقاد دارم که همه ما پاسور هستیم، اگر ذرهای این امر اشتباه تعریف شود و کسانی فکر کنند بازیگر نقش مکمل پاسور است و من باید گل بزنم آن فرد سالها قبل باخته است، چرا که همه مکمل یکدیگر هستیم.
همه بازیگران نقش پاسور دارند و همگی برای ارتقاء سطحی کیفی یک موقعیت و رسیدن آن به بالاترین درصد باور پذیری در ذهن مخاطب تلاش میکنند. همه از جمله کسی که فقط در مقابل دوربین راه می رود و فردی که یک دقیقه دیالوگ دارد تا نقش رل اصلی همه مکمل یکدیگر هستند. برای من اصلا رل یک معنا ندارد، این را از تئاتر یاد گرفتم. هرکسی که در مدت زمان حضورش چه یک لحظه باشد و چه نود دقیقه باشد، اگر بتواند کار خودش را به درستی در مواجه با عوامل هم دست و کاراکترهای روبه رو انجام بدهد، به نظرم به درصد نهایی توفیق رسیده و اصلا گل مهم نیست و شایسته تقدیر است.
متاسفانه این اشتباه در سینما وجود دارد و امتداد طول و عرض یک نقش باعث شده که رل یک و دو تعریف شود، اصلا چنین مسئله ای در تئاتر نیست و باعث خودباوری های غلط در بازیگرانی شده که تافته جدا بافته هستند وقتی این لفظ رل یک برایشان تعریف می شود. رل یکی وجود ندارد همه رل یک هستند.
در تئاتر شبنم طلوعی با یک دقیقه حضور در کنار بازیگران حرفه ای، جایزه اول بازیگر را گرفته است و این موضوع اصلا اتفاق پیچیده ای نیست، چرا چون کار خودش را در نقش مورد نظر به درستی انجام داده و این اوج رسالت هنر است که میگوید هر جایی هستید کار خودت را درست انجام بدهد. این الفاظ به سینما خیلی لطمه زده است و باعث باند بازی وگروگشی ها شده، این فردیت گرایی به سینما صدمه بدی را وارد کرده است.
-به کارگردانی در سینما هم فکر میکنید؟
خیلی دوست دارم ولی هنوز احساس میکنم که کوچک هستم. امیدوارم آن زمان برسد که خودم را هم قد این اتفاق بدانم. البته وقوع این اتفاق میتواند سال آینده یا ١٥ سال دیگر باشد. به حل معادلات کارگردانی که بشدت سخت است، خیلی علاقهمند هستم. مواجه با یک سری آدم که باید مدیریت شوند و یک محصول و اثر را به تکامل برسانند و تولید کنند و پرورش انگیزه آنها به شکلی که تمام خودشون را هزینه کنند، برایم خیلی دلچسب است. بازیگری هم مثل حل معادلات است وقتی مقابل پارتنر قرار میگیریم، سعی میکنم بیشترین کمک را بکنم تا خودم شکل بگیریم، این وظیفه من است اصلا منتی هم نیست و گردن همه است. قبل از اینکه به خودم فکر بکنم به فرد روبه رو فکر میکنم که چقدر میتوانم آن موقعیت را با فرد روبه رو به تکامل برسانم و من تصمیم گیرنده و پیش برنده نباشم.
سال ٩٦ خیلی سریع گذشت و خیلی شتاب داشت، امیدوارم در این شتاب دچار دستپاچگی نشوم و اشتباهی را تکرار نکرده باشم، دلی را زخم نزده باشم. آن مواجهههای خودم را هم دوست داشتم به رسانه ها کشیده نشود تا در درون خودمان حل و فصل شود، بتوانیم رودرو صحبت کنیم و مشکل را برطرف کنیم. امیدوارم مثل همیشه سایه هنر مستدام باشد و شرمنده خودمان نباشیم.
چند ماه قبل در جریان اکران فیلم سینمایی آذر، حمیدرضا آذرنگ بازیگر نقش اول مرد این فیلم انتقادهای بیسابقهای را نسبت به نیکی کریمی تهیهکننده اثر مطرح کرد. آذرنگ گفته بود نیکی کریمی به عنوان تهیه کننده «آذر» در تبلیغات این فیلم تنها از عکسهای خودش استفاده کرده و انگار نه انگار که او نقش اصلی مرد این فیلم را ایفا کرده است. آذرنگ همچنین خبر داد که محمد حمزهای کارگردان «آذر» هم از این فیلم حذف شده و خودش هم در اواسط فیلمبرداری قصد خروج از این پروژه را داشته است. آذرنگ معتقد بود که در پشت صحنه «آذر» اتفاقات چرکی افتاده است و بهتر است نیکی کریمی برود فیلم شخصی بسازد.
ارسال نظر